پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶

یادداشت مهمان

دلتنگی های یک شاعر روستایی در کهکشان چهره ها

دلتنگی های یک شاعر روستایی در کهکشان چهره ها

هادی خورشاهیان می گوید تأملات و دلتنگی های علی محمد مؤدب با زبانی معتدل و دلنشین و نگاهی زلال در کتاب «کهکشان چهره ها» منعکس شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، هادی خورشاهیان شاعر و منتقد ادبی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است نگاهی به مجموعه شعر «کهکشان چهره ها» سروده علی محمد مودب انداخته است که به تازگی به چهارمین چاپ از خود رسیده است. متن این یادداشت به شرح زیر است:

معمولا وقتی قرار است برای مجموعه شعری یادداشت بنویسم و از كتاب نمونه ای بیاورم، كتاب را چند بار تورّق می كنم و شعر موردپسند و موردنظرم را به خواننده ی یادداشتم هم نشان می دهم. مجموعه شعر «كهكشان چهره ها» امّا، نیاز به تورق ندارد و هر صفحه ای را كه باز كنم و هر شعری را كه نمونه بیاورم؛ دقیقا موردپسند و موردنظرم است:

گرچه عمری/ با دریغای آن بخت هایی كه شاید.../ كودكی های این روستایی/ سخت همپای حسرت دویده است/ هوش آهسته اش/ در بزنگاه هایی كه باید/ گوش خرگوش ها را كشیده است! ص ۱۸

*

او می دود/ او می دود/ او می دود/ همسایه اش در سایه اش/ خوابیده است! ص ۲۷

*

با كسی دعوا ندارم/ هیچكس! با هیچكس دعوا ندارم/ گرچه برخی از حضور من می آشوبند/ در همان حالی كه می پرسم:/ بچه ها خوبند؟ / از صدای قلب من رنجیده اند اینان/ سخت بی تاب اند/ روزها، شب ها/ این جماعت خواب و بی خواب اند/ تا دل تنگم تپش دارد/ در سر این ها تو گویی طبل می كوبند!

كل شعرهای این مجموعه از همین دست اند. شهرهایی نیمایی كه معدل و حدفاصل شعر كلاسیك و شعر آزاد است از نظر قالب؛ و معدل و حدفاصل شعرهای متعهد و عاشقانه و اجتماعی و عارفانه و سیاسی و درد دل. طبیعی نیست كه در مجموعه ای این چنین قابل تأمل، دنبال صناعات ادبی بگردم و برای مخاطب جناس و استعاره و كنایه های شعرها را به تصویر بكشم، كه این صناعات البته كه در هر مجموعه ای به هرحال كم و بیش یافت می شود و این كتاب هم از این صناعات بسیار دارد و خوبش را هم دارد. دغدغه ی من برای نوشتن درباره این مجموعه، تأملات و دلتنگی های علی محمد مؤدب است كه با زبانی معتدل و دلنشین و نگاهی زلال سروده شده اند. وسط این پاراگراف این را هم اضافه كنم كه چقدر بعد از خواندن این مجموعه دلم خواست و همچنان می خواهد مؤدب نگاه مهربان و زلالش را در شعر نوجوان هم جاری كند و به زودی شاهد چاپ مجموعه شعرهای نوجوانش باشیم كه می دانم او اگر دلش بخواهد در این عرصه نیز، صدایی دلنشین خواهد داشت.

شعرهای «كهكشان چهره ها» دل آدم را برای آسمان تنگ می كند. وقتی رهسپار اقیانوش شعرهای این مجموعه می شوی، همه عظمت خورشید را می بینی كه سایه ای شگرف بر اقیانوس انداخته است و شب ها ماه بزرگ بر سطح عظیم اقیانوس، با آسمان راز و نیاز می كند. هرازگاهی باید شعرهای این مجموعه را دوباره خوانی كرد تا روح آدمی كمی زلال تر و لطیف تر شود. به احترام شاعر بلند می شوم و از او تشكر می كنم كه با این مجموعه اش یادم آورد انگاری از آسمان دور شده ام و باید هرچه زودتر دست های راز و نیازم را به سوی آسمان دراز كنم.

كاش از آسمان و ابرهای گریه/ وز سكوت رازناك كهكشان/ سر/ دربیاورم/ كاش پر/ دربیاورم/ جوجه های رنگ كرده/ جیك جیك می كنند! ص۴۷

کد خبر 3656795

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha