پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۴:۴۴

اختصاصی مهر؛

رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت واگذار شد

رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت واگذار شد

عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی از واگذاری تمام رشته هایی که به نحوی درگیرفعالیت های بالینی هستند، مانند روانشناسی بالینی، خانواده درمانی و تعداد زیادی رشته دیگر به وزارت بهداشت خبر داد.

حمید رضا پور اعتماد در گفتگو با خبرنگار مهر در واکنش به واگذاری رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم تحقیقات و فناوری به وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی گفت: اخیرا وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نامه ای به رئیس جمهور نوشته و با استناد به اینکه وزارت بهداشت متولی خدمات سلامت است، خواسته که تمام رشته هایی که به نحوی درگیر فعالیت های بالینی هستند، منجمله روانشناسی بالینی، خانواده درمانی و تعداد زیادی رشته دیگر به این وزارتخانه منتقل شوند.

وی افزود: رئیس جمهور نیز این موضوع را تأیید و به وزیر علوم ابلاغ کرده است.

وی ادامه داد: من فکر می کنم چندین نکته دراینجا لحاظ نشده است، اول اینکه وزارت بهداشت متولی سلامت بوده و این بدین معنی نیست که مجری سلامت است، بله وزارت بهداشت باید نقش سامان دهنده و سازمان دهنده را داشته باشد، اما متاسفانه وزارت بهداشت تا این لحظه نتوانسته این کار را انجام دهد. حتی در مورد مسایل ساده تر از مشکلات روانی اجتماعی مانند اعتیاد و پزشک خانواده نیز موفق عمل نکرده است.

عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی افزود: حال چگونه است که وزرات بهداشت در یک زمان تصمیم دارد مساله روانشناسی بالینی و تعداد زیادی از رشته های کاربردی دیگر را که در درمان فعالیت دارند ساماندهی کند.  

وی ادامه داد: بخش اعظم رشته های مشاوره و خانواده درمانی یعنی حدود ۹۷ و ۹۹ درصد در بخش وزارت علوم هستند و وزارت بهداشت سازمانی ندارد که بخواهد این افراد را به وزارت بهداشت منتقل کرده و تربیت کند.

پور اعتماد ادامه داد: وزارت بهداشت مگر چند نفر PHDمتخصص روانشناسی دارد که بخواهند متخصص روانشناسی تربیت کنند؟ تعداد انگشت شماری از روانپزشکان  هستند که در حیطه علوم اعصاب PHD دارند در واقع مثل این است که شما بخواهید کسی را مجتهد کنی ولی خودت نباشی.

وی افزود: فرض براین است که این افراد به وزارت بهداشت منتقل شوند، آیا امر ساماندهی بیماران روانی یا مشکلات روانی هموار می شود؟ خیلی تاسف آور است که وزارت بهداشت تا این لحظه صبر کرده تا وزارت علوم رشته ها و موسسات راهکارهایی را که برای ساماندهی وضعیت روانی اجتماعی است، ایجاد کرده و وزارت بهداشت یکباره از خواب بیدار شده و می گوید این کار، کار من بوده و من باید انجام دهم.

عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی افزود: در جلسات کارشناسی که قاعدتا باید جلساتی برگزار شده باشد، روانشناسان وزارت علوم حضور نداشته و آنها نادیده گرفته شده اند. وزارت بهداشت با چند نفر جلسه تشکیل داده و همفکری کرده است که این کار درست است یا خیر؟

پور اعتماد افزود: نکته مهم دیگر اینکه وزارت بهداشت باتوجه به نحوه آموزشی که دارد عمدتا رویکرد آن جسمی است. بنابراین توانایی ساماندهی مشکلات روانی اجتماعی را ندارد. بحث بسیار مهمی که کشور ما با آن دست به گریبان است مشکلات روانی اجتماعی است که باید در یک سازمان فرا وزارتی دیده شود چون نگاه تنگ وزارت بهداشت واقعا امکان فرصت همکاری را گرفته است.

وی افزود: نکته دیگر اینکه در چند سال گذشته حتی در مورد مشکلات جسمی و مشکلات مرزی، مشکلاتی که در مرز کارهای روانی جسمی هستند، مانند اعتیاد، وزارت بهداشت برنامه هایی تدوین و اجرا کرده و خود نیز آن ارزیابی کرده یعنی برنامه ریز و مجری ارزیابی خود وزارت بهداشت بوده، این اصلا درست نیست این کار باید توسط یک موسسه بیرونی و با همکاری اساتید و کارشناسان وزارت علوم صورت گیرد.

پور اعتماد افزود: بهترین سندی که ما داریم این است که اقدامات وزارت بهداشت نه تنها در زمینه مسایل جسمی، در زمینه مسایلی مانند ایدز، مسایل مرزی روانی جسمی مثل اعتیاد موفقیت آمیز نبوده، حال چگونه وزارت بهداشت روی مساله بسیار مهمی مانند روانشناسی بالینی دست گذاشته است.

وی افزود: همچنین متولی آن را همکارانی قرار خواهد داد که حداقل دورهای آموزشی را در زمینه روانشناسی دیده اند، متاسفانه رئیس جمهور نیز با عجله  ۱۹ خرداد این درخواست را تایید و ابلاغ کرده است.

وی تاکید کرد: سیاستی که سال گذشته وزارت بهداشت آن را شروع کرد منجر به وقوع این اتفاقات شد، اول اینکه روانشناسان از فعالیت بالینی مستقل محروم شدند و این نه سابقه تاریخی دارد و نه مبنای منطقی و علمی.

پور اعتماد افزود: دود این مساله به چشم مردم خواهد رفت،  چون همان خدماتی که مردم می توانستند با هزینه پایین تر تامین کنند اکنون برای آنها گران تر تمام می شود.

پور اعتماد افزود: استدال دیگر وزیر بهداشت این بوده که دانشجویان در وزارت علوم تا حدود زیادی نظری تربیت می شوند که این اصلا درست نیست، من دانشجویان زیادی را می شناسم که در تهران از قدیم الایام در مراکز مشاره روان درمانی آموزش می دیدند.

وی افزود: آمارها می گوید چیزی حدود ۳۰ درصد مردم ایران از مشکلات روانی رنج می برند، سوال اینجاست که چند درصد این افراد نیاز به بیمارستان پیدا می کنند که دانشجویان در بیمارستان آموزش ببیند.

عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی افزود: اولین مرکز اوتیسم دانشگاهی در ایران در سال ۱۳۸۳ توسط یک دانشگاه وابسته به وزارت علوم ایجاد شد، آن زمان وزارت بهداشت به این فکر هم نمی کرد ولی اکنون سند ملی اوتیسم می نویسند که این عملکرد نوعی رانت خواری است.

وی یادآورشد: من گمان می کنم این ها به خاطر نوعی تنگ نظری، تفکر محدود و همه چیز خواه است که باید در مملکت ما تعدیل شود.

کد خبر 3695852

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • برادر ۲۰:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۶
      0 0
      واگذاری بخش علوم پزشکی به وزارت بهداشت باعث کاهش درآمد وزارت علوم و تضعیف قدرت پرداخت به کادر علمی شد و همین موضوع باعث شد نتوانیم شاهد رشد سایر علوم مانند بخش بهداشت و درمان باشیم. استادی که حقوقش از 4 تا 5 (خالص) رد نمیشه و نصف یک کامیون 5 تن درآمد نداره، چه انتظاری دارید از او؟؟ وقتی یک پزشک و استاد بخش بهدداشت و درمان دست کم 35 ملیون دریافتی دارد همه چیز ممکن میشود. به خدا این کار نشانه حماقت آدمهایی بود که این تصمیم را گرفتندو
    • سحر ۲۲:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۶
      0 0
      .منی که عاشق روانشناسی بالینی هستم نمیخام تو ارشد برم بیمارستان روانی واحد بگذرونم مث بقیه فارغ ااتحصیلا تو دانشگاه واحد بگذرونم نمی خام بابا
    • بابک ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۷
      0 1
      وقتی وزارت علوم فارغ التحصیلان خودش رو بیسواد می دونه و برای پروانه پولهای کلانی رو با عنوان کارورزی از انها میگیره در حالی که بجای کار درمانی از انها به عنوان منشی و پادو استفاده میشود ، و از سوی دیگه سالها هم باید در انتظار پروانه بماند و در این مدت برای تامین هزینه مجبور میشوند در شرکتها و جاهایی که ربطی به روانشناسی نداره مشغول به کار بشوند و در حالی که وزارت بهداشت به فارغ التحصیلان بدون سابقه کار پروانه محدود در مطب واگذار میکند تا زیر نظر روانپزشک بتوانند کار کنند.
    • سارا ۰۶:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
      0 0
      تکلیف روانشناسی عمومی و ... چی میشه! ؟ اگه کلیه فعالیت مرتبط با سلامت، زیر نظر وزارت بهداشت باشه، وبالینی هم همینطور، پس سایر گرایش ها ی روانشناسی نباید کار مرتبط با سلامت(مثل زوج درمانی) انجام بدن؟ یعنی از این به بعد روانشناس عمومی با ید تو دفترش، فال بگیره؟!؟!
    • ایلیا ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
      2 1
      من دانشجوی ترم آخر بالینی از دانشگاه ازاد هستم . حالا نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت . تکلیف 2 سال طرح اختیاری چی میشه چون تو استان ما گلستان الان 200-300 دانشجو در نوبت هستند و به گفته مسئولش تا 2- 3 سال دیگه اگه اسمشون در بیاد تاکار پیدا شه این دوره رو بریم خوبه - شنیدم حقوقشم خوبه. لطفا هرکی اطلاعاتی در این زمینه داره راهنماییم کنه. ممنون
    • شادی فدایی ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
      2 0
      با سلام من بعنوان کسی که ارشد روانشناسی بالینی هستم و کارشناسی رو هم روانشناسی خوندم و با علاقه و انگیزه زیاد وارد این رشته شدم به دلیل اینکه کار درمانی و کارورزی به حد کفایت در واحدهای درسی و امکاناتی که وزارت علوم فراهم کرده بود اصلا رضایت ندارم و کاملا موافقم که ما نظری تربیت شدیم و این رشته به کار در بستر حقیقی نیاز دارد و همانطور که یک پزشک عمومی عملی کارورزی و در محیط بیمارستان امادگی پیدا میکند این موضوع برای ما نیز صادق است
    • بابک ۱۱:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
      1 0
      من به عنوان ارشد بالینی دانشگاه تهران کاملا موافق این طرح هستم، اموزش باید در محیط بیمارستانی انجام شود، اما با این طرح که رواندرمانی به روانپزشکان واگذار شود کاملا مخالف هستم از طرفی من وجود سازمان نظام روانشناسی رو به عنوان دکانی می دونم که برای سو استفاده از روانشناسان هست، مصداقش هم هزینه های کارورزی و حق عضویت که معلوم نیست به چه دلیل باید پرداخته بشه و صرف چه اموری میشه که ما از ان بهرمند بشیم