پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۴ آبان ۱۳۸۲، ۱۳:۳۹

مهر تابان (4)

دكتر داريوش شايگان : از نظر علامه طباطبايي عرفان نوعي "ديدن" است

دكتر داريوش شايگان : از نظر علامه طباطبايي عرفان نوعي "ديدن" است

دكتر داريوش شايگان به همراه دكتر سيد حسين نصر از جمله افرادي بودند كه در گفت و گو هاي علامه طباطبايي با هانري كربن شركت داشته و نقش مترجم را ايفا مي كردند . متن زير خاطره اي از دكتر شايگان از تاثير معنوي علامه برخود را توضيح مي دهد . اين متن از گفت و گوي دكتر شايگان با فصلنامه هفت آسمان درباره « دين و دين پژوهي در روزگار ما» انتخاب شده است .

دكتر شايگان در پاسخ به اين پرسش كه ، در كتاب زير آسمان‏هاى جهان از تجربه كردن حالتى معنوى در محضر مرحوم علامه طباطبايى سخن گفته‏ايد. ممكن است قدرى بيشتر در اين باره توضيح دهيد؟ ، گفت : اين سؤال را خيلى‏ها مى‏كنند و نمى‏توانم جواب بدهم، چون خيلى حادثه غير مترقبه‏اى بود، و بعد هر دوى ما در اين باره سكوت كرديم؛ به طورى كه گويا اصلا چنين اتفاقى نيفتاده است. علت هم اين بود كه آن روز هيچ كس به آن جلسه نيامده بود. غروب بود و من و ايشان نشسته بوديم و محيط هم محيط خاصى بود، چون چراغ نبود و چراغ نفتى در تاقچه‏ها و يك سايه روشن عجيبى بود. ايشان نشسته بودند و من يك سؤال عجيبى كردم. ايشان شروع كردند به جواب دادن. بعد يك حالى بود كه من نفهميدم چه بود و چون تمام شد، ايشان چيزى نگفتند و سرشان را پايين انداختند و من فهميدم كه بايد بروم. حالت آدمى را داشت كه دوست ندارد دستش رو شود؛ مثل اين‏كه از دستش در رفته بود. ولى من فكر مى‏كنم آدمى بود كه زندگى روحى داشت. ايشان آدمى بودند كه خيلى كم حرف مى‏زدند، مگر اين‏كه از ايشان سؤالى بشود، و خيلى هم زير و آهسته حرف مى‏زد و بالهجه تركى. سعى مى‏كرد زياد حرف نزند و سكوت كند و اهل بحث و اين‏ها نيز نبود. گاهگاهى درباره مسئله‏اى، كه از او درخواست مى‏كرديم، پاسخ مى‏داد؛ ولى‏اين اواخر خير. روحانيون‏خيلى باهم بحث‏مى‏كنند، ولى ايشان اين عادت را نداشتند.

وي در پاسخ به اين پرسش كه نمى‏توانيد يك توصيفى از آن حال ارائه بدهيد؟ ، گفت : در آن حال ارتباط روحانى من حالت‏خوشى داشتم، مثل اين‏كه به سفر رفته بودم. روزى، در شمال، شرح بر مقدمه قيصرى بر فصوص آقاى آشتيانى را به ايشان نشان دادم و گفتم نظرتان درباره اين كتاب چيست. گفتند، اين كتاب خيلى خوبى است، ولى عرفان اين مفاهيم نيست؛ ديدن است. هر چه ما مى‏گوييم حرف است؛ بايد ديد داشت. من فكر مى‏كنم به اين موضوع اعتقاد داشت و خودش هم اهلش بود.

 

 

کد خبر 37552

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha