به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فرهنگستان هنر، سومین نشست از «سلسله نشستهای حکمت هنر اسلامی» با موضوع «هنر و زیبایی در اندیشه سهروردی» عصر دوشنبه، ۱۱ بهمن در سالن همایشهای فرهنگستان هنر برگزار شد.
این نشست با حضور علیرضا اسماعیلی معاون پژوهشی، زهرا مهاجری سرپرست روابط عمومی و جمعی از استادان، دانشجویان و علاقهمندان به مباحث فلسفی برگزار و در آن دو مقاله علمی ارائه شد.
در ابتدای نشست اسماعیل پناهی عضو گروه حکمت و فلسفه فرهنگستان هنر به شرح مقدمهای درباره زندگی و آثار شیخ شهابالدین سهروردی پرداخت.
سپس «حسن سیدعرب» از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران شمال، مقالهاش را با عنوان «دیدارشناسی در فلسفه سهروردی» ارائه کرد.
وی سخنان خود را با تشریح مبانی دیدار شناسی در اندیشه سهروردی آغاز کرد و گفت: طرح مبانی دیدارشناسی در اندیشه سهروردی، برای نخستین بار است که مطرح میشود و تاکنون پژوهشی در این خصوص صورت نگرفته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دیدارشناسی در واقع مفهوم افلاطونی است و آن این است که عقل قادر است در خودش نظر کند. این مفهوم در فلسفۀ اسلامی هم بعدها منتقل شد و آنرا میتوانیم در آثار رمزی ابن سینا ببینیم زیرا از فارابی نیز، جز اندک نیایشها چیز دیگری باقی نمانده است. اوج طرح این مسئله در آثار رمزی و تمثیلی سهروردی است، البته در میان فیلسوفان قرون وسطی نیز دیدار و دیدارشناسی مطرح بوده است و در آثار توماس آگوستین و برخی دیگر میتوان نمونههایی از این مفهوم را مشاهده کنیم.
وی به معنای دیدار در دوره جدید اشاره کرد و افزود: در دوره جدید دیدار به معنای دیگری مطرح شده و در اندیشه دکارت منظور از دیدار، دیدار انسان است، هر کجا نگاه میکنیم، انسان را میبینیم و انسان هر کجا نگاه میکند، صورت خودش را میبیند و این خاصیت دوره جدید بعد از دکارت است و در واقع بسط دیدارشناسی است که افلاطون ابتدا گفته بود.
حسن سیدعرب به وادیهای معرفتشناسی پرداخت و ادامه داد: یکی از وادیهای معرفتشناسی که دیدارشناسی در آن قابل طرح است، فلسفه و هنر است، هنر بر اساس مبانی فلسفه سهروردی، دیدار با اسمی است که آن اسم مظهر یک حقیقت در جهان است. آن حقیقت جهان، خودش را در قالب اسمایی به ظهور میرساند که دیدار با آن اسم، دیدار با صاحب آن اسم است و این تحقق را سهروردی با اشراق معنی کردهاست. در اینجا اجازه میخواهم که کلمه اشراق را به دیدار معنا کنم، زیرا هم شوق و هم اشراق بر اساس توصیفی که سهروردی از آن دارد، به معنای دیدار است که ما اصطلاحاً به آن شهود میگوییم که شهود معنای قالب است. یعنی اشراق و شهود مبنای دیدارشناسی در فلسفه در آثار رمزی و تمثیلی سهروردی خصوصاً در نخستین اثرش که بیش از همه در اینباره سخن گفته، رساله «سفیر سیمرغ» است.
این پژوهشگر به تشریح مباحث رساله سیمرغ پرداخت و تصریح کرد: سفیر سیمرغ، رسالۀ خودبینی است که در این اثر و آثار دیگر سهروردی، حُزن، حُسن و عشق نمادهایی از یعقوب، یوسف و زلیخا هستند. در واقع سهروردی آن جهان اشراقی را در فلسفه خود توصیف میکند که معانی مابعدالطبیعی آن را در قالب نمادهایی چون یوسف، زلیخا و یعقوب به مثابه حُزن، حُسن و عشق معرفی میکند.
این استادیار دانشگاه به تشریح بیشتر مفهوم دیدارشناسی سهروردی پرداخت و افزود: او معتقد است؛ انسان با دیدار و اشراق معانی ماوراء عالم ماده، قادر خواهد بود که آن معانی را در یک نمادهایی مانند سه نمادی که گفته شد، توصیف کند. در واقع دیدارشناسی سهروردی، تأسیس یک عالمی در عرض عالم ماده است برای توصیف معانی که ما برای عالم ماده تحقق دارد، معنا میشود. به عنوان مثال او حُسن را که در این جهان است: به یک زیبایی که در ماوراء عالم ماده است، توصیف میکند.
وی در ادامه با خوانش اشعاری از سهروردی و مولانا به تشریح مباحث خود پرداخت و ادامه داد: دیدارشناسی سهروردی مسیر شهود زیبایی از مصنوع و صنع به صانع است و یعنی دیدار با احتساب به آن حقیقت میسر میشود و بدون این توجه و اشراق به آن عالم، ما زیبایی را در این عالم درک میکنیم.
سیدعرب در همین زمینه ادامه داد: در حقیقت در اندیشه دیدارشناسی سهروردی، هیچ اثر هنری چه مکتوب چه مصور، متعلق به زمان نیست، زیرا خاصیت زمان، فساد اشیاء است. برخی معتقدند که اثر هنری متعلق به تاریخ است که باید گفت، اثر هنری که برآمده از این نوع جهان شناسی است متعلق به تاریخ هم نیست و صفتی که اثر هنری را متعلق به خود میکند، بقا و باقی است و همه آثار هنری در سراسر جهان که شالوده درک و معرفت انسانی هستند، همه باقی هستند.
وی با اشاره به یکی از تمثیلهایی که در رساله دیگر سهروردی با عنوان «آواز پر جبرئیل» است به تشریح بیشتر اندیشههای سهروردی درباره زیبایی پرداخت و گفت: در عقل فعال، محرک تکوین عالم است. اینجا عقل فعال با او حرف میزند و گوش سر با عقل فعال دیدار میکند و با او سخن میگوید. از دیدگاه سهروردی زیبایی آن چیزی است که صورت لذت بخش داشته باشد و اما برخی معتقدند که آنچه لذت بخش است میتواند زیبا نباشد.
این استاد فلسفه و عرفان اسلامی در پایان سخنانش به تعریف کفر از دیدگاه سهروردی پرداخت و گفت: زیبایی در درک عقلانی و اشراقی از هستی، ناظر به صورتی لذتبخش است و هر آنچه موجب حجاب شهود زیبایی شود، کفر نام دارد، یعنی کفر حجاب دیدارشناسی در اندیشه سهروردی است و زبان سهروردی نیز در تعریف این معانی رمزی و تمثیلی است زیرا سخن از این امور متعالی نیازمند چنین زبانی است
نظر شما