به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مقاله ای با عنوان «از تحول تا تولید علوم انسانی اسلامی» به نگارش درآورده است که در ادامه می آید:
بیش از یک دهه است که مقام معظم رهبری با ادبیات مختلف و به انحاء گوناگون سخن از علوم انسانی، اهمیت و ضرورت تحول در آن را مطرح و تحلیل کردند تا به تدریج گفتمان تحول در ساحت علوم انسانی را با اسلامی سازی دانشگاه ها، بومی سازی و تولید علوم انسانی ـ اسلامی، گفتمان معقول و مقبول بر جامعه علمی حوزوی ـ دانشگاهی و حتی گفتمان اجتماعی قرار دادند تا گامی مهم و اساسی در تحول مبنایی و زیرساختی در متن جامعه اسلامی برداشته شود.
این گفتمان، آرا و انظار متفاوت و متهافتی را به خود معطوف کرد که منشأ برکات علمی و تولید اندیشه شده و می شود و جامعه علمی را پویا، زنده و بالنده نگاه می دارد؛ به گونه ای که نظریه های متکثری در امکان علم دینی، مطلوبیت و عدم مطلوبیت علم دینی، چیستی و چگونگی اسلامی سازی علوم انسانی، نقد علوم انسانی موجود و محقق، علوم انسانی بایسته و نشانه ها و نشانی های آن و … طرح، تحلیل، نقد و ارزیابی شده است. آری! طرح نکاتی اساسی و بنیادین از سوی مقام معظم رهبری، مانند: اجتهاد در علوم انسانی، ضرورت مبناسازی قرآن برای تولید علم، نقد مبانی علوم انسانی غرب، تولید علم دینی و اسلامی، لزوم خودآگاهی در محیطهای علمی، سکولار بودن و دینی نبودن علوم انسانی در غرب، نهضت آزاداندیشی و تولید علم.
بر این اساس، تهذیب و تهذیب علوم انسانی، تحول و تولید در عرصه علوم انسانی، بومی سازی علوم انسانی، آزاداندیشی در ساحت علوم و نواندیشی و …، همه و همه بسترسازی در تحقق گفتمان تولید علوم انسانی ـ اسلامی است که باید با عقلانیت و تعهدپذیری تمام عیار و هوشمندی خاصی صورت پذیرد.
روشن است در تحقق تولید علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی، باید نخست گام های ذیل برداشته شود:
شناخت مفاهیم کلیدی در حوزه علوم انسانی مانند چیستی علم دینی، معنا و مصداق شناسی علوم انسانی، نقد و کیفیت نقد علوم انسانی موجود در ایران و غرب، چیستی بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی و … .
تولید فلسفه علوم انسانی ـ اسلامی
تبیین پیش فرض های علوم انسانی اسلامی
تبیین رویکردها و رهیافتهای تحول در عرصه علوم انسانی با هدف تولید علوم انسانی ـ اسلامی
تصویر و تفسیر وضع موجود و مطلوب
تفکیک روشن و همراه با شاخص ها و معیارهای علوم انسانی ـ اسلامی از علوم انسانی غرب با تئوری های مشخص و شفاف
تبیین روش شناسی نقد علوم انسانی موجود و محقق یا آنچه هست برای علوم انسانی بایسته و آنچه باید
روشن سازی منبع بودن و مبنا شدن قرآن برای تولید علوم انسانی ـ اسلامی
ترسیم نقشه راه و داشتن چشم اندازی مشخص و همچنین مهندسی و مدیریت تولید علم دینی
پیشگیری و درمان یا تلفیق مقام دفع و رفع سیاست زدگی و سیاسی کاری در ساحت تولید علم دینی
ارائه راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت مبنایی و بنایی در اسلامی سازی علوم انسانی
ضرورت اجتناب از محافظه کاری در محافل حوزوی و دانشگاهی
نظارت بر تدوین متون علوم انسانی با استفاده از استادان برجسته و فرزانگان عرصه علم که تعهد دینی و انقلابی دارند
داشتن شجاعت علمی و خودباوری، امید به آینده، خطرپذیری و پشتکار لازم در پیشرفت علمی و …
در اینجا لازم است رهنمودهایی از مقام معظم رهبری را به صورت گزاره هایی نقل کنیم:
گزاره اول: ما دنبال علمی هستیم که ما را به معنویت، به انسانیت، به خدا و بهشت نزدیک کند.
گزاره دوم: ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد… .
گزاره سوم: ما باید در علوم انسانی، اجتهاد کنیم. نباید مقلد باشیم … حرف من این است که در باب علوم انسانی، کار عمیقی انجام بگیرد و صاحبان فکر و اندیشه در این زمینه کار کنند.
گزاره چهارم: تولید علم یعنی رفتن از راه هایی که به نظر راه های نارفته است، البته این به آن معنا نیست که ما راه هایی را که دیگران رفته اند، نرویم و به تجربه های دیگران بی اعتنایی کنیم، بلکه به این معناست که به فکر باشیم … دنبال کشف ناشناخته ها باشیم … ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می توانیم نوآوری کنیم.
گزاره پنجم: باید ایده ها در چارچوب منطق و اخلاق و در جهت رشد اسلامی با یکدیگر رقابت کنند و مصادف دهند تا جهان اسلام اعاده هویت و عزت کند …
گزاره ششم: دو عنصر از مهمترین عناصر تأثیرگذار در پیشرفتهای ملی برای کشورها، عبارت است از: خطرپذیری و یکی هم کار سخت و پیگیر و پشتکار.
گزاره هفتم: … باید تلاش کرد برای اینکه علوم انسانی را بر پایه های اسلامی با تفکر اسلامی، با دید اسلامی و مبتنی بر جهان بینی اسلامی تدوین کنیم. اگر پول لازم دارد، صرف شود. اگر تربیت افرادی لازم است، این کار را انجام دهیم، یعنی زمانی که از اول انقلاب تاکنون گذراندیم، زمان کمی نیست و قاعده این است که در یک چنین مدتی ما توانستیم بخش عمده ای از کار را پیش ببریم. هر چه دیرتر شود، بدتر خواهد بود. بایستی هیچ فوت وقت را اجازه ندهیم.
آری! هدف نهایی تحول در علوم انسانی، دستیابی و تولید علوم انسانی ـ اسلامی است تا فرد و جامعه اسلامی به سوی حیات طیبه سوق و سیر یابد. حیات طیبه ای که براساس جهان بینی توحیدی و ایدئولوژی اسلامی شکل و شاکله می یابد و به تعبیر قرآن کریم کلمه طیبه و عمل صالح، پایه و مایه اصلی حیات طیبه هست؛ چنان که ایمان و عمل صالح را ریشه و عامل اکتساب آن بر می شمارد.(ر.ک: نحل:۹۷/ ابراهیم: ۲۴/ فاطر: ۱۰ و …)
از سوی دیگر در تفکر دینی، علوم اسلامی دارای هویت وحیانی اند و بنیان معرفت شناختی آن بر روش ترکیبی از حسی، عقلی و شهودی ذیل ولایت وحی است که وحی خود منبع علوم و معارف فراتجربی و تجریدی است و به تعبیر علامه جوادی آملی: «سلطان و سیمرغ همه این علوم(تجربی، نیمه تجریدی و تجریدی)، وحی الهی است.(جوادی آملی، ۱۳۸۸، ش ۱، ص ۲۲) بنابراین علم دینی هویت دار و هویت بخش است؛ زیرا علم اسلامی، حیات معقول و حیات عالمانه که قوام حیات طیب است را به ارمغان می آورد و این علوم، جامعه را متحول می سازد تا زندگی جدید با معیارها، شاخص های خاص، معنادار و هدفمند برای او بسازد که هم آرامش و امنیت و هم آسایش و عدالت در آن متموج و متبلور است و پیشرفت اسلامی که بر تحول و تولید علوم انسانی ـ اسلامی متکی است؛ یعنی همین. در قرآن نیز استجابت دعوت خدا و رسول خدا(ص) علت موجده و مبقیه حیات عقلانی ـ معنوی که حیات جاودانه است، دانسته شد. (ر.ک: انفال: ۲۴) بر این اساس فرد و جامعه الهی در سایه علم اسلامی و صائل و عمل صالح، هویت نوین و شاکله جدید می یابد که علم نافع دانش هویت ساز و شاکله پرداز است.(ر.ک: نهج البلاغه، ن ۳۱/مستدرک، ج ۵، ص ۶۹). علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۹۷ سوره نحل بر چنین علم صادق و عمل صالح هویت ساز و حیات طیبه پردازی که آکنده از معنویت توأم با عقلانیت و معرفت است، تأکید و تکیه می ورزد.(ر.ک: طباطبایی، ۱۹۹۳، ج ۱۲، ص ۳۴۱ ـ ۳۴۲)
بنابراین علوم انسانی ـ اسلامی دارای مبانی ای مانند: هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، جامعه شناسی، ارزش شناختی، غایت شناختی و … است که از منبع قرآن دریافت شده، با مبنای وحیانی طرح و تولید شده باشد.
نظر شما