با ۵۰ شخصیت شاهنامه بازی موبایلی ساختیم

مجله مهر:«بازی ها» قدمتی به اندازه خود بشر دارند. پدیده ای که به پیروی از قانون پیوستگی هیچ وقت تمامی ندارند فقط از حالتی به حالتی دیگر تبدیل می شوند؛ از گل کوچیک به شطرنج از شطرنج به آتاری از آتاری به میکرو و از میکرو به اپ های موبایلی! در عصری که آدم ها شاید بیشتر عمرشان را با گوشی هایشان  در دنیای مجازی زندگی می کنند؛ به همین ترتیب بازی های ساخت دست بشر هم طبیعتا جزو اولین چیزهایی است که رنگ و بوی مجازی به خودش می گیرد انقدر که حالا می شود گفت که صنعت گیم در دنیای امروز یکی از پولسازترین صنعت ها در زمینه سرگرمی است. مسعود عسگریان و رفقای جوانش در شرکت«باران رویا» یکی از اولین بازی سازان  ایرانی در بازی های موبایلی هستند، آنها تا به حال سه بازی «ماشین جنگی»، «سلحشوران» و  به تازگی بازی«نجات قلعه» را روانه بازار کرده اند، آنها می گویند بازی های ایرانی شاید به کیفیت نمونه های خارجی نباشند اما بومی بودن و رنگ و بوی ایرانی اش انقدر برای کاربران دلنشین هست که حالا عده زیادی بازی های ایرانی را به خارجی ها ترجیح دهند.

می خواستیم انیمیشن بسازیم ولی مجذوب بازی شدیم

خودشان می گویند جمله ای دارند که شاید همه فکر کنند چه قدر شعاری باشد.«آینده شما رویای ماست» مسعود عسگریان مدیر شرکت بازی سازی«باران رویا»است جایی که حالا سه سالی است کارش را به طور جدی در زمینه ساخت بازی آغاز کرده است. مهدی همدرسی مدیر فنی شرکت رویای باران است و  سروش لبانیان هم مدیر تولید پروژه دو بازی«ماشین جنگی» و«نجات قلعه»، خود عسگریان هم متولد سال ۶۸ است و کارشناسی ارشد مدیریت MBA دارد؛ اما می گوید در مقطع لیسانس نرم افزار خوانده و چندان هم با دنیای انیمیشن غریبه نبوده به همین خاطر هم در ابتدای کار با دوستانش به قصد ساخت انیمیشن دور هم جمع می شوند؛ ولی بعد از مدتی با اضافه شدن یک بازی ساز همه چیز عوض شد.«ما اول هدفمان انیمیشن بود اما وقتی سروش لبانیان به ما اضافه شد ما بخش گیم سازی را راه انداختیم و شروع کردیم به تجربه کردن این حوزه، انقدر برایمان جذاب، بکر و از لحاظ مالی به صرفه تر بود که کلا تصمیم گرفتیم روی همین حوزه سوییچ کنیم  و انیمیشن را کنار بگذاریم.»

فضای بازی سازی در ایران بکر است

دنیای انیمیشن و بازی امروزه انقدر در دنیای پیشرفت کرده و روز به روز دنیای خیال را به واقعیت نزدیک کرده که در نگاه اول وقتی به نمونه های داخلی نگاه می کنیم به این نتیجه می رسیم که صنعت گیم و انیمیشن در ایران فاصله زیادی با رقبای خارجی اش دارد؛ برای همین اولین سوالی که به ذهنمان می رسد این است که با همه این ها چه چیزی بازی سازهای ایرانی و کاربرانش را دلگرم می کند که سراغ بازی های وطنی بروند؟«گاهی اوقات که دور هم جمع می شویم این سوال خودمان هم هست اینکه برای کار کردن در این مارکت چه امیدی داریم!؟ ولی خوب که نگاه می کنیم می بینیم فضای بومی ایران برای بازی ساختن انقدر بکر و دست نخورده است که حتی اگر کیفیت کارها به پای رقبای خارجی نرسد ولی باز طرفدارهای خودش را دارد. از طرفی هم ما خودمان جزو طرفداران تولید ایرانی هستیم و فکر می کنیم که اگر کاری را بسازیم که برگرفته از فرهنگ ایرانی باشد مردم هم از آن استقبال می کنند. چرا باید ایرانی ها فقط در سال گذشته بالای یک میلیارد تومان در کلش آو کلنز هزینه کردند در حالی که این عدد می توانند در کشور خودمان صرف شود؟!»

بازی با اکوان دیو، گرد آفرید و ۵۰کاراکتر شاهنامه

«ماشین جنگی» اولین بازی بچه های این گروه است که بین کاربران دنیای مجازی طرفداران خودش را دارد اما در این بین بازی «سلحشوران» و به تازگی«نجات قلعه» را شاید بشود یکی از نقاط عطف بازی های موبایلی به حساب آورد؛ بازی هایی که هرکدامشان برگرفته از شخصیت های شاهنامه هستند و سازندگانش می گویند انقدر ایرانی است که بازی کردنش برای کاربران علاوه بر جنبه بازی و سرگرمی جنبه تاریخی و آموزشی هم داشته باشد.« ما یک میراث فرهنگی  مثل شاهنامه داریم که بیشترمان چیز زیادی از آن نمی دانیم و شاید بین همه شخصیت هایش فقط رستم و سهرابش را بشناسیم، دیگر نمی دانیم گرد آفرید که بود یا اکوان دیو چه بود؟ کاری که ما در این دو بازی انجام دادیم استفاده از قصه ها و شخصیت های شاهنامه بود؛ برای همین در بازی مان حدود ۵۰ کاراکتر را معرفی کردیم تا جایی که شما موقع بازی با تمام این شخصیت ها آشنا می شوید و شخصیتشان در شاهنامه را خواهید شناخت»

حرف زدنمان هم شبیه ادبیات شاهنامه شده

بچه های گروه باران هم مثل همه بچه های ایرانی یک دوره از زندگی شان را با میکرو و سگا و بعدتر چیزهای جدیدتر گذرانده اند و به اصطلاح خودشان گیمر بوده اند و تا اینکه بعدها خودشان به فکر بازی سازی افتاده اند. مسعود عسگریان می گوید که خود اعضای گروهشان هم جزو اعضای پر و پاقرص بازی های خودشان هستند.« بعد از ظهرها محل کار به گیم نت تبدیل می شود و همه بچه ها باهم شروع می کنند به بازی کردن حالا می خواهد بازی های خودمان باشد یا بازی های دیگر. یکی از اتفاقاتی که با ساختن این بازی ها بین ما افتاده این است که بعد از سلحشوران و حالا بازی نجات قلعه بچه ها به شدت درگیر قصه ها و شخصیت های شاهنامه شده اند انقدر که دیگر موقع حرف زدن هم با هم با ادبیات شاهنامه صحبت می کنیم.(با لبخند)»

از اعتیاد به قمار تا اعتیاد به ماشین جنگی

مسعود عسگریان می گوید که بازی های ایرانی هم طرفداران پر و پا قرص خودش را دارد برای همین اگر بازی هایی با کیفیت خوب ساخته شوند همچنان کاربران ایرانی از آن استقبال می کنند.« ما به واسطه این بازی ها بازخوردهای زیادی از مردم گرفته ایم و حتی بعضی هایشان ما را حسابی خجالتزده کرده اند به عنوان مثال بازی ماشین جنگی بعد از سه سال همچنان طرفدارن دو آتیشه خودش را دارد تا جایی که همین چند وقت پیش یک بنده خدایی از مشهد آمده بود و نشسته بود جلوی ما فقط برای اینکه چند تا باگ از بازی را به ما بگوید و برود(با خنده) ما حتی مورد دیگری داشتیم که یک روز با جعبه شیرینی آمد پیش ما، آدمی بود که کارخانه دار بود و وضع مالی خوبی هم داشت و گویا معتاد به قمار بود به ما می گفت خانم من هر روز شما را دعا می کند؛ چون من هر روز چهار بعد از ظهر که می شد موقع برگشت از کار سر وقت قمار می رفتم اینجوری هم پولم را خرج می کردم و هم وقتم را اما حالا سه سال است که چهار بعد از ظهر به جای قمار با ماشین جنگی بازی می کنیم. این آدم حتی دسته چکش را آورده بود که ماشین جنگی را از ما بخرد(با خنده)»

بازی با طعم تاریخ و ادبیات

گروه« باران رویا» چیزی نزدیک به سه سال است که کارش را آغاز کرده برای همین هم گروه جوانی محسوب می شود که برای ادامه دادن باید مسیر زیادی را طی کند به همین دلیل وقتی از عسگریان درباره برنامه ها و بازی های آینده شان سوال می کنیم این طور جوابمان را می دهد.« من فکر می کنم شاهنامه انقدر غنی است و انقدر جای کار دارد که حالا حالا ها می شود از روی آن بازی های زیادی ساخت به همین خاطر ما هنوز هم دلمان می خواد تمرکزمان را روی شاهنامه بگذاریم ما حتی درکنار کاراکترهای شاهنامه در بازی عتیقه هایی داریم که شما آن را می گیرید قدرتتان بیشتر می شود، عتیقه هایی که هر کدامش از میراث مملکت خودمان است.»