۳ آبان ۱۳۹۶، ۱۶:۵۴

امینی مطرح کرد؛

شعر جدید ایران و ترکیه به جای اندیشه، بازی با کلمات دارد

شعر جدید ایران و ترکیه به جای اندیشه، بازی با کلمات دارد

اسماعیل امینی گفت: قرار بود شعر جدید، مسائل عینی را مطرح کند، اما در ایران و ترکیه، فانتزی‌ها صورت غالب شعری شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «شعر امروز ترکیه بعد از سال ۲۰۰۰» عصر دیروز سه‌شنبه، ۲ آبان، با حضور عثمان اوزباغچه، خاقان شرق‌دمیر، ناصر فیض و اسماعیل امینی و شاعرانی از ترکیه و ایران در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب در ابتدای این نشست گفت: در همایش‌هایی که قبلاً در حوزه‌ی مناسبات دوسویه بین ایران و ترکیه برگزار شده، به روابط و اشتراکات گذشته تأکید شده است؛ بنابراین مردم دو کشور شناخت اندکی از ادبیات معاصر یکدیگر دارند. در ایران در چند دهه‌ گذشته ما با شاعران و نویسندگانی چون ناظم حمکت، یاشار کمال، عزیز نسین، اورهان ولی، ملیح جودت، اکتای رفعت و لطیفه تکین آشنا شده‌ایم و در سال‌های اخیر هم اورهان پاموک و الف شفق را شناخته‌ایم.

وی افزود: ایران و ترکیه از نظر موقعیت و شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی شباهت‌های بسیاری دارند. نفوذ فرهنگ غرب، گرایش‌های دینی و رویارویی با مدرنیته، در ۱۵۰ سال اخیر مسائل مشترکی را برای هر دو کشور پدید آورده است.

در ادامه عثمان اوزباغچه، گفت: شعر، هنری است که همیشه دنبال شیوه‌های جدید بیانی است. شعر ترکی از سال ۱۹۹۰ به این سو، خاصه پس از سال ۲۰۰۰ جست‌وجو برای یافتن شیوه‌های جدیدتر را پیش گرفته است. در طول تاریخ ذوق و سلیقه‌ شعری همیشه در حال تغییر بوده است. در شعر مدرن هم ما دو نسل بزرگ را داریم. از سال ۱۹۲۰ تا به امروز، هر دوره در شعر ترکیه، ۲۰ تا ۳۰ سال طول کشیده است. شعر ما در دو تا سه دهه، شاهد نوآوری‌هایی بوده است. شعر ما در ۱۸۵۰ تا ۱۹۵۰ سه تحول بزرگ را تجربه کرد. در ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شعر اجتماعی در ترکیه رواج داشت و از ۱۹۸۰ شعر ضداجتماعی رواج گرفت. سال ۲۰۰۰ آغاز جست‌وجو برای شیوه‌های جدید بیان بود.

وی به تحول تاریخی شعر ترکی پرداخت و ادامه داد: عصر «ثروت فنون» از بیان مستقیم و خطابی پرهیز داشت و نتیجه  اولین نوگرایی در اندیشه هنرمندان ترک بود. شعر در دهه ۱۹۵۰ به نوگرایی دوم و در عصر جدید پس از سال ۱۹۹۰ به نوگرایی سوم دست یافت. پس از ۱۹۹۰ شعر به مثابه شعر مورد توجه قرار گرفت. سال ۲۰۰۰ را با مانیفست‌های پیشنهادی آغاز کردیم و می‌توان گفت چند سال از شعر ترکی، صرف صدور مانیفست‌های تازه شد. این پیشنهادها سعی می‌کردند ساختارهایی جزمی برای شعر پدید بیاورند. این مانیفست‌ها در عرصه زندگی به سرعت کهنه می‌شوند در حالی‌که شعر به آزادی شاعر نیاز دارد.

اوزباغچه در پایان گفت: پس از سال ۲۰۰۰ نوشته‌های منتقدانه افزایش پیدا کرده است. یکی از ویژگی‌های مورد توجه شعر امروز، بررسی‌های فرمی است. رویکردی که نوآوری را به فرم بدل کرده، به فناوری‌های جدید هم روی آورده است. استفاده از عنصر تصویر و نشانه‌های تصویری وارد متن شعرهای ترکی شده و از نظر بصری تحولی تازه در شعر ما پدید آورده است.

خاقان شرق‌دمیر، دیگر شاعر ترک حاضر در این نشست در آغاز سخنانش گفت: در ذات شعر طرز تفکری متفاوت از تفکری که مسیری روشن را طی می‌کند جاری است. یونانی‌ها به آن دیانویا می‌گویند. شعر به‌رغم این‌که اندیشه نیست، بر اندیشه  استوار است و به‌رغم این‌که داستان نیست، بر داستان استوار است. راز این  امر در این است که اگرچه شعر بخشی از جهان‌بینی شاعر و داستان زندگی وی است، آن را با صدای بلند فریاد نمی‌زند. شعر از یک سو اندیشه فلسفی و از سوی دیگر اندیشه انقلابی را تغذیه می‌کند. از اوایل قرن نوزدهم انسان نوین و به تناسب آن جهان‌بینی نوینی ظهور کرده است. این جهان‌بینی با ظهور شعر مدرن ترکی همراه بود. منشا اصلی این جهان‌بینی شعر است. انقلاب ابتدا در شعر بروز پیدا کرده و سپس به سایر عرصه‌های جامعه گسترده شده است. این تحول از یک سو به دلیل تأثیرات فرهنگ غربی و از سوی دیگر در ارتباط با سقوط فرهنگ سنتی در امپراتوری عثمانی است. نوآوری‌های ایجاد شده در شعر حوزه‌ فرهنگ را تغذیه کرده و تحول در حوزه فرهنگ باعث تحول در زمینه‌های فکری و اجتماعی شده است. اولین شعرای مدرن ترکیه گویی اشتیاقی را آشکار کردند که سالیان دراز امکان ظهور نیافته بود.

شرق‌دمیر با اشاره به تحول زبان ترکی در عرصه شعر اضافه کرد: زبان ذره‌ذره خالص‌تر شد و سرانجام در عصر نو به قوامی تازه دست یافت. آخرین نمایندگان شعر کلاسیک ترکی در عین حال پیشگامان مژده‌دهنده تولد شعر نو ترکی هستند. مضمامین شعر کلاسیک رها شد و مفاهیمی چون وطن، ملیت و آزادی وارد شعر ما شد. علی‌رغم اینکه این مفاهیم متأثر از فرهنگ غربی رواج گرفتند، در فرهنگ ترکی‌اسلامی پایه داشتند. متفکران و شاعران اصیل ما غرب را می‌شناختند، اما در برابر آن تسلیم نبودند. توازن بین کهنه و نو از کارهای مهم شاعران پیشگام و بزرگ ما بود. نزدیک کردن زبان عروض به زبان محاوره، به زبان شعر ترکی انعطاف داد. بعد زبان از عناصر دستوری عربی و فارسی رها شد و عروض در شعر ترکی، به تمامی ترکی شد.

وی ادامه داد: شعرای جنبش شصت ویژگی‌های حرکت نوگرایی دوم را نه هدف، بلکه امکان تلقی کردند. آنها گشایش‌های ایجادشده از نوگرایان نسل دوم را ابزاری کردند برای رسیدن به شعر مدرن ترکی. بعد از شعر تبلیغاتی دهه هفتاد و شعر پست‌مدرن سطحی و اندوهناک دهه ۸۰ در دهه ۹۰ بازگشت به مدرنیسم رخ داد و نگرش مدرن جدید به عنوان اعتراضی اساسی به حال و روز دنیا اوج گرفت. پس از سال ۱۹۹۵ همین جریان تبدیل به جریانی دیگر شد و آن نیز سرانجام پس از سال‌های آغازین دهه ۲۰۰۰ در فضایی پوپولیستی محبوس شد ودر نسل‌های بعدی از بین رفت.

اسماعیل امینی دیگر شاعر ایرانی حاضر در نشست، در سخنرانی خود به زمینه‌های مشترک بین شعر ترکی و فارسی اشاره کرد و گفت: ما و ترکیه‌ای‌ها در ناحیه‌ای زندگی می‌کنیم پررخداد که این رخدادها همواره ما را به هم متصل نگه داشته است. ترک‌ها از سنت ادبی ما، مولانا، عطار و سنایی را می‌شناسند. روزگاری زبان فارسی نفوذ زیادی در عثمانی داشته است و در عصر جدید، طنزنویسان ترک وقتی می‌خواستند افراد فاضل‌نما را تصویر کنند، عبارات و واژه‌های فارسی را در بیان آنها قرار می‌دادند؛ همچنان‌که فاضل‌نمایی در ایران با عبارات عربی صورت می‌گیرد، در ترکیه نیز با زبان فارسی محقق می‌شود.

این شاعر همچنین گفت: چنان‌که در ایران کسانی می‌گفتند شعر کهن و قالب‌هایش ظرفیت بیان مسائل روز را ندارد، در ترکیه هم همین مسأله پیش آمد. اما ما دیدیم که حاصل ۱۰۰ سال گسست از سنت چیزی نشد که بتواند  از انسان و مسائل انسان صحبت کند. قرار بود شعر جدید، شعری جزء‌نگر باشد و مسائل عینی را مطرح کند، اما نه در ایران و نه در ترکیه، فانتزی‌ها صورت غالب شعری شدند و ما امروز به جای اندیشه، با فانتزی‌ها و بازی با کلمات در شعر روبه‌رو هستیم. شعر امروز ترکی و فارسی از زبان زنده مردم گسسته است و نه فقط زبان زندگی نیست، که اهل ادب نیز از آن سر در نمی‌آورند.

در بخش دیگر این برنامه، ناصر فیض، شاعر ایرانی که کتابی از شعرهای ترکی را نیز به فارسی برگردانده، گفت: ما هنوز ادبیات ترکی را آنطور که باید نشناخته‌ایم. ترکیه هم اروپایی است، هم آسیایی. ترکیه‌ همیشه تمایل به نوگرایی داشته است. تغییر خط هم حرکت به سمت نوگرایی را سرعت بخشید. امروز ما شاعر بزرگ ترکیه را ناظم حکمت می‌دانیم، هرچند ممکن است خیلی‌ها به دلیل مسائل سیاسی از او خوش‌شان نیاید. برای ما نماد شعر جدید ترکی، ناظم حکمت است. ما بحث عدالت را به عنوان مفهومی جهانی در شعر او می‌بینیم. ناظم صدای انسان ستم‌دیده را بازتاب می‌دهد. او شاعری جهانی بود که به زبان ترکی می‌نوشت.

کد خبر 4124701

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha