به گزارش خبرنگار مهر، کتاب دولت آرمان، اثر میگل د بیستگوی منتشر شد.میگل د بیستگوی در رابطه با لیبرالیسم در دولت آرمان استدلال میکند بهتر است به عنوان تکنیک هدایت دولت به سمت خود، با میل به عنوان مکانیسم مرکزی آن توصیف شود. اینکه این میل به عنوان منافع اقتصادی، محرک جنسی و یا اشتیاق اولیه برای شناخت آن تعریف شود یا نه، آرمان به عنوان یک مولفه اصلی از هویت مدرن ما و چیزی که ما باید رشد کنیم پذیرفته شده است. اما این موضوع در تمام زمانها و مکانها درست نیست. چنانچه طی قرنهای گذشته یعنی در اواخر دوران باستان و دوران اولیه مسحیت، فیلسوفان اعتقاد داشتند که آرمان یک انگیزه است که به ترتیب برای زندگی خوب، چه شخصی و چه جمعی، اخلاقی و سیاسی و برای شکوفایی نیاز به سرکوب شدن دارد. آرمان به عنوان بعد سازنده طبیعت انسانی و یک نیروی مثبت، یک تحول بنیادی را به دنبال داشت که با ظهور لیبرالیسم همزمان بود. اگرچه اکنون آن را بی چون و چرا تصدیق میکنیم.
با بررسی انتقادی از ادعای فوکو مبنی بر اینکه تمدن غربی تمدن آرمانی دارد، د بیستگوی یک سلسله مراتب تحریک کننده و اصلی این تغییر در تفکر است. او نشان میدهد که رابطه بین هویت، تمایل و حکومت در دنیای مدرن مهار و دگرگون شده است، روابط ما با دیگران و خودمان را شکل داده و آرمان را به عنوان یک نیروی محرک ضروری برای ساختن یک نظم اجتماعی جدید و بهتر ایجاد میکند. اما آیا این درست است؟ دولت آرمان استدلال میکند که این دقیقاً همان چیزی است که سیاست مدرن مقاومت باید در جستجوی غلبه بر آن باشد. با پرسش از جهانی پنداشتن یک سیاست مبتنی بر شناخت و رضایت اقتصادی از آرمان، د بیستگوی سوال مهمی را درباره مدیریت کمتر امروزه و بررسی اشکال معاصر مبارزه با رفتار مطرح میکند که چگونه میتوانیم آنها را مدیریت کنیم.
این کتاب ۳۲۰ صفحه دارد و در سال ۲۰۱۸ توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر شده است.
نظر شما