پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۸:۵۹

گزارش تحلیلی مهر

ادبیات علیه ادبیات/ سلبریتی‌ها در بازار نشر غوغا می‌کنند

ادبیات علیه ادبیات/ سلبریتی‌ها در بازار نشر غوغا می‌کنند

انتشار کتاب‌های نازل و کم‌محتوا از سوی سلبریتی‌ها این روزها به یکی از بیزینس‌های عمده و پرسود ناشران مبدل شده است. این نمادی برای قد علم کردن ادبیات علیه ادبیات است؟

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ:  آیا پارادایم نشر کتاب در ایران در حال پوست اندازی‌است؟ نگاهی به برخی از اتفاقات شش روز گذشته بر نمایشگاه کتاب تهران در سال ۹۷ این سوال و پاسخ به آن را جدی‌تر از قبل در پیش چشم قرار می‌دهد. واقعیت این است که بدنه بیمار نشر ایران که سالهاست از مشکلاتی همچون نبود شبکه توزیع و تولید آثار نازل و کم کیفیت و به تازگی ترجمه‌های کم مایه و حتی از روی دست هم کپی‌شده رنج می‌برد، به جای درمان خود به مخدری تازه برای درمان خود دست پیدا کرده است. مخدری که این روزها به مدد توسعه شبکه‌های مجازی با حضور در هر مساله‌ و پدیده اجتماعی، سیاسی و صد البته فرهنگی در تلاش است تا به مدد مخاطبان و طرفداران خود نگاه و تفکر به طور عمده نازل خود را بر بدنه یک نظام اجتماعی جاری سوار و او را در مسیر خود به راه براند، حال آن مسیر هر چه می‌خواهد باشد؛ باشد.

روز گذشته نمایشگاه کتاب بار دیگر شاهد پدیده‌ای این چنینی بود که این تغییر پارادایم را به اثبات می‌رساند. صفی چندین متری و مشتمل بر بیش از ۲۰۰ نفر که ساعتها برای امضای دفتر ترانه‌های رستاک حلاج در صف ایستاده بودند. چند روز پیش از این همین صف برای خرید دفتر شعر شایان مصلح بازیگر فوتبال تیم محبوب قرمز پایتخت نیز در نمایشگاه کتاب شکل گرفت. در نمونه‌ای مشابه جشن امضای تازه‌ترین کتاب صوتی مهدی پاکدل در نمایشگاه تنها و تنها محلی برای انداختن سلفی‌ها و عکس‌های دو نفره شد و در همان روز صف مخاطبان دفتر شعر مژده لواسانی در نمایشگاه کتاب شاید بیشتر از خرید کتاب به کار مشتاقان سلفی با وی انجامید. این اتفاق در حالی رخ داده است که با وجود ارائه آثار بسیاری از نویسندگان صاحب قلم و شناخته شده در نمایشگاه کتاب سال جاری از محمود دولت آبادی تا بلقیس سلیمانی و شهریار عباسی و...  هیچ صفی از سوی مخاطبان این دست نویسندگان برای خرید آثارشان شکل نگرفت و حتی مراسم رونمایی از کتاب صوتی رضا امیرخانی که حضورش هرساله در نمایشگاه کتاب با تجمع بخش زیادی از هوادارانش همراه بود نیز در کنار حضور عجیب سلبریتی‌های ورزش و سینما و موسیقی در عالم قلم و نوشتن رنگ بویی نداشت و خبری از حضور قابل توجه مخاطبان نبود.

حضور سلبریتی‌ها در بازار کتاب را اما چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ تلاش ناشران برای جذب و انتشار اثر از این دست افراد را چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا چیزی جز سود اقتصادی ناشران در این زمینه دخالت دارد؟ آیا تغییر دادن ذائقه مخاطبان از اقبال به خرید آثار نویسندگان و مترجمان سرشناس به سمت سلبریتی‌های تازه به بازار رسیده را باید واکنش طبیعی بازار نشر بر رویه‌های سنتی حاکم بر آن دانست و یا نشان از تسلط یافتن سرمایه‌سالاری محض بر اندیشه حاکم بر چرخه نشر ایران؟

واقعیت این است که انتشار یک کتاب هرچند نازل و کم‌محتوا از سوی سلبریتی‌ها این روزها به یکی از بیزینس‌های عمده و پرسود آنها مبدل شده است. دفتر شعری که به مدد رنگ پیراهن شاعرش و یا اجرای خاص تلویزیونی شاعرش پرفروش شده در مدت زمانی کوتاه سود سرشاری را به سوی ناشران و خالقان این آثار روانه کرده است. سودی که نه حاصل ادبیات و اندیشه که حاصل چهره و محبوبیت مجازی صاحبان آنهاست. به طوری که می‌توان ردی از درآمدهای چند صد میلیون تومانی را برای برخی از این دست صاحب آثار ادبی در فضای امروز نشر کشور رصد کرد آن هم درست در زمانی که آثار یک مترجم و مولف درجه یک با شمارگانی لرزان وارد بازار نشر شده و فروش آن حتی گاه با ترفندهای اقتصادی کوتاه و بلند مدت ناشران نیز میسر نمی‌شود.با این وصف آیا این اتفاق را  باید به نوعی قد علم کردن ادبیات علیه ادبیات یاد کرد؟

تولید و فروش چنین آثاری در نمایشگاه کتاب امسال که از سوی برخی ناشران انجام شده است گرچه مسکنی مالی برای آنها بوده است اما بدون شک این اتفاق نه راه اصلاح روند حاکم بر نشر که شاید کشف نوعی راه میانبر برای فرار موقت از درد بی‌جانی و کم رمقی بازار نشر کتاب در کشور باشد که گریبان بسیاری از اعضای بدنه نشر را گرفته است. سلبریتی‌ها به سبک و سیاق خاص نفوذ و تاثیرگذاری فرهنگی خود در حال تغییر دادن پارادایم نشر در ایران هستند آن هم به سمت و سویی که خود می‌پسندند که دست بر قضا بسیار زودگذر و فراموش شدنی است در حالی که بازار کتاب به طور عمومی عرصه تولید محصولاتی بوده است که سالها بخشی از ذهن و زندگی مخاطبش را ساخته است.

آیا حاکم شدن صرف سرمایه بر بازار تولید و فروش ادبیات، کلمه، شعر و اندیشه و اهمیت یافتن چهره ظاهری خالق بر اندیشه باطنی اثر در بازار کتاب را باید پدیده‌ای رایج دید یا با دیده ترس به آن نگاه کرد؟ این موضوعی است که در آینده باید به آن بیشتر پرداخت 

کد خبر 4290571

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha