پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

علی مطهری:

علم اقتصاد اسلامی و غیراسلامی نداریم/ باور به سوسیالیسم اخلاقی

علم اقتصاد اسلامی و غیراسلامی نداریم/ باور به سوسیالیسم اخلاقی

علی مطهری گفت: همان‌گونه که فیزیک اسلامی و غیراسلامی نداریم، اقتصاد علمی و نظری اسلامی و غیراسلامی هم نداریم. به یک معنا اقتصاد اسلامی داریم که همان اقتصاد برنامه‌ای است.

به گزارش خبرگزاری مهر، همایش «اسلام و توسعه اقتصادی از منظر پنج متفکر اسلامی» که از سوی انجمن اندیشه و قلم در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. ابتدا علی مطهری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، از عدم اصلاح ساختار اقتصادی کشور انتقاد کرد و آن را ناشی از رفتار دولت دانست.

وی در آیین افتتاح این همایش که در خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن علمی اقتصاد اسلامی برگزار شد، گفت: موانع تحقق توسعه اقتصادی با شاخص‌هایی که مد نظر اسلام است باید رفع شود و ما باید ابتدا این شاخص‌ها را بشناسیم و بعد به سراغ آن‌ها برویم.

 مطهری افزود: تقسیم‌بندی ساختار اقتصادی کشور به بخش دولتی، حاکمیتی و خصوصی ضعف‌ها و نقاط قوتی دارد. ما باید ساختار اقتصادی کشور را تغییر بدهیم. بنا نبود بنیادها در کشور به کارتل‌های بزرگ اقتصادی تبدیل شوند و انتظار ما از رئیس‌جمهور اصلاح این ساختار بود.

وی ادامه داد: موانع تحقق اقتصاد با شاخص‌های مدنظر اسلام و با تقسیم‌بندی اقتصاد به برنامه‌ای عملی و نظری نیازمند است. همان‌گونه که فیزیک اسلامی و غیراسلامی نداریم، اقتصاد علمی و نظری اسلامی و غیراسلامی هم نداریم. به یک معنا اقتصاد اسلامی داریم که همان اقتصاد برنامه‌ای است، این اقتصاد می‌تواند به اقتصاد اسلامی و غیراسلامی تقسیم شود که متکی به دستورات و احکام اسلامی است. مثلا اینکه ما می‌گوییم آیا اسلام مالکیت را می‌پذیرد یا نه؟! پاسخ این است که بله؛ مالکیت در طبیعت حکمی جدا از مالکیت ماشین دارد.  

وی با اشاره به آرای شهید مطهری درباره سرمایه‌داری افزود: سرمایه‌داری پدیده نویی است و تنها به استفاده از آلت و ابزار محدود نمی‌شود. ماشینیسم ماشین را جایگزین انسان کرده است و به مظهر فکر انسان تبدیل شده است. ماشین جایگزین انسان است نه یک آلت و ابزار مصنوعی. ماشین همه امور انسان را با راندمان بیشتر و بالاتر انجام می‌دهد. مشخصه اصلی سرمایه‌داری این است که سرمایه‌دار ماشین را با این قدرت عظیمش در اختیار دارد، در صورتی که نه خالق ماشین است نه مخترع آن بلکه تنها خریدار آن است.  حال این پرسش مطرح می‌شود چنین منبعی می‌تواند مالک آن باشد یا باید در اختیار عموم قرار گیرد؟ 

نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به سخنان شهید مطهری در زمینه اقتصاد، با بیان این‌که «جامعه اسلامی باید شرایط را برای همگان یکسان و مساوی قرار بدهد و پیشرفت حق تمام افراد است»، تصریح کرد: از منظر اسلام مال و ثروت ابتدا به اجتماع تعلق دارد و بعد فرد؛ ساختار سرمایه‌داری موجود در جوامع ظالمانه است. کار به قدر احتیاج که نظریه سوسیالست‌هاست نیز از منظر ما مردود است. علاوه بر این اسلام استثمار را نمی‌پذیرد؛ حکومت حق دارد قدرت و ثروت را کنترل کند. عدالت و مساوات از شاخصه‌های اسلام است و ما آن را پیش از دین می‌دانیم.

مطهری با بیان اینکه «جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است»، افزود: ما باید به نوعی سوسیالیسم اخلاقی در جامعه باور داشته باشیم؛ معنویت عامل ایجاد تعادل اجتماعی است. عدم تعادل در جامعه به دلیل پیدایش طبقه محروم با عقده‌های روانی از یک‌سو و طبقه پرتوقع از سوی دیگر باعث می‌شود شاخص‌های اقتصادی مدنظر اسلام پیاده نشود.

وی ادامه داد: شاخصه بعدی این است که ثروت نباید به صورت زمین بایر درآید و باید تمام طبقات جامعه را محترم بشماریم؛ فلسفه زکات نیز در همین موضوع است. موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت، مسأله ربای قرض است و کسی که قرض می‌دهد عین مالکیت را برای مدتی از دست می‌دهد پس قرض نمی‌تواند سود داشته باشد.

 پیوند اقتصاد و اسلام از طریق اخلاق

نائب رئیس مجلس در ادامه با بیان این مطلب که «پیوند اقتصاد و اسلام از طریق اخلاق انجام می‌شود»، گفت: تا زمانی که حدود اسلام مشخص نشود، نمی‌توانیم اقتصادی سالم داشته باشیم. اقتصاد بدون در نظر گرفتن اخلاق قابل تأمین نیست. وقتی اقتصاد کشور به سه بخش دولتی، حکومتی و خصوصی تقسیم می‌شود، در این میان بخش خصوصی کوچک و ضعیف است. ما نتوانستیم زمانی که بازار قطر نیازمند محصولات ما بود آن را تسخیر کنیم، چون بخش خصوصی کشور ضعیف بود. حتی در زمان اختلاف بین ترکیه و روسیه نیز ما به دلیل ضعف در همین بخش نتوانستیم بازارهای این کشور را در دست بگیریم. ساختار حکومتی ما باید تغییر کند، نهادهای حکومتی نباید به امور اقتصادی مشغول شوند. نهادهایی چون ستاد اجرایی فرمان امام و بنیادها به شکل موقت ایجاد شده بودند و به نظر من بنا نبود فعالیت‌شان تاکنون ادامه پیدا کند و تبدیل به کارتل‌های بزرگ شوند. 

وی افزود: انتظار ما این بود که روسای جمهوری این ساختار را اصلاح کنند، اما تاکنون هیچ رئیس جمهوری نتوانسته چنین کند. رفتار حاکمان ما نیز از عوامل دیگر عدم تحقق اصلاحات است.

توسعه در آرای شهید بهشتی و قانون اساسی از زبان فرزند ایشان

این نشست با سخنان علیرضا بهشتی استاد علوم سیاسی ادامه یافت که با اشاره به آرای شهید بهشتی که در کتاب «نظام اقتصادی در اسلام» ذکر شده است، گفت: ایشان به موضوع زیربنای نظام اقتصادی در اسلام، در قالب پرسش و پاسخ می‌پرداختند. آقای بهشتی بحث را با ضرورت وجود قانون حقوقی آغاز می‌کنند که ناظر بر آنچه باید بشود، است. 

وی افزود: آنچه تا این اواخر به عنوان علم اقتصاد مطرح می‌شده است، باید خنثی می‌بود تا در منظومه عناصر اخلاقی تعمیم‌پذیر باشد. البته علوم انسانی این مباحث را کنار گذاشته و ساخت مکانی، زمانی و بافت فرهنگی را نیز در تحلیل مباحث دخیل می‌کند. مرحوم بهشتی معتقد بودند زیربنای حقوقی اقتصاد باید با جهان‌بینی اسلامی هماهنگ باشد. 

فرزند شهید بهشتی با بیان اینکه «از منظر اسلام اگر فردی ابزار تولید را ساخت، حق مالکیت بر آن را دارد»، توضیح داد: این فرد حق بهره‌برداری از این ابزار  تولید را دارد. موضوع دیگر این است که آیا مالکیت باید مستقیم یا غیرمستقیم به کار مربوط باشد یا نه، که شهید بهشتی معتقدند ارزش مربوط به کار است، یعنی تنها کار است که ارزش می‌یابد؛ خواه مستقیم خواه غیرمستقیم.

این استاد فلسفه ضمن اشاره به بخش‌های مختلف این کتاب گفت: بحث‌های مطرح در این کتاب قرابت زیادی با توسعه دارد. شهید بهشتی پیش از آنکه آمارتیاسن و محبوب الحق نظریه‌های خود را در زمینه توسعه انسانی بیان کنند، در مقدمه و بخش اقتصادی قانون اساسی به مسأله توسعه انسانی و مخصوصا رهیافت قابلیت افزایی پرداخته شده است. 

وی با اشاره به موضوع به شادکامی که از سال ۲۰۰۹ در شاخص‌های توسعه شده است، گفت: این همان موضوعی است که ما در فلسفه نوارسطویی تحت عنوان اخلاق توسعه با آن آشنا هستیم. البته منظورم این نیست که شهید بهشتی هر آنچه که باید را پیش‌تر گفته اما مقصود این است که بن مایه‌های لازم را مطرح کرده بودند.

نظریه‌ اقتصادی امام موسی صدر سرمایه اجتماعی است

پس از سخنان مطهری و بهشتی،  سیدکاظم صدر استاد اقتصاد دانشگاه بهشتی با اشاره با اشاره به آرای امام موسی صدر در زمینه اقتصادی و با بیان اینکه «توسعه اجتماعی بدون توسعه اقتصادی ممکن نیست»، تأکید کرد: امام موسی صدر برای تقویت سرمایه اجتماعی همراه با ایجاد سرمایه انسانی، نهادهای متعددی از جمله نهادهای محلی، منطقه‌ای و همگانی را ایجاد کردند. 

کاظم صدر افزود: آرای ایشان از دو جهت با دیگر متفکران متفاوت است. اول اینکه ایشان علاوه بر تحصیلات حوزوی به شکل آکادمیک اقتصاد خوانده‌اند و دوم اینکه، بنا داشتند ساختار اقتصادی مورد نظر خود را در جامعه لبنان اجرا کنند، یعنی یک برنامه اقتصادی داشتند. 

وی با اشاره به اینکه «امام موسی صدر شرایط  لبنان را برای فعالیت آماده‌تر از قم و ایران می‌دیدند و به همین دلیل به آنجا مهاجرت کردند»، تصریح کرد: مناسب‌ترین نظریه‌ای که می‌تواند بیانگر دیدگاه ایشان باشد، نظریه سرمایه اجتماعی است.

استاد اقتصاد دانشگاه بهشتی با اشاره به ضرورت ایجاد وضعیت ثبات و امنیت در بازار تأکید کرد: حاکمیت باید چنین امکانی را برای بازار ایجاد کند. بنابراین برای ایجاد رونق در بازار باید زیربنای لازم برای آن ایجاد شود. امام موسی صدر برای تقویت سرمایه اجتماعی همراه با ایجاد سرمایه انسانی، نهادهای متعددی از جمله نهادهای محلی، منطقه‌ای و همگانی را ایجاد کردند. بخش عمده این نهادها شامل بخش‌های آموزشی، عمرانی و نهاد دفاعی بودند. از  دلایل موفقیت ایشان سخنرانی‌های مبتنی بر جهان‌بینی اسلامی بود که به آن جامه عمل می‌پوشاند.

در این نشست که کلیپ‌های تصویری کوتاهی از زندگی و سخنرانی‌های امام موسی صدر، شهید محمدباقر صدر و شهید بهشتی پخش شد، فرشاد مؤمنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی پس از پخش تصاویری از شهید بهشتی، پشت تریبون قرار گرفت و در سخنانی با اشاره به اهمیت موضوع مشارکت در تحقق توسعه گفت: شهید بهشتی معتقد بودند باید به سمت نظم اجتماعی غیرقائم به ‌شخص رفت که امکان انباشت سرمایه‌های انسانی و فردی را فراهم می‌کند.

فرشاد مؤمنی اضافه کرد: برای خروج از بحران‌های جامعه به دو سطح از معرفت نیاز داریم؛ یکی بنیان‌های اندیشه‌ای شکل‌دهنده‌ وضع موجود و دیگری بنیان‌های اندیشه‌ای شکل‌دهنده‌ وضع مطلوب. در اولی باید مشخص کنیم وضع موجود ناشی از عمل به باورهای موجود است یا دور زدن آنها؛ شخصا معتقدم چون از آن اصول عدول کردیم به این مرحله رسیدیم. 

وی در ادامه با اشاره به دیدگاه‌های شهید بهشتی درباره اقتصاد و اسلام، گفت: وقتی راجع به توسعه صحبت می‌کنیم باید همه لوازم آن را در نظر داشته باشیم زیرا توسعه یک امر استثنایی بسیار پیچیده است. در بحث توسعه از منظر اسلامی، هفت کارکرد از منظر جهان‌بینی و ایدئولوژی قابل توجه است که به عنوان کارکردهای انتزاعی مطرح است. این هفت مورد عبارت است از: مهار عدم اطمینان نسبت به محیط اجتماعی، ایجاد سازگاری با محیط اجتماعی، ایجاد معنای عقلانیت‌های متفاوت و مختار انسانی، ایجاد تغییرات نهادی و رویدادهای اقتصادی، حل معضل سواری مجانی، توزیع تخصیص منابع غیربازاری، حداقل‌سازی هزینه‌های پیروی و اطاعت و مسئولیت‌پذیر ساختن فردی و اجتماع انسان‌ها. 

این اقتصاددان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به آرای شهید بهشتی گفت: ایشان برای انسان شش ویژگی مهم تأثیرگذار در زمینه توسعه را برجسته کرده‌اند که عبارتند از آگاهی دوربرد، قدرت شناخت خیر و شر، برخورداری از اختیار، مسئولیت، خلاقیت، ابتکار و تحول‌پذیری.

وی ادامه داد: ایشان بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی را بدیهی می‌دانست و تلاش برای اعتلای بخش اجتماعی را به عنوان یک تکلیف شرعی قرآنی به حساب می‌آورد و همواره بر هویت جمعی پیدا کردن جامعه تأکید داشت.

مؤمنی در ادامه با بیان این‌که «شهید بهشتی همواره بر نظم اجتماعی غیرقائم به‌شخص و مشارکت‌محور تأکید داشتند»، گفت: شهید بهشتی در ارتباط با امکان موضوعیت ‌یافتن عملکرد قابل قبول اقتصادی، بر این باور بود که باید به سمت نظم اجتماعی غیرقائم به ‌شخص رفت که مهمترین کارکرد آن پیش‌بینی‌پذیر کردن امور و فراهم‌سازی امکان انباشت سرمایه‌های انسانی و فردی است.

اگر شهید بهشتی و مطهری بودند، نگاهشان به  عدالت تغییر می‌کرد

محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه مفید سخنرانی بود که در این همایش از تفکرات اقتصادی شهید مطهری سخن گفت. وی با اشاره به دلایل افول جوامع مسلمانان از منظر شهید مطهری گفت: ما نباید عامل بیگانه را در افول جامعه مسلمانان بزرگ تلقی کنیم. باید بدانیم که ابتدا خود در مسیر تاریخی مان دچار افول شدیم و بعد در مواجهه با تمدن غرب، عقب رفتیم. کمرنگ شدن سه عنصر عدل‌محوری، عقل‌گرایی و دعوت به تفکر، عواملی بودند که باعث افول جامعه مسلمانان از درون شدند. 

به گفته وی، شهید مطهری معتقد است که در کنار تلاقی ما با تمدن غرب، ترویج جمود و دوری از عقل و عدل توسط حکومت‌ها، دستگاه روحانیت، تفکر فردمحور و فقدان تفکر نظام‌محور، عوامل انحراف جامعه اسلامی بوده است. 

حجت الاسلام یوسفی با اشاره به جایگاه روحانیت در این زمینه افزود: روحانیت با توجه به یک سری مسائل و در حاشیه قرار دادن مسائل مهم، موجبات عوام‌زدگی را فراهم کرد. در واقع دغدغه روحانیت، مسائل کلیدی و کلان نظیر توزیع عادلانه ثروت، آموزش و حاکمیت ملی نبود.

این استاد دانشگاه، برخورد سطحی با پدیده سرمایه‌داری را از مصادیق جمود دانست و گفت: ما به جای توجه به مادر این تحولات و نوع روابط در این جهان، به محصولات آن توجه داریم و به جای توجه به مسائل مهم مطرح شده در نهج البلاغه از منظر امام علی(ع) مثل ظلم و بی‌عدالتی، بر مسائلی سطحی و ظاهری مانند حجاب، پوشش و کنسرت تمرکز کرده‌ایم.

وی در پایان از ضروت تفکر نظام‌محور سخن گفت و با اشاره به ضرورت اصلاح ساختاری از نگاه شهید مطهری در جوامع اسلامی اظهار کرد: آنچه از منظر شهید مطهری اهمیت دارد ساختار اجتماعی و ساختار سیاسی است و به جای توجه به فرد باید به ساختار توجه کنیم. در نقد نظام قضایی، باید سراغ ساختار رفت نه افراد. 

ضرورت تغییر ادبیات سنتی فقهی 

کریم اسلاملوئیان، استاد دانشگاه شیراز، در این همایش ابتدا به تعریف توسعه پرداخت و با اشاره به اینکه «برخی صاحبان تریبون، در سخنرانی‌هایشان بر اساس تعاریف بسیار قدیمی از توسعه، درباره این مفهوم قضاوت می‌کنند و نسبت به آن موضع دارند»، گفت: توسعه در دهه ۶۰ و بعد از جنگ جهانی دوم به مفهوم رشد اقتصادی بود، اما در دهه ۷۰ میلادی که علی‌رغم رشد اقتصادی کشورها، فقر و بیکاری گسترش یافته و شکاف طبقاتی شکل گرفته است، مبارزه با فقر و بیکاری به مفاهیم توسعه وارد می‌شود. 

اسلاملوئیان با اشاره به اینکه «برخی تصور می‌کنند، توسعه به توزیع درآمد و همچنین عدالت بی‌تفاوت است»، تصریح کرد: اینکه عدالت مقابل توسعه است، برداشتی غلط از مفهوم توسعه در اقتصاد غرب است. اتفاقا امروز متفکران آنها معتقدند که اگر عدالت و توزیع درآمد را حذف کنید، دیگر توسعه نیست. برخی فکر می‌کنند توسعه به ارزش‌ها بی‌تفاوت است و صرفا هدف آن رفاه، آن هم رفاه مادی است؛ در حالی که این دیدگاه کاملا اشتباه است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اهداف توسعه نظیر تأمین نیازهای اولیه زندگی، افزایش سطح زندگی، فرهنگ بهتر و ارزش‌های انسانی والاتر، عزت نفس و خودباوری، ایجاد توانمندی و در نهایت گسترش دامنه انتخاب‌ها، گفت: آیت‌الله صدر با وجودی که کتاب اقتصادنا را در دهه ۶۰ میلادی نوشته است، ولی در زمینه توجه به ابعاد مختلف توسعه از غرب جلوتر بوده و به موضوعاتی پرداخته که آنها تازه در حال پرداختن به آنها هستند. ایشان در کتاب خود، از تفاوت شرق و غرب با اسلام در مفاهیم آزادی، مالکیت و عدالت سخن می‌گوید.

وی با اشاره به مفهوم توزیع درآمد و عدالت مطرح در اندیشه شهید صدر، عنوان کرد: الگوی توزیع درآمد از نگاه ایشان با  غرب کاملا متفاوت است. ضمن اینکه ایشان برخلاف برخی فقها معتقدند اینطور نیست که هرکس هر زمین بایری را آباد کرد می‌تواند از همه مواهب آن بهره‌مند شود. ایشان مباحث فرصت برابر اقتصاد غرب را خوب، ولی ناکافی می‌داند. 

اسلاملوئیان با اشاره به مفهوم آزادی در اندیشه شهید صدر و تفاوت آن با آزادی غربی، می‌گوید: شهید صدر معتقد است تربیت اسلامی انسانی را می‌سازد که قیود شرعی و الهی را خودکنترلی، عبادت و لذت‌بخش می‌داند و نه محدودیت. ضمن اینکه قانون نیز باید بر رفتار همه آحاد جامعه حاکم باشد. 

وی در پایان با اشاره به اینکه «برخی مباحث مطرح شده از سوی شهید صدر، تازه در میان اقتصاددانان غربی مطرح می‌شود»، گفت: عدالت درون‌نسلی و بین‌نسلی که به تازگی طرح می‌شوند، همان قاعده «لاضرر و لاضرار» است. این نشان می‌دهد که ضرورت  دارد ادبیات سنتی خود را تغییر دهیم تا بتوانیم این ظرفیت‌ها را بشناسانیم و از آنها بهره بگیریم.

قانون اساسی مجمع دیدگاه‌های پنج متفکر در حوزه اقتصاد است

حجت‌الاسلام مجید رضایی، دیگر سخنران این مراسم که از اساتید دانشگاه مفید است، درباره دیدگاه‌های اقتصادی مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی صحبت کرد. وی با اشاره به وجوه اشتراک پنج شخصیت مطرح در این همایش یعنی شهید مطهری، شهید بهشتی، امام موسی صدر، شهید محمدباقر صدر و مرحوم موسوی اردبیلی گفت: این عزیزان همه فقیه اسلام‌شناس و عالم به زمان بودند. از طرفی بخش زیادی از ایده‌های این بزرگواران بخصوص شهید بهشتی، شهید صدر و مرحوم موسوی اردبیلی در قانون اساسی ما آمده است؛ البته شهید مطهری از آنجا که تنها در اواخر عمر به بحث اقتصاد ورود کردند، دیدگاه‌هایشان کمتر در قانون اساسی استفاده شده است. 

وی اضافه کرد: یک جایی که افکار اقتصادی همه این بزرگواران جمع شده قانون اساسی جمهوری اسلامی است و این قانون نمود عملیاتی دیدگاه‌های آنهاست. حتی نوشته‌های امام موسی صدر هم در تدوین قانون اساسی مورد توجه بوده است. 

یوسفی ضمن اشاره به ارتباط دوستانه و مباحثه‌ای این پنج متفکر با یکدیگر اظهار کرد: از آنجا که این بزرگان، هم اساتید مشترک و هم شیوه‌های مشترکی داشتند، خیلی از دیدگاه‌هایشان به هم نزدیک است. 

وی ضمن اشاره به اینکه در میان این افراد صرفا امام موسی صدر است که درس کلاسیک خوانده است، گفت: با این حال بقیه آنها هرچند با مطالعه و بحث و مباحثه به اقتصاد ورود کردند ولی اتفاقا خوب هم اقتصاد را فهمیده‌اند؛ بعنوان نمونه، یکی از اساتید اقتصاد درباره مرحوم آقای طالقانی می‌گفت کتاب اسلام و مالکیت آقای طالقانی غیرقابل باور است که توسط فردی نوشته شده که اقتصاد نخوانده است. 

این استاد دانشگاه مفید در ادامه با اشاره به شیوه مرحوم موسوی اردبیلی برای مطالعه در موضوعات، به تلاش ایشان برای دستیابی به منابع دست اول و اصل اشاره کرد و گفت: ایشان برای دسترسی به علم به سراغ همه افراد می‌رفت. اقتصاد سوسیالیسم را با مرحوم بهشتی خوانده بود ولی بعد از مطالعاتی در حوزه اقتصاد سرمایه‌داری، عنوان کرد که فهم اقتصاد سرمایه‌داری جز با کلاس درس و به روش ریاضیات و آمار ممکن نیست برای همین دوره‌هایی را که به صورت توصیفی بود تغییر دادند و خواستند که دوره به صورت کلاسیک شروع شود تا اساتید خرد و کلان و ریاضی و آمار برای فهم اقتصاد غرب به کار گرفته شوند. 

وی افزود: ایشان حتی زمانی که مسئولیت قوه قضاییه را داشتند، یک سری جلسات را در قم با موضوع اقتصاد طراحی کردند و هر هفته به قم می‌آمدند. جزوات بسیاری برای آن جلسات تهیه شد. حتی خاطرم هست مطلع شده بودند که یکی از زندانیان، از اساتید مسلم و درجه اول مارکسیسم است.  چند نفر را مأمور کردند که بروید بگویید کاپیتال مارکس را برای شما درس بدهد و هرچه از اقتصاد بلد است برای شما بگوید. از آن جلسات هم نوار ضبط شده و در حال آماده‌سازی است که انشاءالله به زودی به بازار می‌آید. 

یوسفی با اشاره به روش این بزرگان برای فهم خوب اقتصاد و توسعه، عنوان کرد: این بزرگان همگی مدت زمان بسیار کمی از دوران انقلاب را درک کردند و مرحوم موسوی اردبیلی هم که تا همین سال‌ها بودند بخش عمده‌ای از زندگی‌شان صرف مباحث جزایی و قضایی شد. برای همین عمدتا همگی از جامعه مطلوب اسلامی سخن گفته‌اند ولی راه عملیاتی و نقطه عزیمت از جامعه کنونی به جامعه توسعه‌یافته و لوکوموتیو حرکت را مشخص نکرده‌اند. 

کد خبر 4338433

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha