مجله مهر: نزدیک به ۱۰ سال از وقتی که به طور رسمی در خبرها اعلام شد که کنکور قرار است برای همیشه با داوطلبان ورود به دانشگاه خداحافظی کند میگذرد و این غول بیشاخ و دم همچنان به حیات خودش ادامه داده و هر سال پر قدرت برگزار میشود. پدیدهای که همچنان قابلیت این را دارد تا در یک برهه زمانی خاص به مدت یکسال تن و بدن جوانان ایرانی را به لرزه بیندازد. یکی از مراحل این برهه ترسناک روز اعلام نتایج کنکور است وقتی که همه زحمتها و اضطرابهای هر داوطلب با نگاه به رتبهاش قرار است به یک شادی و یا یک غم بزرگ تبدیل شود. امروز به تاریخ نهم مرداد سال ۹۷ چیزی حدود یک میلیون داوطلب کنکور در سراسر ایران این احساس را تجربه کردند. اما در میان این یک میلیون شاید بشود «علی عبدالله زاده» را خوشحالترین آدم این گروه دانست. جوانی از شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی که علاوه بر کسب رتبه دوم رشته تجربی موفق به کسب رتبه یک رشته زبان هم شده؛ موفقیتی که شاید نمونه مشابهاش برای رستگار رحمانی اتفاق افتاد؛ داوطلب سال ۸۸ که همزمان هم رتبه یک تجربی و هم رتبه یک زبان شد انقدر که عده ای برای اطمینان بیشتر مجدد از او آزمون گرفتند. آزمونی که دفعه دوم نتیجه اش از بار اول هم بهتر شد. به همین بهانه تصمیم گرفتیم که در این بخش از مجله مهر با شادترین جوان ایران به وقت امروز تماس بگیریم تا به کلیشهای ترین شکل ممکن از او سوالات مناسبتی بپرسیم و حال و احوالش را جویا شویم. سوالاتی کلیشهای که این بار جوابهای کلیشهای نداشت.
به محض زنگ زدن به منزل عبدالله زاده مادر علی تلفن را برداشت. خوشحالیاش را از پشت گوشی هم میشد فهمید. مادر علی میگوید که اگر تعریف از خود نباشد دلیل موفقیت پسرش را علاوه بر لطف خدا و زحمتهای خودش استعداد ذاتی پسرش میداند. ژن خوبی که انگار اثرش را میشود در آزمون های آزمایشی بردار کوچکتر علی هم دید. چند دقیقهای طول میکشد تا رتبه دوم رشته تجربی و رتبه نخست رشته زبان پای گوشی تلفن حاضر شود.
یکی از هیجان انگیزترین روزهای عمرتان است! نه؟
کاملا درست است
سخت بود؟
انصافا سختی خاصی نکشیدم(باخنده). به نسبت سختیهایی که مثال میزنند و میگویند فلانی در شرایط دشوار یا مثلا در یک انباری کوچک درس میخوانده من دشواری خاصی نکشیدم.
چه جوری فهمیدید؟ طبق هرساله قبل از رسانهای شدن سازمان سنجش با شما تماس گرفت؟
راستش نه سازمان سنجش زنگ نزد. وقتی صبح تلویزیون خبرها را اعلام کرد فهمیدم. تازه خودم هم نفهمیدم مدیر مدرسه تماس گرفت و از آنجا خبردار شدم.
میدانیم کلیشهای ترین سوال ممکن است ولی دوست داریم بدانیم چه احساسی دارید؟
خب خودم که خوشحال شدم ولی چیزی که غیر قابل توصیف بود شدت احساس و خوشحالی خانوادهام از این اتفاق بود.
حق دارند! کسب رتبه تک رقمی آن هم در دو رشته چیز کمی نیست. چه شد که کنکور زبان دادید؟ چون الان به خاطر آزمونهای آزمایشی داوطلبان کمابیش میتوانند بدانند که در کنکور اصلی چند مرده حلاجاند. با این حساب باید خودتان هم پیش بینی میکردید که در تجربی به رشته دلخواهتان خواهید رسید دلیل شرکت در کنکور زبانتان چه بود؟
من از پایه و دوران راهنمایی زبانم قوی بود فقط میخواستم در این رشته هم خودم را محک بزنم و سطحم را نسبت به بقیه بسنجم.
اینکه میگویید زبانتان خوب بود برای این است که جداگانه کلاسهای آزاد زبان میرفتید؟
نه من هیچ وقت در کلاسهای زبان شرکت نکردم. فقط مطالعات خانگی داشتم و خودم کتاب میگرفتم و میخواندم. البته کمک دبیرهای زبان مدرسهمان هم بی تاثیر نبود.
کلاس کنکور چی میرفتید؟
نه هیچ کلاس کنکوری هم نرفتم و فقط در آزمونهای آزمایشی شرکت میکردم. من فکر میکنم آدم اگر هدفش را مشخص کند، خودش را بشناسد، برای رسیدن به هدف مسیرش را پیدا کند و همه تلاشش را پای آن بگذارد میتواند به خواستهاش برسد حداقل برای من که این طور بود.
اگر بخواهید این «تلاش کردنی» را که از آن حرف میزنید تعریف کنید چه میگویید؟
همان خودشناسی و پیدا کردن مسیر که گفتم. البته من در کنار این موضوع حمایت های خانواده از لحاظ امید دادن و انگیزه داشتن را هم داشتم و از طرفی مدیر خوب مدرسه مان که هیچ وقت برای ما کم نگذاشت.
تیزهوشان میرفتید؟
بله
روزی چند ساعت درس میخواندید؟
من این را نمیخواستم بگویم تا الان هم در هیچ کدام از مصاحبههایم نگفتم چون عدهای میخواهند بگویند کم خوانده یا زیاد خوانده بعد عدهای امیدوار میشوند و گروهی دیگر ناامید؛ ولی به طور معمول داوطلبان باید روزی هفت ساعت درس را بخوانند. من خودم چیزی بین هشت تا ۱۰ ساعت درس خواندم.
رتبههای یک تا ۱۰ کنکور تجربی همه از شهرستانها بودند. برداشت شما از این اتفاق چیست؟
این موضوع ثابت میکند شهرستانها محروم نیستند نمی دانم چرا همیشه میگویند محروماند. (باخنده) چون حداقل ما در مدرسهای که بودیم از لحاظ معلم، کتاب و امکانات چیزی کم نداشتیم.
انتخاب اولتان هم مثل ۹۰ درصد بچههای تجربی، پزشکی در تهران است دیگر؟
پزشکی است اما نه تهران که بنا به دلایل شخصی مشهد را انتخاب میکنم. چون به لحاظ رتبه کشوری هم در جایگاه سوم قرار دارد و ترجیح میدهم در مشهد بمانم.
به تخصص هم در سالهای بعد فکر کردید؟
بله! البته موضوعی است که طی هفت هشت سال آینده مشخص خواهد شد. فعلا که دوست دارم داخلی بخوانم.
نظر شما