شايد هنوز برخي به اهميت ايجاد فضاي مناسب براي فعاليت نمايندگان مطبوعات درحركت هاي جمعي مثل جشنواره هاي سينمايي پي نبرده اند و شايد حتي اين موضوع را درحد بررسي ندانند ولي كافي ست تصور كنيد اگر مطالب مندرج در روزنامه ها و نشريات تخصصي راجع به جشنواره اي را از آن حذف كنيد چه اتفاقي مي افتد ؟ محصول بدون عرضه گويي توليد نشده و جشنواره بدون اطلاع رساني انگار اصلا وجود ندارد . با مرورجشنوارهاي اخير در مي يابيد كه چگونه جشنواره هاي سينمايي كه سابقه بيش از دو دهه را به دنبال خود دارند بدون حضور مستمر مطبوعات و خبرگزاري ها رفته رفته به سايه مي روند. در مقابل بسياري از جشنواره هاي نوپا هروقت از حضور يك مشاور مطبوعاتي باسابقه بهره بردند درهمان سال نخست فراگير شدند .
سئوالي كه هرگزبه آن پاسخ داده نشده ، اين است كه با وجود شواهد روشن چرا اين پتانسيل موثر همواره نا ديده گرفته مي شود . گاهي در نهايت ناباوري مي بينيم جشنواره اي با سابقه همچون جشنواره رشد در اثر بي توجهي به اين مهم چطوردر بي خبري كامل به صورت يك ضيافت خانوادگي برگزار شد .
چندي پيش براي نخستين باربا گروهي از نمايندگان مطبوعات براي بازديد از اماكن و امكانات نخستين جشنواره فيلم نفت همسفر شديم . چيزي كه در كنارسالن هاي مناسب و كيفيت مطلوب برنامه ريزي ، بيش از ديگر ويژگي ها توجه گروه را جلب كرد اين بود كه متوليان جشنواره دراولين تجربه برگزاري يك جشنواره سينمايي ، امكاناتي را براي نمايندگان مطبوعات و رسانه هاي گروهي پيش بيني كردند كه در تمام سال ها جزء نياز هاي فراموش شده اين حرفه بود .
ابزار بديهي ترين نيازدر هركاراست . فراهم كردن ابزار مناسب نتيجه هركاري را به كيفيت مطلوب نزديك مي كند . در اين ميان فعاليت رسانه اي به دليل اهميت عنصر زمان در آن به شدت به ابزار وابسته است . امكاناتي مثل تلفن ، فكس ، اينترنت ، وسيله نقليه ، اطلاعات روزانه ، محل مناسب براي انجام گفت و گو و... بديهي ترين ابزار يك خبرنگار و گزارشگر و لازم ترين ابزار اين حرفه پردرد سراست . اين روزها وقتي مي بينيم جشنواره اي با صرف تمام هزينه هاي كلان از تامين اين نياز هاي ابتدايي و ارزان عاجز مي ماند خوب مي دانيم كه اين عجز از عدم شناخت برگزار كنندگان ريشه مي گيرد . وقتي مي بينيم جشنواره اي معتبر در روز آخر پس از آنكه از پل مطبوعات گذشت ، ميهمانان خود را كه تاآن روز " اهالي محترم مطبوعات " خوانده مي شدند تا لحظاتي پيش از پرواز هواپيما به خاطر پرداخت هزينه مكالمات تلفني كه براي جشنواره انجام شده نگه مي دارد اصلا تعجب نمي كنيم !
تصور كنيد براي حل مشكل دوستي از طرف او دعوت شويد ، به منزلش برويد و با تلفن زدن مشكل پيچيده اش را حل كنيد . دوستتان هم وقت رفتن درست در هنگام خداحافظي فاكتور هزينه همان مكالمات را با قيمت چند برابر مقابلتان بگذارد و بدون پرداخت آن اجازه خروج شما از منزل را ندهد . شما از اين اتفاق تعجب مي كنيد؟ ما كه تعجب نمي كنيم ! در اين مورد مي توانيد از هر نويسنده و روزنامه نگاري خاطرات خنده آور زيادي را بشنويد . تحمل اين بي احترامي برايمان به يك عادت حرفه اي تبديل شده است .
تصور كنيد روزي شما را دعوت مي كنند تا پيش از برگزاري جشنواره اي نوپا در يك سفر يك روزه به اهواز و آبادان از امكانات جشنواره بازديد كنيد . در طول سفر هم محترمانه از شما بخواهند تا ديدگاه ها ، نظرات و نواقص احتمالي را به برگزار كنندگان منتقل كنيد . در نهايت شمارا به سالني ببرند كه مختص خبرنگاران و روزنامه نگاران است . جايي كه يك سالن كنفرانس براي جلسات جمعي ، 30 خط مستقيم تلفن ، 10 سايت اينترنتي ، محل ارائه اطلاعات روزانه ، محل هماهنگي هاي لازم و امكان ارائه خدمات ديگر در آن پيش بيني شده . يعني همه آن چيزي كه مدام به دبيران و مديران اجرايي جشنواره هاي ملي و بين المللي كشورمان گوشتزد كرده ايم و اين عزيزان نشنيده اند ! شما چه واكنشي نشان مي دهيد . ما ته دلمان گرم مي شود ولي با ديده ترديد به ماجرا نگاه مي كنيم . صبر مي كنيم تا نتيجه را ببينيم . چون خوب مي دانيم اين اتفاق مي تواند براي ساير جشنواره ها هم الگوي خوبي باشد . گرچه ديگران براي اينگونه موفقيت ها هم دلايل ديگري به غير از" حضور مطبوعات " جستجو مي كنند . اين روزها حتي نمي توان از يك اتفاق خوب استقبال كرد چون همان ديگران تصور مي كنند استقبال كنندگان سعي در تضمين بوقلمون شب عيد پاك خود دارند. يا به قول خودمان نان قرض مي دهند تا روزي چند برابر پس بگيرند . روزگار عجيبي ست ولي تازگي ندارد .
بسياري خواهند گفت وزارت نفت براي اين كارها بودجه دارد و يا اين وزارتخانه از امكانات موجود خودش استفاده مي كند و... مي بينيد ديگران به حضور مشاور مطبوعاتي جشنواره كه سابقه چشمگيري در اين عرصه دارد و زمينه ساز فراهم شدن اين امكانات شده توجه نمي كنند. اين هم تازگي ندارد .
به هر تقدير اميد واريم تمام امكانات همانطور كه شنيده و ديده ايم در روز هاي برگزاري جشنواره مهيا شود تا حداقل ما نيز طعم اطلاع رساني بي رنج را بچشيم . شايد ديگران هم تكاني بخورند و وضعيت جشنواره هاي بي تجربه 18 دوره اي 20 دوره اي و... را سرو سامان دهند .
علي اكبر عبدالعلي زاده

سال هاي سال است كه صحبت از ناشناخته ماندن اهميت و تاثيرمطبوعات و رسانه هاي گروهي در پربار شدن جشنواره هاي سينمايي شده است . در روزهاي برگزاري هر جشنواره اي اين بحث جدي و با پايان يافتن جشنواره فراموش مي شود.
نظر شما