۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۱۴:۰۶

مهر بررسی می‌کند؛

ناسازگاری«یلدا» با جیب مردم قومس/ بازار سرد گونه‌ها را سرخ می‌کند

ناسازگاری«یلدا» با جیب مردم قومس/ بازار سرد گونه‌ها را سرخ می‌کند

شاهرود - شب یلدا نزدیک است و همانند چند سال اخیر، مردم استان سمنان بیشتر نظاره‌گر ویترین مغازه‌های آجیل و میوه‌فروشی هستند چراکه چتر گرانی سایه‌انداز این روزهای بازار است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - محمدحسین عابدی: غروب این روزهای سرد دیار قومس گونه‌ها را سرخ می‌کند همچون لبوهایی که روی گاری‌دستی کنار هم نشسته و از مشتریان بارنگ و لعابشان دل ربایی می‌کنند، خیابان‌ها شلوغ است اما تب‌وتاب یلدا این روزها چون آفتاب آب رنگیِ پائیز جان و حالی ندارد چتر گرانی سایه گسترانده و کمتر مردم با دست‌پر از بازار خارج می‌شوند.

کافی است در میانه بازار این روزها شهرهای استان سمنان بایستی تا ببینی عده‌ای می‌روند، عده‌ای می‌آید دنبال آجیل و میوه و خشکبار می‌توان از چشمانشان خواند که چه می‌گویند تنور بازار چون شب‌های بلند این روزها سرد و تاریک است هرچند لعاب و روکشی شیک و پرزرق‌وبرق دارد.

بالا و پائین‌های بازار یلدایی

انگار رابطه بین آجیل و جیب مردم رابطه‌ای عجیب‌وغریب است، هرچه آجیل‌ها گران‌تر می‌شوند براق‌تر و زیباتر در ویترین مغازه‌ها به چشم می‌آیند احتمالاً آجیل هرچه گران‌تر می‌شود مزه‌اش هم بهتر می‌شود تا در این شب‌های منتهی به یلدا، از مردم دلبری کند و لبخند بزند. روایت این روزهای مردم استان سمنان با گرانی آجیل شب یلدا هم ازاین‌دست توصیف‌ها می‌خواهد. روایت‌هایی که گه‌گاه تلخ و شیرینی‌شان فقط و فقط برای یک‌شب آبروداری است مثل علیمردان رحیمیان یک هم استانی که تجربه این امر را دارد.

او در گفتگو با خبرنگار مهر، می‌گوید: همسرم امسال برای پاگشای تازه‌عروس برنامه ریخته است آن‌هم تازه‌عروسی که ۱۱ ماه از ازدواجشان می‌گذرد، اما به‌هرحال پایش را در یک کفش کرده که امسال اولین یلدا است و باید باشکوه برگزار شود او که معلم بازنشسته است می گوید: گرانی‌ها با جیبمان سازگار نیست خدا را شاهد می‌گیرم از صندوق قرض‌الحسنه یک‌میلیون تومان وام گرفته‌ام تا در ۱۰ قسط پس بدهم.

علیمردان می‌گوید: انگار مجبوریم! موبایلش را نشان می‌دهد که در تلگرام اقلام موردنیاز را چطور همسرش کنار هم تایپ کرده است، بادام‌هندی نا شور سفید، پسته درشت، بادام کاغذی کم شور، شکلات‌های پوست بزرگ، موز درشت، جالب است اسم یکی‌شان را نمی‌تواند بخواند دنبال عینکش می‌گردد و از من کمک می‌گیرد ... نوشته‌شده چلغوز! بله چلغوز دانه روغنی و قهوه‌ای‌رنگی که این روزها تا کیلویی ۳۲۰ هزار تومان هم فروخته می‌شود.

دل‌پری دارد این همشهری و می‌گوید: این‌ها را بگذارید کنار بقیه خریدها، باورتان نمی‌شود روز گذشته دو ساعت تمام در مغازه‌ها دنبال ظرفی برای میوه می‌گشتیم! ما حتی ظرف میوه را هم باید بخریم چراکه همسرم معتقد است اولین شب چله عروسمان است و جالب این که عروس و خانواده آن‌هم می‌دانند ما چه داریم و نداریم و ما هم می‌دانیم آن‌ها چطور هستند اما بازهم فرمایشات خانم تمامی ندارد.

آجیل فقط نخود و کشمش

کم‌کم باید رفت چراکه لحن آقای رحیمیان کمی تغییر کرده و به سمت پرخاش می‌رود دوست داشتم بپرسم آیا جلوی همسرش هم این سخنان را می‌گوید اما دیگر جای ماندن نیست. در ادامه راسته خیابان‌ها و بازارهایی که قلب تپنده شهر هستند با دیگر خانواده هم استانی هم‌کلام می‌شویم که در حال قیمت کردن نخود و کشمش هستند.

مرد خانواده می‌گوید: پولمان که به آجیل‌های آن‌چنانی نمی‌رسد اما نخود و کشمش را می‌خریم با خنده‌رو به همسر جوانش می‌کند و می‌گوید، ما البته مهمان هستیم آن‌هم خانه بزرگ‌ترها و از این بابت خیالمان راحت است این مختصر خرید را هم برای خودمان می‌کنیم اما حقیقتاً گرانی‌ها بی‌داد می‌کنند.

محمدرضا عرب احمدی می‌گوید: پنج سال پیش با ۲۰ میلیون تومان جهاز و عروسی و سالن و شام عروسی و همه‌چیزمان جور شد امروز با ۱۰۰ میلیون هم یک جوان نمی‌تواند ازدواج کند ما ماهی ۲۴۰ هزار تومان پول پوشک کودک ۱.۵ ساله‌مان را می‌دهیم.

پول یک‌خانه پول یک کیلو پسته

گرانی از همین کسبه و دلال‌ها ایجاد می‌شود و دولت هم عزمی برای مقابله با آن ندارد دیگر شهروند که بازنشسته ارتش است و از یَرای عمیق صورت و غبغب آویزانش معلوم است در عنفوان ورود به دهه هشتم زندگی است، در پاسخ به این سؤال که نظرش درباره بازار شب یلدا چیست، می‌گوید: هیچ همین را بدانید که با۲۲۰ هزارتومانی که امروز پول یک کیلو پسته می‌دهیم زمانی در همین شهر خانه یک طبقه ویلایی خریدم آن زمان یک هیلمن کرمی رنگ را هم با ۱۶ هزار تومان خریدم امروز اما یک کیلو پسته و نیم کیلو نخود کشمش درهم را باید با این پول بخرم که همسرم هم بگوید باید بادام و فندق می‌خریدی این‌ها چیست که خریدی!

محمود محمدیان معتقد است: گرانی از همین کسبه و دلال‌ها ایجاد می‌شود و دولت هم عزمی برای مقابله با آن ندارد موضوع ازآنجا آغاز می‌شود که یک دلال مثلاً پسته را از باغدار دامغانی می‌خرد و آن را دو برابر می‌فروشد آن‌کسی که توزیع پسته را بر عهده دارد بر روی آن ۵۰ درصد سود می‌خورد و به مغازه‌دار می‌دهد مغازه‌دار هم‌سودی بر روی آن منظور می‌کند و به من می‌فروشد حال‌آنکه اگر خود من به دامغان بروم پسته را مردادماه از باغدار بخرم و امروز شور کنم برایم یک‌پنجم درمی‌آید. اما مگر می‌شود همه مایحتاج را خودمان بخریم؟ مثلاً مگر می‌شود در خانه‌مان تنور بزنیم و نان بپزیم! من معتقد هستم عزمی برای بهبود وضعیت بازار از سوی دولت نیست.

علت گرانی‌ها چیست؟

علیرضا معصومی مدرس دانشگاه اما درباره این وضعیت بازار شب یلدا با ابراز اینکه داستان قدیمی عرضه و تقاضا در میان است، می‌گوید: این روزها تقاضا زیاد است و به دنبال آن عرضه‌کنندگان فرصت را غنیمت شمرده و قیمت‌ها را افزایش داده‌اند اما دو موضوع شرایط امروز را با مثلاً ۲۰ سال پیش تفاوت می‌دهد آن‌هم اینکه نخست کنترل بر عرضه دیگر از دست دولت خارج‌شده و باید بپذیریم که دیگر دولت دسترسی به بازار ندارد و تنها توانش در کنترل بازار و جلوگیری از فروشندگان خرده‌پا آن‌هم به دلایلی مانند کم‌فروشی و عدم نصب اتیکت و ... است.

این روزها تقاضا زیاد است و به دنبال آن عرضه‌کنندگان فرصت را غنیمت شمرده و قیمت‌ها را افزایش داده‌اند وی می‌گوید: دلیل دوم اما واسطه‌ها هستند که تعدادشان نسبت به سال‌های قبل دوچندان شده است، امروز محصول از کشاورز تا مغازه شاید شش تا هفت بار بچرخد موضوعی که دولت در کنترل آن عاجز بوده و این امر سبب می‌شود تا عده‌ای خواسته و ناخواسته بر قیمت تأثیرگذار باشند.

این مدرس دانشگاه می‌گوید: بعد سوم ماجرا اما حباب روانی بازار است، مانند آنچه در دلار و مردادماه ۹۷ مشاهده کردیم دلار در حالی ساعتی بالا می‌رفت که تب روانی بازار و برخی عوامل از بیرون آن را کنترل می‌کردند چراکه ذهن‌های مردم آماده افزایش قیمت بود و شرایط به‌گونه‌ای رقم خورد که انگار مردم منتظر شنیدن خبر عبور دلار از ۱۰ هزار تومان بودند تا جایی که برای آن لطیفه هم می‌ساختند. درباره آجیل و پسته هم همین‌گونه است مردم خودشان را آماده کرده‌اند که تا آجیل را ۱۱۰ هزار تومان بخرند.

فقدان راهکارهای مشخص

این کارشناس می‌گوید: مجموع این عوامل سبب شده تا مردم ما دچار چنین وضعیت اقتصادی شوند که می‌بینند حقوق پنج درصد هم افزایش نیافته اما قیمت پسته نسبت به دو سال پیش ۸۰۰ درصد افزایش‌یافته است نکته جالب اینجا است که مردادماه ۹۷ مردم ما با دیدن عبور دلار از کانال ۱۰ هزار تومان می‌گفتند خدا به دادمان برسد امروز هم که دلار در کانال ۱۰ هزار تومان است می‌گویند خداراشکر! این یعنی اقتصادی که در آن مردم دخیل نیستند و اصطلاحاً هاج و واج به اتفاقات نگاه می‌کنند بدون اینکه بدانند در کشور چه می‌گذرد اما چاره کار ورود دولت و نظارت است.

معصومی اما بابیان اینکه مشکل دولت امروز اینجا است که خودش هم نمی‌داند باید چه راهکاری را اتخاذ کند، می‌گوید: ما از مردادماه وارد جنگ اقتصادی شدیدتری شدیم در همان برهه رئیس‌جمهور معاون اول نداشت، بانک مرکزی هم رئیس نداشت و وزیر اقتصاد و تعاون کار، رفاه اجتماعی هم نداشتیم! یعنی دولت بدون آرایش جنگی می‌خواست در جنگ اقتصادی شرکت کند و آیا باید انتظار برنده شدن هم می‌داشتیم؟

وی می‌گوید: امروز اما شرایط دولت بهتر شده و سروسامانی گرفته، برخی سیاست‌ها دارند جواب می‌دهند و امروز وقتش است که دولت با نظارت‌های بهتر بتواند شرایط را بهبود بخشد اما هنوز دچار بی‌برنامگی است.

بازگشت به عقب

در میان شهروندان اما هستند کسانی که دلشان برای اقتصاد کشور در روزهای جنگ تنگ‌شده است و مانند ابراهیمی شهروند استان سمنان معتقد هستند: دوران جنگ دو مزیت داشت، نخست اینکه مردم باهم بودند و پشتیبانی می‌کردند یعنی اگر کسی دو نان در خانه داشت نان سوم را نمی‌خرید تا همشهری‌اش بخرد، موضوعی که امروز به‌هیچ‌وجه دیده نمی‌شود.

وی که از قیمت هنداونه های کیلویی چهار هزار تومان در شگفت است، می‌گوید: امروز اگر مردم بدانند ربّ گوجه فرنگی گران می‌شود شش تا شش تا می‌خرند که خدایی ناکرده به همشهری‌شان نرسد و خودشان تأمین باشند و موضوع دیگر در زمان جنگ مدیریت اقتصادی بود که با کوپن و موضوعاتی ازاین‌دست آن‌چنان قشنگ کشور را اداره کردند که باوجود سختی‌های موجود مردم احساس نکردند که جنگ است و ممکن است کمبودهایی داشته باشیم. امروز اما چیزی که شاهد هستیم خرید هندوانه کیلویی چهار هزار و ۵۰۰ تومان است یعنی یک هنداونه متوسط ۴۰ هزار تومان!

این شهروند معتقد است الآن هم باید به عقب برگردیم و با احیای کوپن شرایط را سامان ببخشیم. ابراهیمی می‌گوید: کوپن گوشت و برنج و روغن و پنیر چاره کار است چراکه واسطه‌ها حذف می‌شوند دولت از تهران به انبار و از انبار به دست مردم... همین.

تشدید نظارت بر بازار از سوی دولتی‌ها 

معاون نظارت و بازرسی صنعت، معدن و تجارت استان سمنان اما آغاز طرح تشدید نظارتی شب یلدا در استان خبر داد و گفت: ۵۴ بازرس به هشت شهرستان ویژه این طرح اعزام شدند.

مهدی یحیایی با بیان اینکه ۵۴ بازرس و کارشناس نظارت و بازرسی سازمان و همچنین اتاق‌های اصناف شهرستان‌های هشت‌گانه استان طی ایام منتهی به یلدا کار نظارت را بر عهده دارند، تاکید می کند: این ناظران بر بازار و واحدهای صنفی، میادین میوه و تره بار نظارت خواهند داشت و عرضه کالاهای شب یلدا از قبیل آجیل و خشکبار، میوه و تره‌بار و شیرینی را پایش می‌کنند.

وی همچنین می افزاید: شهروندان می‌توانند هرگونه تخلف اعم از گرانفروشی، کم فروشی، عدم نصب قیمت و عدم صدور صورتحساب و غیره را به شماره ۱۲۴ سامانه ستاد خبری سازمان صنعت، معدن و تجارت استان سمنان گزارش کنند.

یلدا رنگ و بویی ندارد

امروز حضور ۲۵ نفر در خانه یک نفر یعنی خرجی معادل ۶۰۰ هزار تومان یا به عبارتی نیمی از حقوق یک بازنشسته برای چند ساعت! گرم گفتگو با مردم که می‌شوی فراموش می‌کنی دوروبرت چه می‌گذرد اما گویا رنگ و بوی یلدا با جیب مردم معنی پیداکرده است همین‌طور که بانوی هم استانی می‌گوید: وقتی نداریم بخریم دیگر چه یلدا و خوشی؟ روزی می‌گویند به سنت‌ها بازگردید، دورهم جمع‌شویم و یلدا بگذرانیم اما نمی‌گویند که امروز حضور ۲۵ نفر در خانه یک نفر یعنی خرجی معادل ۶۰۰ هزار تومان یا به عبارتی نیمی از حقوق یک بازنشسته برای چند ساعت! دلشان خوش است آنانی که معتقد هستند باید سنت‌ها را بپا داشت.

این شهروند که نامش را هم نمی‌گوید، معتقد است: یلدا و عید هم مال پولداران است امروز ما مجبوریم خرید کنیم چراکه بزرگ‌تر هستیم و میزان حداقل ۲۰ فرزند و نوه و داماد و عروس، اما چه در بساط داریم؟ هیچ! شوهرم این ماه ۲۵۰ هزار تومان به من پول داده تا برای شب یلدا خرید کنم شما بگوید با این پول چه بخرم که ۲۰ نفر را هم پذیرایی کنم؟ هرچه شما بگویید همان را عمل می‌کنم؟ حرفش درست است و به هر میزان ‌هم که بخواهد کمترین چیزهای را بخرد بازهم تمام بودجه‌اش تمام می‌شود.

بازهم یلدا می‌آید

درنهایت با همه گرانی و دلخوری یلدا نزدیک است وقتی از خیابان بازمی‌گردی هنوز هستند افرادی که دست‌هایشان از خرید مملو است افرادی یا مجبورند یا به‌واقع درآمد مکفی دارند اما دل‌ها خوش نیست مانند سال‌های گذشته... درراه بازگشت اما بازهم علیمردان را دیدیم همان مردی که نزدیک بود عصبانیتش کار دستمان دهد در کنار همسرش، او هم به گرانی تن داده و خرید در دودستش مشهود است دارد به سمت خودروی‌اش می‌رود نگاهمان ‌هم نمی‌کند.

کسانی که سطل‌های زباله را می‌کاوند کسانی که توان مالی‌شان مناسب نیست و دغدغه‌شان نه یلدا بلکه سقف روی سر است اما در این روزها هستند کسانی که سهمشان از یلدا هم چون شب‌های دیگر، فقر است کسانی که سطل‌های زباله را می‌کاوند کسانی که توان مالی‌شان مناسب نیست و دغدغه‌شان نه یلدا بلکه سقف روی سر است؛ یکی از خیران شاهرودی در گفتگو با خبرنگار مهر، می‌گوید: کمپین نمی‌توان گفت اما گروهی در شاهرود هستند که شب‌های یلدا را به خانه سالمندان، بهزیستی و یا نزد فقرا می‌روند و با آن‌ها سهیم می‌شوند حتی برخی مسئول آن‌هم در سال‌های اخیر می‌آیند.

خانم احمدیان معتقد است: گروهی از نیک اندیشان که شب یلدا مقداری خرید کرده و جدای از مایحتاج خانه‌شان برای فقرا نیز خرید می‌کنند تا افرادی که شاید در طول سال یک‌بار هم پسته نخورند، در این شب مهمان مهربانی‌ها باشند، ما امیدواریم در سال‌های آتی دولت هم به این موضوع ورود کرده و خیریه‌ها را فعال‌تر کند تا بتوانیم جشن بزرگی را در سطح شهرستان‌های استان سمنان شاهد باشیم آن‌هم با حضور همه مردم.

شب خاطرات خوش

به‌هرحال با خوبی و بدی، گرانی و قدرت خرید اندک، یلدا می‌آید و می‌رود همان‌طور که پس‌ازآن نوروز می‌آید و می‌رود، شاید وقتش باشد کمی راحت‌تر درباره‌اش فکر کنیم. همان‌طور که فریبا شکریان مشاور خانواده می‌گوید: می‌توان با نخود و کشمش و لبو و شلغم و حتی نان کاک و شیرینی یلدایی زیبا را برگزار کرد مهم این است که دل‌هایمان دنبال سادگی باشد نه پسته و بادام هندی و هندوانه...

وی معتقد است: اگر یلدایمان را با کدوحلوایی، گندم بریان و نخود و کشمش در کنار لبو و شلغم برگزار کنیم و لوکس‌ترین کالایمان کنجد بوداده باشد آن‌هم به شرطی که موبایل‌هایمان را سه‌ساعتی خاموش‌کنیم و کنار هم بنشینیم من تعهد می‌کنم یلدای زیبایی خواهید داشت.

به‌هرحال از سفره‌های یلدای دو میلیون تومانی تا مشتی نخود و کشمش خانه مادربزرگ یلدا برگزار می‌شود اما در خانه هر کس متفاوت، مهم این است که یلدا را بهانه‌ای برای شادی قرار دهیم نه شبی برای خوردن خوراکی و دانلود اپلیکیشن‌های کاربردی برای موبایل! صدای یلدا می‌آید در خیابان‌ها باید بازگشت اما گل خاطره کاشت چه با دست‌خالی چه با آجیلی که برای هر کیلوگرمش ۱۱۰ هزار تومان پول داده‌ایم.

کد خبر 4484711

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha