به گزارش خبرگزاری مهر، در پی برگزاری جلسات و گفت و گوهای راهبردی و روشنگرانۀ رهبر فرزانۀ انقلاب اسلامی با استادان و دانشجویان دانشگاهها، بسیج اساتید کشور با انتشار تحلیلی راهبردی ضمن معرفی صف آرایی مختصات دو دستگاه و پارادایم فکری؛ «فقاهتِ حکیمانه» و «روشنفکری- تکنوکراسی لیبرال»، مهمترین دغدغههای جنبش استادی کشور را برای دستیابی به دانشگاه اجتماعی و تمدن گرا در معماری ایران فردا مورد ارزیابی قرار داده و راهکارها و ابزارهای پیشنهادی ارائه داد که این راه کارها به شرح زیر است:
۱- شورای عالی انقلاب فرهنگی کنونی، از حیث ترکیب، کیفیت و خُلق اعضا، ساختار اصلی، صحن شورا، نظام اجرایی آن، نسبت به عظمت جایگاه فرهنگ، علم و فناوری، دارای سرو پیکری عقب افتاده است؛ فقدان امتداد اجتماعی شورا و ناکارآمدی اش در نظام شناسایی احراز مسئولیت وزارتین و مدیران دانشگاهها و همچنین نبودِ تداوم نظارتِ سیاستگذارانه بر آنها از جمله نقصهای راهبردی کنونی است؛ کشور در شرایط کنونی فاقد یک قرارگاه جامع در علم، فرهنگ وفناوری است.
۲- رصد نوبهای آمایشِ آموزش، مأموریت گرا شدن دانشگاهها، اندازه گیری فرهنگ کار، مهارت و میزان چگونگی تولید قدرت و ثروت از علوم و نسبت آن با اقتصاد شهرها و مزیتهای محلّی در قالب شورای اقماریِ استانی، ملّی و حاکمیتی و از پیش تعیین شده در ساختار قرارگاه گفته شده، ایفای وظیفه نماید و امتداد اجتماعی آن نیز از سطح حاکمیت تا سطح بخش ترسیم شده و اثربخشی آن در بازههای زمانی مورد راستی آزمایی قرار گیرد.
۳- برای توجه به ضرورت صیرورت دائمی دانشگاهها، علوم انسانیِ اسلامی بومی به عنوان محور رشد و تعالی کشور، با گذار از بحثهای غیر ضروریِ امکان و امتناع در قالب علوم انسانیِ اسلامی در مسیر شدن از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دانشگاههای کشور به عنوان یک واقعیت مورد پذیرش و برنامه ریزی واقع شود.
شورای کنونیِ تحوّل علوم انسانی به دلیل فقدان اراده و عزم و نیز امتداد نیافتن در دانشگاهها و دانشکدهها و جامعه و نیز نابرخورداری از ضمانت اجرایی از یک سو و بیعملی در برابر اتهامات ناروای حکومتی شدن علوم انسانی از سوی پارادایم شبه علمِ روشنفکری تکنوکراسی لیبرال کماکان بی اثر یا کم اثر و در فضای عمومی دانشگاهها منفعل است.
۴- تا نظریۀ «العلم السلطان» در نظام رسمی علم فراگیر نشود و تا این فهم و باور در کالبد رویهها و سیاستها جریان نیابد و تا این فهم راهبردی در پایین عمق نیابد کاری بنیادین و تحوّلی صورت نخواهد پذیرفت، از این رو برای فراگیر شدن گفتمان نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری، نیل به دانشگاه اجتماعی با رویکرد حل المسائلی و لوازم آن یعنی نهادها و حلقههای واسط جهادیِ علم، گروهای مسأله محور و اندیشکدههای راهبردی کاربردی به عنوان راه نوین و میانبر تولید علم و قدرت در حوزههای گوناگون علم به صورت قاطع و شفاف مورد شناسایی، حمایت و تشویق قرار گرفته و نتایج آنها از ایده تا محصول در نظامات ترفیع و ارتقا استادان محاسبه شود.
۵- تولید متون و ادبیات علمی-کاربردی در قالب نسل جدید مجلات حلّالمسائلی در کنار مجلات علمی پژوهشی رایج به رسمیت شناخته شده و جزوی از ساز و کارهای نوین نظام رتبه بندی دانشگاهها و نیز ترفیع و ارتقای اساتید مورد احتساب واقع شود.
۶- تأسیس مراکز سیاستگذارانۀ مأذون از قرارگاه علم، فرهنگ و فناوری برای تلفیق نظام موضوعات، نظام مسائل و معضلات کشور در سطوح ملّی، حاکمیتی و استانی و مراقبت از امتداد اجرایی و اجتماعی آن با حضور عالمان، نخبگان و کارگزاران سطوح گفته شدۀ سه گانه از جمله اقدامات اولویت دار به شمار آمده و برای اجرایی کردن فرآیند آن زمانبندی شود.
۷- به منظور تقسیم کار ملّی و اندازهگیری آن در بخش فرهنگ، تربیت و هویت؛ شورای هماهنگی در اجرای اسناد «تحول آموزش و پرورش» و «دانشگاه اسلامی» با حضور وزارتین علوم و بهداشت و نیز وزارت آموزش و پرورش و دیگر دستگاههای مسئول، تشکیل و بر روند امور نظارت و به افکار عمومی به صورت فصلی گزارش دهند.
۸- تأسیس مدارس عالی حکمرانی و سیاستگذاری از ضرورتهای بنیادین در تداوم حضور کارگزاران انقلابی و کار کشته و جهادی در نسل کنونی است؛ راهاندازی دانشکدهها و مدارس تربیت تخصصی کارگزاران و حکمرانان از راههای تجربه شده و موفق دنیا در تربیت تخصصی کارگزاران است.
دانشگاه در تراز انقلاب اسلامی و مبدأ تحولات باید واجد تولید، پرورش و تربیت حکمرانان حکیم و خردمند و ایفای نقش اجتماعی ایشان باشد؛ این امر مهم به عنوان اقدام اولویتدار در دانشگاههای جامع کشور طراحی و اجرایی شود؛
۹- برای جلوگیری از خطر فربگی ساختاری و کندی ناشی از اداری شدن دانشگاهها شایسته است با حذف و تلفیق برخی از معاونتهای همسو امّا مجزّا و قابل ادغام نظیر معاونت آموزشی و معاونت پژوهشی تا سطوح دانشکدهها؛ ضمن رعایت صلاح و صرفه در دانشگاههای سراسر کشور به تأسیس یا تقویت گروههای علمی-آموزشی و کانونهای استادی به عنوان نقاط کانونی ظهور یک دانشگاه اجتماعی، مسأله محور و تمدن گرا، حاوی سرفصلهای نوین، مسأله محور و تمدنی از طریق حوزههای بینا رشتهای مبادرت شود.
گروههای علمی مسأله محور میتوانند توأمان مورد حمایت و پشتیبانی نظام اداری علم و نیز جنبش استادی کشور قرار گیرد.
نظر شما