پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۵۶

در برنامه تلویزیونی مطرح شد؛

واکنش آیت‌الله حائری به شعر امام خمینی/علمای حوزه و شعر عرفانی

واکنش آیت‌الله حائری به شعر امام خمینی/علمای حوزه و شعر عرفانی

سعید بیابانکی با اشاره به این‌که بسیاری از علمای حوزه علمیه از شاعران عرفانی ادبیات فارسی بوده‌اند، به بیان واکنش آیت‌الله حائری نسبت به یکی از ابیات عرفانی امام خمینی(ره) پرداخت.

به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه سحرگاهی خوان نیاز، ۱۳ خرداد با حضور سعید بیابانکی از شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.

بیابانکی در این برنامه درباره جایگاه ادبی امام خمینی (ره) و تأثیر مطالب تربیتی ایشان بر زبان شعر، گفت: خیلی از علمایی که از دل حوزه‌های علمیه برآمدند، شاعران بسیار خوبی بودند از جمله شیخ بهایی، میرزا حبیب خراسانی، علامه قزوینی، علامه طباطبایی، امام خمینی (ره)، مرحوم بهجتی شفق و همچنین مقام معظم رهبری. من بیشتر آثار این بزرگواران را مطالعه کردم. این بزرگان بیشتر به شعر عرفانی گرایش دارند و انگار شعرشان ترکیبی است از حافظ، سعدی و مولانا. در واقع این افراد همواره از شعر به عنوان یک ابزار برای تعلیم، تربیت و ارائه مفاهیم عرفانی بهره برده‌اند.

وی افزود: من این نقل را از حاج احمدآقا خمینی خواندم که حضرت امام (ره) در جوانی شعر می‌سرودند که خب برخی از آنها به مقتضای سن جوانی شاعران اشعار عاشقانه بوده است، برخی از بدخواهان امام این بیت از امام را بردند پیش آیت‌الله حائری که بدگویی امام را بکنند و گفتند این آقاروح‌الله که شما این قدر دوستش دارید از این شعرها می‌گویند. آیت‌الله گفتند چه شعری؟ این بیت را خواندند «سزد ز دانه انگور سبحه‌ای سازید / به بخت رفتن میخانه استخاره کنید» آیت‌الله حائری گفتند به آقا روح‌الله سلامم را برسانید بگوئید که در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. در واقع به این زیبایی؛ هم امام را تأئید کردند و هم فهمیدند عجب بیت درخشانی است. به هر حال این اشارات عرفانی است و هر کسی متوجه نیست، می و انگور و استخاره در دنیای عرفان معانی دیگری دارد.

شاعر مجموعه‌شعر «یلدا» ادامه داد: حضرت امام را تا وقتی که کوچ کردند و از میان ما رفتند، جز افرادی خاص کسی به عنوان شاعر نمی‌شناخت. من دو بیت از ایشان در زمان دانش‌آموزی خوانده بودم و همیشه دنبال شعرهای ایشان بودم. ولی هیچ وقت منبعی نبود و جالب است که این مصرع از امام را همه ایرانی‌ها از حفظند «که من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» این توفیق بزرگی است که یک مصرع یک شعر را همه بلد باشند. وقتی که حاج احمدآقا این شعر امام را خواندند و فکر کنم در صفحه اول روزنامه اطلاعات چاپ شد، اصلاً مردم نمی‌دانستند امام شاعر است، البته یک جاهایی یک طنز رندانه‌ای هم در شعرهای امام هست.

بیابانکی در ادامه سخنانش در این برنامه تلویزیونی گفت: زبان فارسی در سال‌های اخیر در معرض خطر است. دلیلش هم این است که در عصر استیلای رسانه‌ها بسیاری از زبان‌ها خودشان را به زبان فارسی تحمیل می‌کنند ولی واقعیت این است که ما باید زبان فارسی را به عنوان میراث فرهنگی حفظ کنیم میراث فرهنگی که فقط میدان نقش جهان، عالی قاپو و چهلستون نیست، زبان فارسی میراثی است که خیلی‌ها تلاش کردند و آن را حفظ کردند تا به ما برسد. از شاعران بزرگ، نویسندگان بزرگ چه انسان‌هایی جان و مال خودشان را از دست دادند و خود را به خطر انداختند تا این زبان را حفظ کنند؛ از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی بگیرید تا به امروز. تصور کنید زبان فارسی، فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا و خیام نداشته باشد. خب از این زبان چه می‌ماند؟ به اعتقاد من کسانی که زبان فارسی را به این قدرت نگه داشتند در درجه اول شاعران بودند چون به هر حال زبان یک مقوله فرهنگی است. مثل خیلی از مقولات دیگر، صادرات و واردات دارد یعنی به زبان فارسی هم یک تعدادی واژه تعبیر و فرهنگ از زبان‌های بیگانه وارد می‌شود و هم عکسش. ما می‌توانیم زبان خودمان را صادر کنیم. احساس می‌کنم در طول این ۴۰، ۵۰ سال اخیر ما واردات فرهنگی و زبانی‌مان بیشتر از صادرات‌مان بوده است.

این گوینده رادیو همچنین با اشاره به اینکه ما خیلی از نکات تربیتی‌مان را مدیون زبان شعریم، گفت: جایی عرض کردم زبان فارسی مقوله‌ای است که ظرفیت‌های گسترده‌ای دارد. کسانی‌که بیشترین بهره‌برداری را از ظرفیت‌های زبان فارسی کردند شاعران بودند. شاهنامه، همین زبان فارسی است که در اختیار ماست اما چه فضای حماسی‌ای آفریده است! وقتی می‌روید سراغ مولانا عرفانی می‌شود و وقتی می‌روید سراغ سعدی، حکمت‌آموز و شیرین است. شاعران همواره زبان فارسی را حفظ کردند تا زبان فاخر فارسی را به ما برسانند.

در ادامه مجری برنامه به بیابانکی گفت: جایی دیدم در صفحه مجازی تکلمه‌ای زده بودید که خیلی از مجریان حراف و بی‌سواد باید با تلویزیون خداحافظی کنند. چقدر مجریان در حفظ این میراثی که شما به آن اشاره کردید و حفظ حرمت و جایگاهش مؤثرند؟

بیابانکی در پاسخ گفت: مجریان و گویندگان در رادیو و تلویزیون نماینده رسانه به حساب می‌آیند و شکل سخن گفتن‌شان در خیلی جاها و برای خیلی‌ها سند می‌شود و به آن استناد می‌کنند در نتیجه باید درست‌ترین و صحیح‌ترین چیز باشد. مگر آقای ساعد باقری در شبکه چهار به جز مراجعه به متون ادبی گذشته کار دیگری می‌کند؟ معمولاً از خودش چیزی نمی‌گوید؛ یا تاریخ بیهقی است یا منطق‌الطیر، مثنوی، دیوان حافظ و گلستان و منابع محکم فارسی. اصلاً همین است، زبان فارسی غیر از این‌ها و به جز این‌ها نه هویتی دارد و نه تعریفی، به نظر من کسی که قرار است در رسانه ملی مجری شود، اول از همه باید ادیب خوبی باشد. جدای از فن بیان و به روز بودن دانشش؛ ادیب بودن شرط اول است. یعنی ای‌کاش رسانه ملی فکری بکند که جریانی که قرار است این رسانه را هدایت کنند و زبان فارسی را پاس بدارند، اول ادیب باشند.

وی درباره معادل‌سازی در زبان فارسی گفت: واژه‌های وارداتی قبل از اینکه وارد چرخه زبان شوند، باید معادل‌سازی شوند، نه اینکه وقتی وارد شدند و مردم با آنها انس گرفتند آنها را تغییر دهیم. ما در این مملکت برای هلی‌کوپتری که از زمان جنگ جهانی بوده کمتر از ۲۰ سال است که معادل ساخته‌ایم. ایراد از همین جا ناشی می‌شود. همچنین در معادل‌سازی هم خیلی به زیبایی آن توجه نداریم. بسیاری از معادل‌سازی‌ها را که از قدیم انجام شده، بزرگان ما ساختند مثلاً هواپیما. این واژه را همه معادل عربی‌اش را استفاده می‌کردند و می‌گفتند طیاره؛ خیلی از قدیمی‌ها هنوز استفاده می‌کنند اما می‌بینید که این کلمه به چه زیبایی معادل‌سازی شده است یا مثلاً فرودگاه.

سراینده مجموعه «نیمی از خورشید» در بخش دیگری از سخنانش گفت: بسیاری از کلماتی که در ابتدا عربی بود، بعد معادل‌سازی شده مثل بلدیه یا شهرداری و محکمه. این کار توسط بزرگان زبان ما از جمله ملک‌الشعری بهار، پروفسور هشترودی یا دکتر حسابی که زبان‌دان‌های خوبی بودند انجام شده است. من چندی پیش در سفری به تاجیکستان رفته بودم. آنجا برای خیلی از واژه‌ها آن‌قدر معادل‌های شیرین هست که شما از زبان فارسی‌شان بیشتر لذت می‌برید تا ایران. مثلاً به آرایشگاه زنانه می‌گویند کاشانه حُسن. یا مثلاً بازنشست اصلاً کلمه غلطی است چون وقتی باز جلوی یک کلمه قرار می‌گیرد، یعنی طرف یک عمر آن کار را انجام داده و می‌خواهد از سر بگیرد در صورتی که این نیست. در تاجیکستان به بازنشست می‌گویند سبک‌دوش.

بیابانکی در پایان گفت: به نظر من اگر بخواهیم فارسی را بیشتر پاس بداریم و بیشتر از آن لذت ببریم باید میان کشورهایی که با آن‌ها همزبانیم مثل افغانستان، تاجیکستان، بخش‌هایی از پاکستان و هندوستان شورایی تشکیل شود تا این واژه‌ها را یک جور معادل و ملی کنیم؛ نه اینکه ما چیز دیگری بگوئیم و آنها چیزی دیگر. چون فرهنگ یکی است اما وقتی چیزی تکرارش عادت شد دیگر معادل‌سازی برایش دشوار می‌شود. ولی در هر حال در رادیو و تلویزیون که متأسفانه بسیاری از اصطلاحاتش لاتین است _ مثل وله، پلی بک، کمرامن _ این‌ها باید از زبان مجریان بیفتد. ای کاش سازمان صدا و سیما از یک نظام تشویق و تنبیه استفاده کند و از مجریانی که زبان فارسی را بیشتر پاس می‌دارند تجلیل کرده و با آنهایی که کمتر پاس می‌دارند برخورد کند.

کد خبر 4633341

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha