به گزارش خبرنگار مهر، مجید جعفری اقدم مدیر آژانس ادبی و ترجمه پل که به تازگی به عنوان یک آژانس ادبی ایرانی شعبهای از موسسه خود در استانبول نیز افتتاح کرده است در یادداشتی که در ادامه میخوانید نگاهی آسیبشناسانه به نقش دولتها در کمک به توسعه صنعت نشر در جهان انداخته است. جعفری اقدم که در یادداشتها و اظهارنظرهای خود به صراحت مشهور است در این یادداشت نیز با قید این موضوع که این اظهار نظر با تاخت و تازهای کلامی برای وی همراه خواهد بود، سعی کرده است تا روشها و نگاه استاندارد به این مساله در دنیا را تشریح و راهکارهایی برای عملیاتی شدن آن در ایران ارائه کند.
کمک به توسعه نشر کشورها در جهان سال هاست که مورد توجه دولت ها است. نوع، شیوه و اهداف کشورها برای این منظور بسته به رویکرد و نوع نگاه آنها و همچنین بر حسب مقتضیات زمان متفاوت و اشکال مختلفی داشته است.
در ایران اسلامی ما نیز نزدیک به سه دهه است که کمک به توسعه نشر ایران در جهان با اهداف، رویکردها و اشکال مختلفی مورد توجه و وثوق متولیان فرهنگی بوده است. در برههایی از تاریخ گرانسنگ نظام جمهوری اسلامی ایران کمک به حضورر نشر ایران در جهان با هدف تبلیغ آثار مذهبی و انقلابی در عرصههای بین المللی مد نظر متولیان فرهنگی کشور بوده است. از اینرو ناشران عمدتا دولتی یا شبه دولتی مورد حمایت قرار می گرفتند تا کتابهای ایرانی در موضوعات مورد نظر حاکمیت را به زبانهای مختلف ترجمه و چاپ کرده و به روش های مختلف، از جمله ارسال به رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج یا دیگر موسسات داخلی و خارجی وابسته به دولت و همچنین عرضه و فروش این نوع کتابها در نمایشگاههای بینالمللی کتاب در کشورهای مختلف، در معرض توجه و اطلاع مخاطبان خارجی مشخص قرار دهند. در این دوره ناشران خصوصی نقش چندانی نداشتند و کارها به سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و برخی زیر مجموعههای وزارت ارشاد اسلامی و تعدادی از ناشران خصوصی که از امکانات دولتی بهره مند میشدند، سپرده میشد.
در برههای از سالهای پس از انقلاب اسلامی در کنار این شیوه حمایتی، کمک به ناشران خصوصی و دولتی برای معرفی آثار خود در موضوعات مختلف، در کشورهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. از این طریق علاوه از کتابها در موضوعات مذهبی، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، کتابهای زیادی در موضوعات کودک و نوجوان و ادبیات داستانی امکان نمایش و معرفی در رویدادهای بین المللی پیدا کردند. همچنین علاوه از ناشران دولتی و وابسته به دولت عوامل نشر دیگر از جمله ناشران خصوصی، نویسندگان، تصویرگران و آژانسهای ادبی امکان حضور در رویدادهای بینالمللی را پیدا کردند. در این دوره علاوه از نگاه تبلیغی و ترویجی، رویکرد کمک به توسعه اقتصاد نشر کشور از طریق ورود به معادلات اقتصاد نشر جهانی مد نظر و مورد توجه متولیان فرهنگی قرار گرفت. اما از آنجا که ایران عضو کنوانسیون برن و معاهده کپی رایت جهانی نبود، اعتقاد و باور چندانی به موفقیت ناشران ایرانی در بازارهای جهانی نشر وجود نداشت، از اینرو تمرکز اصلی به نمایش و معرفی آثار ایرانی در نمایشگاههای بین المللی کتاب معطوف شد. در این دور نیز تولی گری و مدیریت کار در دست موسسات دولتی یا شبه دولتی بود و ناشران خصوصی با حمایت و تحت مدیریت بخش دولتی در نمایشگاهها و دیگر رویدادها حاضر میشدند.
در دوره بعد از اصلاحات کمک به توسعه نشر کشور در جهان از طرف دولت کمرنگ شد و اعتقاد چندانی نزد متولیان فرهنگی برای حضور بیشتر در بازارهای جهانی وجود نداشت. از طرف دیگر فکر میشد در وضع موجود حضور نشر ایران در جهان صرفا جنبه تبلیغی میتواند داشته باشد که آنهم در مجموعه ماموریتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنیهای فرهنگی ایران در جهان تعریف میشد. از آنجاییکه وزارت ارشاد اسلامی همچنان میخواست نقشی در این فرآیند داشته باشد تلاش کرد با برپایی غرفههایی در برخی نمایشگاههای مهم کتاب، نقش خود در فعالیتهای بینالمللی نشر را حفظ کند. این نوع غرفهها که با نام غرفه ملی ایران برپا میشد عملا کارآیی لازم را نداشت و به محملی برای دورهمی برخی مدیران وناشران دولتی و خصوصی نورچشمی و مورد وثوق معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و نمایش و فروش برخی آثار نفیس و کتب مذهبی و ایرانشناسی تبدیل شد.
در سالهای اخیر توجه به کمک به توسعه نشر کشور در جهان دوباره مورد توجه قرار گرفته است و تلاش میشود حضور نشر ایران در جهان سامان بیشتری پیدا کند. از طرف دیگر سطح آگاهی و نوع نگاه عوامل نشر داخلی برای حضور در بازارهای بینالمللی نشر وسعت بیشتری پیدا کرده است و تقاضای بخش خصوصی برای ورود به تعاملات در نشر جهانی از استقبال قابل توجه برخورار شده است. اما متاسفانه از آنجاییکه نوع نگاه و رویکرد متولیان فرهنگی مرتبط با موضوع نشر بینالملل کشور با روند رو به بهبود و پیشرفت فرآیند توسعه نشر کشور در جهان نمیتواند همراهی کند و خیلی عقب تر حرکت میکند، ساختار و شاکله موجود برنامه حضور نشر ایران در جهان، که همچنان توسط بخش دولتی مدیریت میشود و به بخش خصوصی به عنوان سیاه لشکر نگاه میشود، به شدت معیوب، فشل و تکراری است و نیازمند اصلاح رویکرد، سیاستگذاری و برنامهریزی عاجل میباشد.
البته شایان ذکر است در همه این دوره ها، عده ای از ناشران خصوصی و نویسندگان و تصویرگران فارغ از حمایتهای دولتی با هزینه و برنامه خود در نمایشگاههای بینالمللی کتاب و دیگر رویدادها شرکت کرده و میکنند، که در مقایسه با آثاری که با حمایت، کمک و مدیریت دولتی در نمایشگاهها عرضه میشوند، توفیقات زیادی در همکاری با بازارهای نشر در کشورهای مختلف، به ویژه در حوزه مبادلات کپی رایت داشتهاند.
شیوههای رایج دولتها در کشورهای مختلف برای کمک به توسعه نشر بینالملل
حمایت دولتها در کشورهای مختلف برای حمایت از توسعه نشر کشور متبوع شان در جهان و بازارهای بین المللی نشر به ویژه کشورهایی که بقا و ادامه اقتصاد نشرشان در داخل و خارج تا حدود زیادی به حمایت های دولتی وابسته است را میتوان در دو محور مشخص زیر مورد بازخوانی و تحلیل قرار داد.
الف- حمایتهای تبلیغی و ترویجی
در کشورهایی که مسئولین و متولیان فرهنگی مرتبط با توسعه نشر کشورشان درک درستی از بازارهای جهانی نشر و قواعد و بایستههای ساری و جاری در اقتصاد نشر جهانی دارند، حمایت های تبلیغی و ترویجی معمولا در محورهای زیر تعریف و برنامه ریزی می شوند:
۱-تهیه، انتشار و توزیع و یا حمایت از تهیه و انتشار فراورده های تبلیغی و ترویجی درقالب نشریه، مجله، کاتالوگ و بروشور و دیگر بسترهای تبلیغی و ترویجی مثل سایتها و سامانهها به زبانهای مختلف با هدف معرفی قابلیتها و توانمندیهای بازار و عوامل نشر داخلی به مخاطبان هدف در بازارهای بین المللی نشر
۲-کمک به ارتقای سواد و آگاهی عوامل نشر داخلی برای حضور موفق و هدفمند در عرصه های بین المللی در قالب برگزاری یا کمک به برگزاری کارگاهای های آموزشی در داخل و خارج
۳-رایزنی و لابی کردن با مسئولان فرهنگی و نشر در کشورهای مختلف با هدف تسهیل حضور عوامل نشر داخلی در عرصه های بینالمللی نشر، در مواردی همچون تسهیل در گرفتن ویزای ورود به کشورهای هدف، تامین امکانات و فضاهای لازم برای حضور آثار و عوامل نشر داخلی در نمایشگاههای کتاب و دیگر رویدادهای مربوطه با هزینه های کمتر و ...، نه دیدارها و ملاقات های تشریفاتی و رسمی با مسئولان خارجی در محل نمایشگاه ها که اغلب جنبه نمایشی و تهیه گزارشهای تصویری اداری دارد.
۴-برگزاری یا کمک به برگزاری رویدادها و برنامههای فرهنگی در نمایشگاههای کتاب کشورهای مقصد که مبین قابلیتها و ظرفیتهای نشر و فرهنگ مکتوب کشور مبدا باشد، نه دورهمیها یا شوافهای سرکاری مسئولان و دیگر عوامل نشر در محل نمایشگاه کشورهای مقصد که بیشتر به درد آمار دادن فعالیتهای موسسه مجری است.
۵-تمهید بستههای تشویقی برای عوامل نشر داخلی که حضورشان در نمایشگاه های خارجی کتاب موجبات ترجمه و نشر آثار داخلی در کشورهای مختلف می شود، نه تصمیم های دم دستی و عوام فریبانه (مثل نمونهای که مسئولان غرفه ایران در نمایشگاه فرانکفورت اعلام کردند مبنی بر اینکه هر ناشری بتواند حداقل ۳ قرارداد کپی رایت با ناشران خارجی ببندد از پرداخت اجاره بهای غرفه اختصاص یافته معاف خواهند شد! تصمیم خامی که موجبات تبانی بین ناشران داخلی ایرانی با ناشران خارجی برای انعقاد قراردادهای صوری جهت استفاده از رانت ایجاد شده، بدون اینکه تعهدی به اجرای مفاد قراردادها داشته باشند. صد البته که پشت صحنه چنین تصمیمات خامی صاحبان افکار خام می تواند باشد که دادن آمارهای اداری از فعالیتهایشان جزو اولویت هایشان است.)
۶-تمهید طرح های حمایتی با هدف کمک به ترجمه و نشر آثار داخلی به زبان های مختلف در کشورهای خارجی (معروف به طرحهای گرنت)
۷-ایجاد فضا و امکانات در نمایشگاه های کتاب و دیگر رویدادهای مربوطه برای معرفی طرح های حمایتی دولتی و اجرای برنامه ها و فعالیت های مرتبط با هدف اطلاع رسانی درست و ترغیب ناشران و آژانس های ادبی خارجی برای ورورد به تعاملات با بازار نشر داخلی و... و. ، نه اختصاص کانتری در جلوی غرفه برای توزیع بروشورها و کاتالوگهای طرح حمایتی و...!
۸-تمهید برنامه های حمایتی و تشویقی برای تسهیل و ترغیب عوامل نشر خارجی جهت حضور در نمایشگاه های کتاب و دیگر رویدادهای فرهنگی داخلی (در قالب اعطای فیلوشیپ و ...)
۹-ایجاد فضا و امکانات در نمایشگاه های خارجی برای معرفی و اطلاع رسانی رویدادهای مهم داخلی(مثل نمایشگاه کتاب) با هدف جلب و جذب مخاطبین خارجی برای شرکت در رویدادهای داخلی
۱۰-حمایت از حضور نویسندگان، مترجمان و تصویرگران داخلی برای حضور در نمایشگاه های کتب خارج، سمینارها و همایش های بین الملل، فستیوال ها و جوایز ادبی بین المللی
۱۱-برگزاری و یا حمایت از برگزاری رویدادهای بین المللی با حضور مخاطبان خارجی در داخل و خارج
۱۲-کمک به تسهیل موانع حقوقی و قانونی برای ایجاد بهتر و بیشتر روابط کاری بین عوامل نشر داخلی و خارجی در حوزه تبادلات کپی رایت، چاپ و تولید مشترک آثار و دیگر همکاری های مشترک
۱۳-برگزاری برنامهها و رویدادهای بینالمللی برای ترغیب و تشویق نویسندگان، مترجمان و محققان خارجی برای تولید آثار ارزنده در موضوعات نشر داخلی (مثل جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران)
۱۴-حمایت از برگزاری تورهای فرهنگی بازدید عوامل نشر داخلی و خارجی از نمایشگاههای کتاب و دیگر رویدادهای مهم بین المللی در داخل و خارج
۱۵- اندیشیدن راهکارهایی برای بهره وری از امکان تعاملات بین المللی در حوزه نشر و کتاب در توسعه دیپلماسی فرهنگی و بهبود روابط فرهنگی با کشورهای خارجی
ب- پشتیبانی از عوامل نشر داخلی برای ورود و حضور موثر در بازارها و دیگر رویدادهای بین المللی نشر در کشورهای مختلف
دولت ها در کنار ایفای نقش های ذاتی و سازمانی خود برای بستر سازی توسعه نشر داخلی در رویدادهای بین المللی، تلاش می کنند از برنامهها و پروژههای صاحبان آثار داخلی(اعم از موسسات نشر، اتحادیههای نشر، تشکلهای نشر، آژانسهای ادبی، نویسندهها، تصویرگران) برای ورود و حضور موفق و موثر در بازارهای نشر در کشورهای مختلف پشتیبانی کنند. بدین معنی که دولتها یا موسسات زیرمجموعهشان خود مجری برنامههای مرتبط با توسعه نشر کشور در جهان نمیشوند، بلکه میتوانند از برنامهها و پروژههایی که از طرف بخش خصوصی پیشنهاد میشود، پشتیبانی و حمایت کنند. برای نمونه در خصوص حضور صاحبان آثار در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، پروژههایی از طرف بخش خصوصی به دولت پیشنهاد میشود و دولت در صورت تایید از اجرای آنها با مدیریت خود بخش خصوصی حمایت و شاید نظارت میکند.
بنابراین دولت و موسسات زیر مجموعه وظیفه ندارند حضور بخش خصوصی در رویدادهای بین المللی را راهبری و مدیریت کنند. به عبارت دیگر دولت وظیفه ندارد برای حضور بخش خصوصی در نمایشگاههای کتاب، به بهانه اینکه بخش خصوصی هنوز قابلیت و توان حضور در عرصههای بینالملل را ندارد، کار برنامهریزی و اجرا را به موسسه زیر مجموعهاش واگذار کند، چرا که موسسه مطبوعه دولت نه جزو صاحبان آثار (ناشر، تشکل نشر، آژانس ادبی ...) است، نه اجازه پرداختن به آثار دیگران (معرفی، نمایش، فروش کپی رایت، فروش فیزیک کتاب و... و.) بدون اجازه یا با اجازه صاحبان آثار را دارد و نه سواد این کار را بلد است. دولت یا موسسه زیر مجموعهاش اجازه ندارد به نیابت از بخش خصوصی در نمایشگاههای خارجی غرفه اجاره کند، فضاسازی و برنامه ریزی کند و آنگاه از بخش خصوصی بخواهد زیر علم آنها انجام وظیفه کنند. دولت یا موسسه های زیرمجموعهاش فقط می توانند برای پرزنته کردن فعالیتهای سازمانی و اداری خودشان در نمایشگاه های خارجی حضور داشته باشند. برای مثال موسسه نمایشگاههای فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی، که مدتی است حضور نشر ایران در نمایشگاههای بینالمللی را راهبری و مدیریت میکند، اجازه ندارد از طرف صاحبان آثار برای حضورشان در نمایشگاههای بینالمللی کتاب تصمیمسازی، مدیریت و اجرا را عهده دار شود. این موسسه میتواند در قالب غرفه مستقل فعالیتهای خودش، از جمله معرفی نمایشگاه کتاب تهران برای جذب مخاطب خارجی جهت شرکت در این نمایشگاه را انجام دهد.
متاسفانه برخی مدیران دولتی میپندارند حضور نشر ایران در جهان امری حکومتی است و باید صفر تا صد آن در اختیار دولت یا موسسات زیر مجموعهاش باشد و با این رویکرد غلط تاکنون مدیریت حضور نشر کشور در عرصههای بینالمللی توسط بخش خصوصی را سد کرده اند. البته پر مبرهن است برخی موسسات زیر مجموعه دولتی به جهت مزایا و منافعی که از تولی گری حضور نشر ایران در جهان دارند، بر ادامه وضع موجود پا می فشارند و خواهند فشرد و راقم این سطور را خواهند نواخت!
نظر شما