به گزارش خبرنگار مهر، به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و همکاری مرکز همکاریهای علمی و بین الملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دومین پیش اجلاسیه کرسی نظریه پردازی آئینگی وحی؛ حکومت و قانون در سنت فلسفه سیاسی اسلامی با ارائه حجت الاسلام احمدرضا یزدانی مقدم عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی صبح امروز ۲۲ خردادماه برگزار شد.
وی در این نشست با بیان اینکه موضوع مقاله ام توضیح نظریه «آئینگی وحی الهی به مثابه یک نظریه تکاملی فلسفه سیاسی درباره تبیین وحی و نسبت آن با حکومت و قانون» است، گفت: پرسش اصلی مقاله / نظریه آن است که «استفاده و استنباط از وحی برای شرایط و مقتضیات تاریخی تمدنی و فرهنگی متفاوت چگونه است؟».
وی افزود: مدعای مقاله / نظریه این است که: پیامبر همچون آئینهای، حقایق عقلی الهی را با وحی الهی دریافت و به مردم ارائه میکند. با توجه به آئینه بودن نفس شریف پیامبر در دریافت وحی الهی، و نقش آئینه در بازنمایی حقیقت دریافتی، پیامبر حقایق دریافتی را به تناسب شرایط فرهنگی و تمدنی و اجتماعی و …؛ به مردم رسانده است. ازین رو پیامبر در شرایطی متفاوت، پیام الهی را به تناسب شرایط جدید در اختیار مردم قرار میدهد. به همین ترتیب در صورت انتقال وحی آن پیامبر به شرایط جدید؛ استنباط احکام الهی در شرایط جدید نیازمند تفقه و تعقل و اجتهاد است. این نظریه در چارچوب فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا ارائه میشود. نظریه، حاصل تأمل در نظریههای وحی در فلسفه سیاسی و متون مربوطه و تحلیل آنهاست.
این پژوهشگر تصریح کرد: نتایج نظریه آن است که حقیقت جان آدمی که ناطقه اوست وحی را دریافت میکند. آنچه توسط ناطقه دریافت میشود، حقایق کلی عقلی است که در طی فرآیند درونی پیامبر به حقایق جزئی هم تبدیل میشود. بنابراین از نتایج نظریه؛ عقلانی بودن دین و امکان عقل ورزی در دین است. تأثیر نظریه در طرح و نتیجه موضوعاتی مانند مناسبات دین و فلسفه سیاسی، دین و سیاست، تحلیل و بررسی دین و شریعت، فلسفه تشریع و قانونگذاری، ویژگیها و وظایف حاکم و حکومت، مقاصد نهایی قانون و چگونگی تفسیر متن وحیانی؛ خود را نشان میدهد.
نویسنده کتاب «جایگاه وحی در فلسفه سیاسی از منظر فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، نصیرالدین طوسی و صدرالمتألهین» در ادامه سخنانش گفت: این نظریه؛ راهی برای عقل ورزی در جهت حلّ معضلات نظام جمهوری اسلامی میگشاید و از این طریق کارآمدی نظام را افزایش میدهد؛ به پرسشها و دیدگاههای رقیب درباره وحی پاسخ میگوید؛ از دیدگاه عدلیه و قرار داشتن عدل در سلسله علل احکام پشتیبانی میکند؛ از نظریه امام راحل (ره) درباره کارکرد ولایت فقیه و مقتضیات زمان و مکان پشتیبانی میکند؛ نسبت میان فلسفه و فلسفه سیاسی و نیازهای سیاسی اجتماعی را پی میگیرد و امتداد سیاسی اجتماعی فلسفه اسلامی را نشان میدهد؛ سرشت و سرنوشت متفاوت فلسفه سیاسی اسلامی و فلسفه سیاسی غرب و اصالت و استقلال فلسفه سیاسی اسلامی را نشان میدهد؛ بر عقل ورزی در فلسفه سیاسی اسلامی تأکید میکند.
وی در بیان نتیجه گیری این مقاله اظهار کرد: موضوع وحی موضوع مهمی است که از گذشته در آثار و منابع فلسفه سیاسی اسلامی مورد توجه بوده است. نظریه آئینگی یک نظریه تبیینی درباره وحی در چارچوب فلسفه سیاسی اسلامی است. با توجه به ارتباط موضوع وحی با دو موضوع حکومت و قانونگذاری، که دو موضوع اصلی فلسفه سیاسی هستند، پیامدهای این نظریه در دو موضوع یاد شده قابل پیگیری است. این نظریه تبیینی از موضوع وحی در چارچوب فلسفه سیاسی اسلامی ارائه میکند و بدین ترتیب میتواند پاسخگوی برخی پرسشها و نیازهای روز در این باره باشد. موضوع وحی با مجموعهای از پرسشها درباره نسبت عقل و وحی، عقل و دین مرتبط است. این نظریه میتواند پاسخگوی برخی از این پرسشها بوده و یا در پاسخ آنها به کار آید. این نظریه در یک عرصه انسانی مطرح شده است. در عین حال اثر مستقیم بر زندگی کنونی اجتماعی سیاسی دارد.
یزدانی مقدم تأکید کرد: آثار ذیل را نیز میتوان برای این نظریه برشمرد: (۱) این نظریه؛ نظریات موجود در فلسفه سیاسی را به یک نظریه جامع برمیگرداند و (۲) بر پایه ادبیات موجود فلسفه سیاسی؛ نظریه جدیدی در تبیین وحی ارائه میکند؛ (۳) به طرز خاص خود میان عقل و وحی را از چند نظر جمع میکند؛ (۴) از جایگاه و موقعیت وحی در شرایط امروز پشتیبانی میکند؛ (۵) به پرسشهای و دیدگاههای رقیب درباره وحی، مانند نظریه رؤیا، پاسخ میگوید؛ (۶) به پرسش درباره کارآمدی احکام اسلام و جاودانگی آن پاسخ میگوید؛ (۷) از دیدگاه عدلیه، به روایت شهید مطهری، و قرار داشتن عدل در سلسله علل احکام پشتیبانی میکند؛ (۸) از نظریه امام راحل (ره) درباره کارکرد ولایت فقیه و مقتضیات زمان و مکان پشتیبانی میکند؛ (۹) از آرمانهای انقلاب اسلامی پشتیبانی و نسبت میان قرآن و نهج البلاغه و عروة الوثقی را توضیح میدهد و تصحیح میکند؛ (۱۰) این نظریه برای پاسخ به پرسشهای مربوط به تعارض و نسبیت قوانین و استنباط قوانین به کار میآید؛ (۱۱) راهی برای عقل ورزی در جهت حلّ معضلات نظام جمهوری اسلامی میگشاید و از این طریق کارآمدی نظام را افزایش میدهد؛ (۱۲) نسبت میان فلسفه و فلسفه سیاسی و نیازهای سیاسی اجتماعی را پی میگیرد و امتداد سیاسی اجتماعی فلسفه اسلامی را نشان میدهد؛ (۱۳) سرشت و سرنوشت متفاوت فلسفه سیاسی اسلامی و فلسفه سیاسی غرب (: لیبرال دمکراسی) را نشان میدهد؛ (۱۴) اصالت و استقلال فلسفه سیاسی اسلامی را نشان میدهد؛ (۱۵) بر عقل ورزی در فلسفه سیاسی اسلامی تأکید میکند.
نظر شما