۳ شهریور ۱۳۹۹، ۹:۲۲

نقد یک روایت شایع در فضای مجازی

اسرائیلیات میکونوس

اسرائیلیات میکونوس

محسن کاظمی می‌گوید اخیرا با نزدیک شدن به سالگرد ماجرای میکونوس در حد وسیعی با بازنشر وسیع روایتی جعلی درباره نام دادگاه میکونوس در فضای رسانه‌ای، سایبری و گردشگری مواجه و ناچار از پاسخ شدم.

به گزارش خبرنگار مهر، محسن کاظمی، تاریخنگار و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی و صاحب آثاری چون «نقاشی قهوه خانه: خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس»، «شبح میکونوس»، «خاطرات احمد احمد»، «خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)»، «خاطرات عزت شاهی» و… در یادداشت ارسالی خود به مهر، به نقد و بررسی یک روایت مجعول درباره نامگذاری دادگاه میکونوس آلمان پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:

به سبب پژوهش برای کتاب نقاشی قهوه‌خانه (ماجرای ترور میکونوس) در گذشته متن روایتی را در اینترنت دیده بودم، که پس از اندکی تأمل به کذب و جعلی بودن آن پی بردم.

پس از انتشار کتاب نقاشی قهوه‌خانه، گاه دوستانی از سر لطف، متن این روایت مجعول را برایم می‌فرستادند. اخیراً با نزدیک شدن به سالگرد ماجرای ترور میکونوس در حد وسیعی با بازنشر وسیع این روایت در فضای رسانه‌ای، سایبری و گردشگری مواجه و ناچار از پاسخ شدم.

عنوان روایت مجعول عبارت است از: «علت نامگذاری دادگاه میکونوس چیست»

خلاصه روایت مجعول: حوالی سال ۱۹۴۶ م در حومه رشت فردی به نام میرزا کاظم که میراب بود ازگیل (در گویش گیلکی: کُنوس) پرورش می‌داد، … «در آن دوره که ایران توسط رضاخان در حال شکوفایی بود، به فرمان او برای هر ایرانی سجل (شناسنامه) صادر می‌شد و نام فامیل تعیین می‌گردید»، مأمور ثبت احوال که برای صدور سجل به میرزا کاظم مراجعه می‌کند، برای او نام «می‌کونوس» (یعنی ازگیل من) صادر می‌کند. بعدها فرزند او محمدجواد میکونوس با بورس تحصیلی رضاخان به آلمان می‌رود و در دانشگاه هومبولت برلین در رشته حقوق تحصیل می‌کند. سپس مدت ۳۰ سال برای دادگاه فدرال آلمان کار می‌کند و به عنوان قاضی برتر آلمان در قرن بیستم معرفی می‌شود و دولت آلمان نیز به پاس زحمات او ساختمان دادگاه برلین را به نام او به میکونوس تغییر می‌دهد. از محمد جواد کتاب‌های زیادی برجا مانده است. همچنین گزیده‌ای از سخنان او در ورودی دادگاه میکونوس به عنوان منشور کونوس نصب شده است (اقتباس از ترجمه مقاله «پرفسور هلموت» شماره ٣١٧ ماهنامه‌ی اشپیگل بررسی کتاب تاریخ شناس آلمانی در زمینه آسیا میانه).

تناقضات و دلایل رد روایت

۱. فارغ از ارزیابی بار معنایی این عبارت «در آن دوره که ایران توسط رضاخان در حال شکوفایی بود، به فرمان او برای هر ایرانی سجل (شناسنامه) صادر می‌شد و نام فامیل تعیین می‌گردید»، باید گفت از سال ۱۳۰۴ ش (۱۹۲۵ م) داشتن شناسنامه و از سال ۱۳۱۳ ش (۱۹۳۴ م) داشتن نام خانوادگی برای هر فرد ایرانی اجباری شد. صدور فرمان رضا شاه در دوره حوالی ۱۹۴۶ م غلط است.

۲. رضا شاه پس از اشغال ایران توسط قوای متفقین در شهریور ۱۳۲۰ (سپتامبر ۱۹۴۱)، از قدرت خلع و به جزیره موریس تبعید شد و سه سال بعد در مرداد ۱۳۲۳ (اوت ۱۹۴۴) در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی درگذشت. ساخت این قصه با شروع در حوالی ۱۹۴۶ از ریشه و بن غلط است.

۳. چطور ممکن است رضا شاه که در ۱۹۴۴ فوت کرده به فرزند کسی که در سال ۱۹۴۶ صاحب شناسنامه شده (محمد جواد میکونوس) بورس تحصیلی اعطا کند؟!

۴. هیچ جست‌وجویی به فارسی و لاتین برای عنوان «محمد جواد میکونوس» در اینترنت و در سایت دانشگاه هومبولت فرجامی نمی‌یابد. تا چه رسد به این‌که از کتاب‌های زیاد به جای مانده و «منشور کونوس» نصب شده بر سر در دادگاه برلین سراغ گرفت.

۵. منبع مقاله را اقتباسی از ماهنامه اشپیگل شماره ۳۱۷ و از فردی به نام هلموت ذکر کرده‌اند. اشپیگل ماهنامه نیست و هفته‌نامه است. شماره آن هم پیاپی درج نمی‌شود. این نشریه از سال ۱۹۴۷ هر هفته منتشر می‌شود و شماره هفته از هر سال برای آن درج می‌گردد. برای مثال ۴۵/۲۰۰۳ (هفته‌نامه شماره ۴۵ در سال ۲۰۰۳). پس ذکر شماره ۳۱۷ غلط است.

۶. پرفسور هلموت کیست؟ هلموت نام کوچک است، پس نام خانوادگی این فرد چیست؟ در بازنشرهای بعدی این روایت مجعول عنوان کهل هم به آن افزوده شده است: «بررسی کتاب تاریخ شناس آلمانی در زمینه آسیا میانه «THE RISE AND FALL" اثر HELMOT KOHL». این گزاره دو درنگ دارد:

یکم.HELMOT غلط است و HELMUT صحیح است.

دوم. هلموت کهل صدراعظم پیشین آلمان بوده و در رزومه وی چنین اثری «THE RISE AND FALL» وجود ندارد.

۷. نوشته شده که «محمد جواد میکونوس باقی عمرش را در جزیره‌ای در قبرس که به نام خود خریداری کرده بود گذراند، جزیره میکونوس قبرس اکنون از جزایر پر رونق قبرس به‌شمار می‌آید.» چنین جزیره‌ای در قبرس وجود ندارد. میکونوس از جزیره‌های کیکلادس یونان و در دریای مدیترانه واقع است.

۸. این روایت مجعول پایان رمانتیکی هم دارد: «جناب میکونوس قبل از ترک آلمان درخت ازگیلی به یادبود پدرش در محوطه دادگاه میکونوس کاشت که هنوز پا برجاست و هر ساله کودکان در زادروز میکونوس دور این درخت حلقه می‌زنند و شعری به زبان آلمانی می‌خوانند.»

ماجرای واقعی میکونوس

در ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ (۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲) حمله‌ای تروریستی به رستورانی به‌نام میکونوس در برلین صورت گرفت که در اثر آن چهار نفر کشته شدند. در سال ۱۹۹۳ برای دستگیرشدگان و متهمان ترور میکونوس، دادگاهی در منطقه موابیت شکل گرفت، که مدت سه سال و نیم به طول انجامید. نام ساختمان دادگاه «موابیت» است، و دلیل شهرت عملیات تروریستی و دادگاه مربوطه به «میکونوس» از آن جهت است که ترور در رستورانی به همین نام صورت گرفت.

برای اطلاع از شرح کامل ماجرای ترور میکونوس، دادگاه و دیگر قضایای مرتبط با آن، پیشنهاد می‌شود کتاب‌های «نقاشی قهوه‌خانه» و «شبح میکونوس» از انتشارات سوره مهر خوانده شود.

کد خبر 5006679

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • US ۱۳:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۶
      3 1
      دادگاه میکونوس هرچه بود به بدنامی نظام ایران منتهی شد باید متقابل آن در مقابل سفارت آلمان در تهران یادبوی از حمایت های شیمیایی از صدام حسین و اسامی قربانیان آن در کردستان و دیگر مناطق جنگی نصب شود
    • جاوید IR ۰۴:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۷
      1 2
      جنایات غربی‌ها روی چنگیز مغول در تاریخ سفید کرده. قهوه خانه میکونوس واقعا سناریوی احمقانه ای بود(۱) ای چرخ فلک به مکر و بدسازیها از نطع دلم ببرده ای بازیها (۲) روزی بینی مرا تو بر خوان فلک سازم چون ماه کاسه پردازیها.