علی غلامحسینی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: سال ۹۴ برای حضور در سوریه و پیوستن به جمع مدافعان حرم حضرت زینب (س) اقدام کردم و پس از سه ماه حضور مجروح شدم.
عنایت امام رضا (ع) برای دفاع از حرم حضرت زینب (س)
این جانباز مدافع حرم حضرت زینب (س) با بیان اینکه عنایت امام رضا (ع)، راه را برای رفتن به سوریه و جهاد در راه خدا برایش باز کرده است، افزود: من حضورم در سوریه را مدیون امام رضا (ع) هستم. در نهایت هم بعد از سه ماه، مجروح شدم.
وی که از ناحیه نخاع آسیب دیده است، از آرزویش برای خدمت دوباره در دفاع از حرم اینگونه برایمان گفت: هر کسی که کربلا رفته باشد، دوست دارد باز هم به این سرزمین مشرف شود. گویی وقتی پایت را در مسیر اهل بیت (ع) می گذاری، آن ها نیز تو را قبول می کنند.
دل های مدافعان حرم جز با شهادت آرام نمی گیرد
غلامحسینی که جانباز ۷۰ درصد است، ادامه داد: بیشتر افرادی که به سوریه قدم می گذارند، حتی اگر چند بار زخمی شده باشند، باز هم دوست دارند برای جهاد و دفاع از حرم بانو بروند. زیرا دل های ما هیچ وقت آرام نمی گیرد مگر اینکه در نهایت به شهادت برسیم.
وی که قبل از اعزامش کارش خیاطی و بنایی بوده، افزود: یکی از دوستانم که خادم امام رضا (ع) است، دو کتفش تیر خورده و دیگر امکان جهاد و خدمت را ندارد. امثال ما دلمان می سوزد که دست و پا گیر شده ایم و فرصت جهاد را از دست داده ایم.
این جانباز مدافع حرم با بیان اینکه نیت مدافعان حرم آنچنان خالص و زلال است که دل ها را با خود همراه می کند، اظهار کرد: راستش فکر نمی کردم جانباز شوم. همه فکرم این بود که شهید می شوم و تمام؛ اما جانباز شدنم، برگ دیگری از زندگی را برایم باز کرد.
روی ویلچر زندگی کردن سختی های خود را دارد اما جا ماندن از قافله شهدا و در انتظار شهادت بودن، سخت تر از جانبازی استوی با بیان اینکه به دلیل شرایطم دو سال است که در آسایشگاه جانبازان حضور دارم، ادامه داد: راستش پذیرفتن جانبازی سخت نبود اما اینکه از قافله شهدا جا ماندم برای خیلی سخت بود. اینکه حتی دیگر نمی توانم بجنگم نیز مرا اذیت می کرد. امثال من فکر می کردیم که با شهادت کار تمام می شود ولی اینکه یک تیر تو را زمین گیر کند قابل بیان نیست.
غلامحسینی با بیان اینکه روی ویلچر زندگی را ادامه دادن سختی های خود را دارد ولی منتظر شهادت بودن سخت تر از آن است، ابراز کرد: فکر اینکه آیا در آخر عمرمان با شهادت تمام می شود یا نه، خیلی سخت است. وضعیت جسمی قابل تحمل است بالاخره آدم عادت می کند اما این انتظار سخت تر است.
وی با اشاره به حال و هوای محرم در روزهای دفاع از حرم، اظهار کرد: ما هم آنجا هیئت داشتیم و هر شب سینه زنی می کردیم. نمی شد که عاشورا و دهه اول محرم باشد و سینه زنی و روضه خوانی نباشد. یادم هست بچه ها شب ها که از عملیات می آمدند دلتنگ سینه زنی و عزاداری بودند و برای رفتن به مسجد و شرکت در مراسم عجله داشتند.
این جانباز مدافع حرم در خصوص سختی های حضور در سوریه، بیان کرد: کسی که بخواهد بجنگد اصلا زمان برایش جوری می گذرد که متوجه نمی شد. اصلا این سختی ها دیده نمی شود. یادم هست آنقدر هوا گرم بود که غذا به فاصله دو ساعت به دست ما رسید اما خراب شده بود ولی ما در همین شرایط حضور داشتیم و متوجه این سختی نمی شدیم.
ما فقط اسم جانبازی را یدک میکشیم
وی با بیان اینکه ما فقط اسم جانبازی را یدک می کشیم و در مقابل حضرت عباس (ع) و رشادت هایش هیچ هستیم، اظهار کرد: اصل جانبازی را حضرت ابوالفضل (ع) کرده است. جان کار ما در برابر آنچه که ایشان در کربلا فدای امام زمانشان کردند، چیزی نیست.
غلامحسینی در ادامه بیان کرد: در یکی از عملیات ها سمت شب باید حرکت می کردیم. آنقدر لباس پوشیده بودم که گرما زده شدم. با اینکه پوتین داشتم ولی بعد از مقداری راه رفتن، پایم تاول زده بود. من بعد از دو سه ساعت حالم بد شده و پایم تاول زده بود اما اهل بیت امام حسین (ع) خار در پا داشتند و دو سه روز راه می رفتند آن هم دست بسته و...
هنوز دینمان را به حضرت زینب (س) ادا نکرده ایم و تا زمانی که خون در رگ هایمان است، این دین بر روی دوشمان استوی با بیان اینکه ما واقعا کاری برای حضرت زینب (س) نکرده و هنوز دینمان را به ایشان ادا نکرده ایم، افزود: تا وقتی که خون در رگ هایمان است وظیفه مان را انجام نداده ایم و این دین بر روی دوشمان است، هر وقت توانستیم در راه حضرت جانمان را بدهیم، شاید قبول کنند.
نظر شما