خبرگزاری مهر، گروه بین الملل _ سیدرضا صدرالحسینی: بعداز گذشت بیش از سه ماه از انفجار هولناک بندر بیروت، پایتخت لبنان که منجر به استعفای دولت حسان دیاب شد و در این مدت عدم توفیق مصطفی ادیب به تشکیل کابینه در این کشور، کاهش درآمدها ی دولت، بیکاری عمومی به دلیل ویروس کووید ۱۹ و افزایش فشارهای سیاسی در کنار تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه اشخاص و اقتصاد لبنان، بی دولتی بیش از گذشته بر امر روزمره مردم این کشور فشار وارد مینماید.
در حال حاضر انتخاب سعد الحریری که قبل از یک سال و نیم پیش نیز به مدت قابل توجه نخست وزیر این کشور بود و با وجود حمایت همه جریانهای مؤثر از جمله حزبالله از وی، به یکباره بدون دلیل موجه استعفا نمود، دارای حساسیت میباشد.
در حال حاضر کابینه جدید لبنان باید با چند چالش بزرگ دست و پنجه نرم کند: نخست پیامدهای اقتصادی وارده بر لبنان بر اثر گسترش ویروس کرونا در این کشور در کنار خسارات وارده ناشی از انفجار مهیب بندر بیروت و همچنین بدهیهای گسترده لبنان که گفته میشود بالاترین بدهیها در جهان به شمار میرود به طوری که حجم بدهیهای این کشور بیش از ۱۵۰ درصد از حجم تولید داخلی به شمار میرود به همین دلیل صندوق بین المللی پول به لبنان هشدار داده که اگر گامی در این خصوص برندارد دچار بزرگترین رکود اقتصادی در منطقه خواهد بود.
کاهش محبوبیت سعد الحریری
بررسی تعداد آرا حریری طی سالهای گذشته نشان میدهد که محبوبیت وی در حال کاهش است. وی در سال ۲۰۰۹ توانست ۸۶ رأی از میان ۱۲۸ را به خود اختصاص دهد. حریری در سال ۲۰۱۶، ۱۰۸ رأی را به دست آورد، در سال ۲۰۱۸ وقتی برای دومین بار این پست را به دست گرفت ۱۱۱ رأی را از آن خود کرد اما برای سومین بار تنها توانست ۶۵ رأی را به دست بیاورد.
مشخص است که حریری که کارنامه سیاسی وی مملو از انتخاب به عنوان نخست وزیر و بعد از آن استعفا است و پیشتر ناکارآمدی خود را ثابت کرده است بلکه در شرایط کنونی نیز حمایت جریانهای مهم لبنان از جمله ۲ جریان مهم مسیحی القوات و جریان آزاد ملی در کنار حزب الله را ندارد و طبعاً نمیتواند راهکاری برای حل مشکلات روزافزون لبنان ارائه دهد.
انتخاب چهارباره حریری به عنوان نخست وزیری قطعاً به این دلیل صورت میگیرد که شخصیت دیگری حاضر به تقبل این پست در شرایط کنونی لبنان نیست چرا که برای حل بحرانهای لبنان به یک اراده ملی و سیاسی همه جانبه نیاز است و یک شخص در رأس قدرت نمیتواند امور را به تنهایی مدیریت کند.
ساختار سیاسی حاکم در لبنان نشان داده که برای مدیریت بحرانهای این کشور کارآمد نیست و نظام طایفهای حاکم بر این کشور که رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس پارلمان باید از بین مسیحیان، سنیها و شیعیان تعیین شود همواره بحث برانگیز بوده است.
حریری که وابستگی و سرسپردگی خود را به کشورهای خارجی از جمله عربستان نشان داده هرگز نمیتواند حافظ منافع لبنان باشد و این مسأله طی ۳ دوره قبل مشخص شده است. عملکرد حریری نشان میدهد که او طی سالهای گذشته نتوانسته سادهترین اصلاحات را در لبنان محقق کند و مردم این کشور نیز به این مسأله واقف هستند به طوری که حمایتها از حریری کاهش یافته است.
به نظر میرسد حریری در این دوره سخت لبنان به دلیل ورود بازیگری جدید بنام فرانسه و شخص ماکرون در شرایطی که از سوی عربستان نیز کمترین حمایت را دارد، دشواریهای بیشتری نسبت به گذشته در مقابل خویش خواهد داشت.
نظر شما