به گزارش خبرنگار مهر ، دکتر ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: مسئله جهانیشدن مسئله مشروعیت کشورهای سیاسی که دارای ساختار و نظامهای سیاسی - دینی هستند قلمداد میشود.
وی افزود: نظامهای دینی در چند مرحله زمانی با چالشهای مشروعیتی رو به رو شدند. نخستین مرحله مربوط به دوران شکلگیری دولت ملی (Nation State) میشود. دولت ملی در نخستین گام مشروعیت تازه ای برای گروههای دینی محسوب میشود. اگر در اروپا زمینهای برای کاهش اقتدار گروههای دینی در فضای افول قرارگرفتند مربوط به فضای مبتنی بر قرارداد وستفالی است که شکلگیری آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
متقی اشاره کرد: قرارداد وستفالی زمانی شکل گرفت که بین گروههای دینی مسلط در اروپا تعارض و جنگ شکل گرفته بود و نهادهای دینی و کشورهایی که مشروعیت خود را در قالب دین کسب میکردند تلاش کردند به تسلط بر "دیگری" نائل شوند. مجموعههای دینی طی قرون پانزدهم تا هفدهم در فضای رویارویی قرار داشتند و از زمان شکلگیری پروتستانتیسم این امر به فضای چالشی تبدیل شد. گروههای دینی یکدیگر را نفی می کردند و در دشمنیابی در فضای انحرافی قرار داشتند. در این میان تضادهای 30 ساله در بین سالهای 1618 تا 1648 زمینه را برای ظهور دولت ملی فراهم کرد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران یادآور شد: زمانی که مشروعیت از درون مورد تهاجم است، زمانی که نیروهای تاکتیکی و استراتژیکی بایکدیگر ترکیب می شوند، زمینه به وجود آمدن نیروی سوم شکل می گیرد. نظامهای دینی اروپا برای نخستین بار خود این چالش را فراهم کردند که این امر به ایجاد چالش ناشی از جهت گیری منتهی شد. جنبشهای ضد دین، فرآیندهای دین را در حوزه های خاص خود و کارکرد اجتماعی به چالش فراخواندند و تاوان آن را نیز پرداختند. تاوان آن این بود که نیروی سوم از قرن هفدهم مشروعیت نیروهای دینی را به چالش کشید و عصر خرد را در مقابل عصر ایمان قرار داد و در این میان فضای فترت شکل گرفت. فضایی به وجود آمد که قدرت باز تولید از آنها گرفته شد چراکه آنها بیشتر انرژی خود را از دست داده بودند. این فرآیند تا نیمه قرن بیستم ادامه یافت و طی این 300 سال امپراتوری عثمانی خود را به عنوان مرجعیت سیاسی و مبنای دینی جهان اسلام می دید اما اشتباه آن این بود که جهان اسلام را تقسیم کرد درست همان اشتباهی که مجموعههای مسیحی دچار آن شده بودند.
وی انقلاب اسلامی را نه تنها انعکاس هیجانات، احساسات و اعتقادات ایران در 20 سال قبل خود توصیف کرد بلکه آن را فضایی برای شکل گیری گفتمان دینی و سیاسی دانست که در این فضا بحث اصلی چیستی تفکر مردم ایران بود و حتی روشنفکرانی که پیشتر در نهادهای پهلوی فعالیت می کردند دارای چنین گرایشی بودند.
متقی گفت: همانطور که دولت ملی زمینه مقاومت گروههای دینی را به وجود آورد در قرن بیستم دولت ملی چالش جدی برای گرایش دینی محسوب می شد، به طوری که حمایت اعراب از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نشان از این میداد که فضای دینی ایجاد شده شاخصهای دولت ملی را به چالش فراخوانده و این فضا نه تنها در حال گسترش است بلکه زمینه چالشهای تازهای را برای ایجاد فضای تازه ایجاد میکند.
وی با اشاره به اینکه در فرآیند جهانیشدن دو تفسیر مختلف اما با مبنای یکسان وجود دارند تأکید کرد: نخست آنکه جهانیشدن انعکاس حرکت نیروهای فراملی است که بر اثر قابلیت خود موقعیت تازه ای خلق می کنند و دوم آنکه جهانیسازی مبتنی بر برنامه است، قالب ایدئولوژیک دارد و از برنامه خاصی پیروی می کند و مخالفین را نشانه گرفته است.
دکتر ابراهیم متقی اظهار داشت: در این شرایط توجه به چنین پرسشی ضروری است که آیا جهانیشدن برای حکومتهای دینی خطرناک تر است یا جهانیسازی؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که جهانیسازی براساس قالبهای ایدئولوژیک و الگوهای برنامهریزی شده شکل میگیرد و مجموعههای دینی در این فضای ایدئولوژی مقاومت می کنند، پادزهر آن ایجاد شده و نوعی عقلانیت مبارزه شکل میگیرد، اما جهانی شدن دارای برنامه خاصی نیست و غفلت، آن را مخاطره آمیز جلوه می دهد به طوری که به صراحت می توان اظهار داشت که جهانیشدن برای حکومتهای دینی مخاطره آمیز است، چرا که تهدیدات آن بیشتر است و برای مقابله آن نمی توان مقاومت کرد چرا که از برنامهریزی و ایدئولوژی پیروی نمیکند.
نظر شما