کد خبر 5899021
۸ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۴۹

خاطره‌ای از رزمنده‌ای که پایش را به دوشکا بست تا نتواند فرار کند

خاطره‌ای از رزمنده‌ای که پایش را به دوشکا بست تا نتواند فرار کند

علی‌حسن احمدی، رزمنده دوران دفاع مقدس: دوشکاچی شهید شده بود و من دودل بودم که برای مراسم ازدواج عقب برگردم یا پای دوشکا بمانم.

برچسب‌ها

پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۱۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۹
      0 0
      پس چرا ناقص بود! جای حساسش تمام شد!