۱۶ بهمن ۱۴۰۲، ۱۰:۲۹

سلیمی‌نمین مطرح کرد؛

حکومت پهلوی در تغییر گرایش عراق از شرق به غرب نقش مهمی داشت

حکومت پهلوی در تغییر گرایش عراق از شرق به غرب نقش مهمی داشت

عباس سلیمی نمین گفت: عراق به عنوان کشوری که ذیل بلوک شرق تعریف می‌شد اهمیت داشت و ارتباطاتی با بلوک شرق داشت اما در نهان تغییراتش به نفع غرب بود که در این زمینه هم شاه نقش اساسی ایفا کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی «جایگاه شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» از سلسله نشست‌های سومین نمایشگاه کتب تاریخ معاصر یکشنبه ۱۵ بهمن در سرای کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

عباس سلیمی نمین در این نشست گفت: در ارتباط با بحث جایگاه شرق در سیاست جمهوری اسلامی ابتدا باید مشخص کرد منظور از شرق چیست؛ جغرافیایی یا سیاسی؟ بعد از فروپاشی شوروی شرق سیاسی دیگر موضوعیت خود را از دست داده است. بلوک شرق مضمحل شد و قدرتی دیگر جای آن را نگرفت. برخی به بلوک غرب پیوستند و برخی غیرمتعهد شدند. بنابراین به آن معنا دیگر شرق نداریم، اما مناسب است که ما بحث روابط خودمان را با بلوک شرق مقداری مرور کنیم.

وی افزود: روابط دوران پهلوی با بلوک شرق متأثر از سیاست بلوک غرب بود. هر آنچه که آنها منافع خود می‌دیدند رژیم پهلوی نیز آن را پیاده می‌کرد. در حالی که تبلیغات ضدمارکسیستی رژیم بسیار شدید بود، اما وقتی غرب تصمیم می‌گرفت که با چین روابطش را بهبود ببخشد، پهلوی نیز چنین می‌کرد. این بهانه‌ای بود برای اینکه غرب فاصله چین و شوروی را افزایش دهد. بر اساس دیپلماسی پینگ پنگی تلاش شد با چین روابط پنهانی شکل بگیرد. در این چهارچوب رژیم پهلوی نیز نقش خودش را ایفا می‌کرد ولو این نقش بسیار سطح پایین بوده باشد. رژیم پهلوی با سفرهایی به چین این دیپلماسی را پیگیری کرد. این باعث شد که روابط تجاری ایران و چین نیز دستخوش تغییراتی بشود. آنچه که اهمیت دارد پیروی محض رژیم پهلوی در ارتباط با بلوک غرب است.

سلیمی‌نمین درباره دگرگونی‌های سیاسی عراق گفت: آنچه که در این زمینه حائز اهمیت است تغییراتی است که در عراق رخ می‌داد. عراق به عنوان کشوری که ذیل بلوک شرق تعریف می‌شد و کودتایی در آن بر اساس بلوک شرق صورت گرفت، اهمیت داشت. در عراق عنصری به نام صدام مورد حمایت غرب قرار گرفت و به تدریج توانست کشوری به ظاهر وابسته به شرق را هدایت کند. عراق ظاهراً ارتباطاتی با بلوک شرق داشت، اما در نهان تغییراتش به نفع غرب بود. در این زمینه هم شاه نقش اساسی ایفا کرد. شاه در اجرای پروژه تغییر جایگاه عراق از بلوک شرق به غرب نقش مهمی داشت و حتی جایگاه خودش را تنزل داد. به ویژه در دعوای حساب‌شده درباره بحث اکراد در عراق به این امر پی می‌بریم. با این اهرم عراق را وارد مذاکره کردند. از آنجایی که غربی‌ها به تدریج داشتند صدام را ارتقا می‌بخشیدند شاه ناگزیر به پذیرش این تحقیر بود.

این تاریخ‌پژوه افزود: این تغییرات منجر به آن شد که پس از فروپاشی رژیم پهلوی، صدام بتواند شرایط را تغییر دهد. او تلاش می‌کرد تا جای محمدرضا پهلوی را در سیاست غرب بگیرد. از روز ۲۳ بهمن همکاری گسترده بین صدام و آمریکایی‌ها صورت می‌گیرد برای اینکه بتوانند تحولی را که در ایران صورت گرفته است، با مخاطرات جدی مواجه کنند. آنها گروه‌های پایبند به شاه را مسلح کردند. این درآن مقطع قابل فهم نبود؛ یعنی سیاست دیپلماسی کاملاً سری و پنهانی بود.

او درباره روابط ایران و شوروی بعد از انقلاب گفت: روابط با اتحاد جماهیر شوروی تا حد زیادی متأثر از کمک‌های تسلیحاتی بود که به عراق داده می‌شد. ایران کاملاً در این زمینه تحریم بود. عراق به تدریج هم تسلیحات شرقی دریافت می‌کرد هم غربی. این امر باعث سردشدن روابط می‌شد. ایران علاوه بر مسئله عراق که رویارویی میان ایران و بلوک شرق را رقم می‌زد، مشکلات دیگری هم در ارتباط با بلوک شرق داشت؛ از جمله در ارتباط با حزب توده.

سلیمی‌نمین افزود: گرچه این حزب در سال‌های اول انقلاب اسلامی به نوعی با نهضت امام (ره) همراه بود ولی از آنجایی که سابقه‌ای غیرقابل‌اعتماد داشت، هرگز مورد اعتماد جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفت. به شعارهای همراهی حزب با انقلاب اسلامی اعتماد نمی‌شد. در سال ۱۳۶۱ جمهوری اسلامی ایران مواضع تندی را درباره فعالیت حزب توده اتخاذ کرد. حکومت علاوه بر اینکه حزب توده را منحل کرد و مقامات این حزب (از جمله فرمانده نیروی دریایی ایران) را دستگیر کرد، مدعی شد که شوروی تلاش کرده در ایران کودتا کند. تحلیل پنهان حزب این بود که جمهوری اسلامی نمی‌تواند کشور را اداره کند و به همین دلیل تصمیم به کسب قدرت گرفتند. روابط مسکو و تهران شکننده بود. اولین کشتی‌ای که ایران زد متعلق به اتحاد جماهیر شوروی بود. یعنی وقتی که اولتیماتوم داده شد که در صورت حمله عراق به نفت‌کش‌ها، ایران نیز حمله می‌کند این اتفاق افتاد.

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران درباره جهان تک‌قطبی گفت: بحث اصلی ما مربوط به دورانی است که اتحاد شوروی فروپاشید و تغییراتی در سطح جهان صورت گرفت. آمریکایی‌ها شروع به یکه‌تازی کردند و جهان تک‌قطبی شد. سیاست‌های تحریمی در این زمان افزایش پیدا کرد. آمریکایی‌ها از همان ۲۳ بهمن برای براندازی تلاش می‌کردند. آن‌ها سرنگونی جمهوری اسلامی را از راه‌های مختلف امتحان کردند. این بحث مطرح می‌شود که آیا ما باید در برابر این فشارها هیچ راه حلی را برای برون‌رفت پیدا نکنیم؟ منتظر بمانیم رابطه‌مان تغییر کند؟ برخی در ایران چنین تحلیلی داشتند. یعنی معتقد بودند این فشارها گذرا هستند و تمام می‌شوند.

وی افزود: این تصور لاقل بر اساس روند تاریخی سست‌بودن خودش را کاملاً آشکار ساخته است. سیاست‌ها علیه استقلال ایران شدت گرفته است. برخی حرکتی مدنی مانند تسخیر سفارت آمریکا را عامل ضدیت آمریکا با ایران تلقی می‌کنند که تحلیل نادرستی است. سندی وجود دارد که نشان‌دهنده بحثی میان دکتر ابراهیم یزدی و کاردار سفارت آمریکاست. عباس امیرانتظام این سند را در خاطراتش نقل می‌کند. ابراهیم یزدی طی دو جلسه به شدت علیه آمریکا و اسرائیل و عراق سخن گفته است؛ آنها را متهم می‌کند به اینکه همه تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا غرب ایران را جدا کنند. کاردار سفارت آمریکا نمی‌تواند در برابر سخنان یزدی از خودش دفاع کند. می‌بینیم که حتی جریان نهضت آزادی که مایل نبود نسبت به اعمال ضدایرانی غرب موضع بگیرد در اینجا چنین می‌کند.

سلیمی‌نمین درباره رابطه ایران و آمریکا گفت: این استدلال که برخی می‌گویند بعدها ایرانیان اقداماتی علیه آمریکا شکل دادند و باعث دشمنی با آمریکا شدند نادرست است. آنچه که مسلم است این است که سیاست آمریکا در قبال ایران خصمانه بوده است. برخی گرایش‌ها در ایران این امر را ناشی از سوءتفاهم می‌پنداشتند که اگر با آن‌ها مذاکره کنیم می‌توان سوءتفاهم را برطرف کرد. آن‌ها معتقد بودند که ایران و آمریکا دارای ارتباط سنتی دارای پیشینه هستند و می‌توانند به آن استمرار ببخشند. این بحث در تداوم دشمنی‌های آمریکایی‌ها نقش جدی‌تری ایفا می‌کرد. وقتی می‌دیدند که هر فشاری وارد کنند ایران از مسیر گرایش به غرب خارج نمی‌شود، طبیعتاً فشار را افزایش می‌دادند. اینکه چرا در طول این مدت با آمدن دولت‌های مختلف نتوانستیم از گزینه‌های گوناگون در تأمین منابع تجاری استفاده کنیم به عواملی مختلفی برمی‌گردد. به ویژه بعد از افزایش قیمت نفت، تجارت گسترده میان ایران و غرب رقم خورد. وقتی روابط گسترش یافت بسیاری از تاجران به سود رسیدند و روابطی فرهنگی نیز شکل گرفت. تاجران از این امر استقبال می‌کردند.

این پژوهشگر تاریخ در پایان سخنانش گفت: دلیل دیگر موقتی‌پنداشتن بحث تعارضات ایران و آمریکا بود. عامل بعدی فشار روانی‌ای بود که رسانه‌های غربی وارد می‌کردند تا ایران از طریق کشور دیگری غیر از غرب فعالیت نکند. آنچه مسلم است این است که امروز نه تنها از گزینه‌های مختلف استفاده نمی‌کنیم بلکه تلاش نکردیم که در منابع تجاری تفاوت ایجاد کنیم. همچنان دوباره به طرف شرکت‌های غربی می‌رویم. این در جهان نوعی بی‌اعتمادی نسبت به ما ایجاد می‌کند. متأسفانه این رویکرد که منابع متفاوتی داشته باشیم در بسیاری از جریانات سیاسی وجود نداشته است. می‌خواهم بگویم تنوع منابع پیش رو می‌تواند منافع ملی را تقویت کند. تنوع منابع کشور به معنای وابستگی نیست بلکه به معنای جلوگیری از اهرم فشارشدنِ نیازهاست.

کد خبر 6014892

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha