پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۳ اسفند ۱۳۸۶، ۱۱:۵۴

سیاوش جمادی:

بلاغت زبان ترجمه آثار فلسفی نباید دچار جوَِ زدگی باشد

بلاغت زبان ترجمه آثار فلسفی نباید دچار جوَِ زدگی باشد

مترجم «هستی و زمان» صبح دیروز در نشست خبری در خبرگزاری مهر گفت: من با ژاک دریدا هم‌عقیده‌ام که در فنی‌ترین آثار فلسفی نیز عنصر بلاغت یافت می‌شود، اما سعی می‌کنم این بلاغت دچار جوزدگی نشود.

به گزارش خبرنگار مهر، صبح دیروز نشست خبری به مناسبت انتشار ترجمه کتاب «هستی و زمان» اثر کلاسیک مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی در خبرگزاری مهر برگزار شد و در آن سیاوش جمادی، مترجم این اثر درباره انگیزه‌ها و چگونگی ترجمه آن به پرسشهای خبرنگار مهر پاسخ گفت.

جمادی در پاسخ به پرسش از انگیزه‌های توجه او به فلسفه قاره‌ای به گذشته‌های دور اشاره کرد و گفت: پدر من اهل مطالعه بود و آدم آرامی بود که به دنیای اطرافش توجه فراوان داشت و کتابهای ادبی مطابق سلیقه روز مثل آثار ادبی روس، چون ماکسیم گورکی، چخوف و ... را مورد مطالعه قرار می‌داد و همین امر سبب شد که به فلسفه و ادبیات علاقه‌مند شوم.

وی در ادامه به تحصیلات خود در دانشکده حقوق دانشگاه تهران اشاره کرد و گفت: من نخست در دانشگاه شیراز پزشکی می‌خواندم اما سپس برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه تهران وارد شدم و از همان زمان از سر کلاسهای حقوق فرار می‌کردم و در کلاسهای فلسفه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی حاضر می‌شدم. البته در آن زمان محافل گوناگونی در دانشگاه تهران و فضای روشنفکری بودند، مثل محفل فردیدی‌ها و محفلهای چپ یا کسانی که به فلسفه اسلامی علاقه‌مند بودند.

مترجم «متافیزیک چیست؟» هایدگر در مجموع علت گرایش خود را به فلسفه‌های قاره‌ای را ناشناس عنوان کرد و گفت: من فردی آکادمیک نیستم، یک فرد عادی هستم که حقوق خوانده بودم و نمی‌توانم بگویم مقصد و انگیزه‌ام از این گرایش چیست، اما خوشحالم که علایق شخصی‌ام با امرار معاشم یکی شده و می‌توانم به کار تحقیق و مطالعه بپردازم، ضمن آنکه نمی‌توانم تدریس کنم، چون نمی‌خواهم وقتم را برای این کار صرف کنم و ترجیح می‌دهم که به ترجمه و تألیف بپردازم.

جمادی که در سال جاری کتابش با عنوان«زمینه و زمانه پدیدارشناسی» به‌عنوان برنده کتاب سال فلسفه شناخته شده است، گفت: من سی‌سال با هایدگر و "هستی و زمان" او کشمکش فکری داشته‌ام و از این رو ترجمه‌ای را انجام می‌دهم که بیشتر با فضای فکری‌ام خواناست. توجه من به آثار کافکا نیز از این رو صورت می‌گیرد، من همه آثار کافکا را خوانده‌ام و شماری از داستانهای کوتاه او را نیز برای نخست از متن آلمانی به فارسی برگردانده‌ام.

وی تأکید کرد: اما این توجه به آثار کافکا و دیگران به هیچ وجه به معنای پذیرش تام و تمام این آثار نیست. وقتی با یک فیلسوف به‌صورت مدافعش رفتار کنیم، فلسفه او را به ایدئولوژی بدل ساخته‌ایم. البته توجه من به آثار هایدگر با توجه به سنتی که خودم در آن قرار گرفته نیز بوده است.

مترجم «زبان اصالت» اثر تئودور آدورنو، در پاسخ به پرسش در رابطه با معادل‌گزینی‌ها و ارتباط آن با معادلهای فردید گفت: برخی گفته‌اند که شما خواسته یا ناخواسته با این شیوه ترجمه خود را به سنت فردیدی نزدیک کرده‌اید و البته برخی نیز متذکر شده‌اند که با این سنت درگیر شده‌ام. البته من از اصطلاحات فردید برای ترجمه آثار هایدگر در موارد اندکی استفاده کرده‌ام.

وی گفت: البته نخستین کسی که هایدگر را به ایرانیان شناساند، هانری کربن، شرق‌شناس فرانسوی بود که کتابش با عنوان «از سهروردی تا هایدگر» توسط دکتر حامد فولادوند ترجمه شده است، اما فردید به دلیل آشنایی با کربن، گرچه در بسیاری موارد نیز سخنان خوبی در مورد او نگفته است، با هایدگر آشنا شد. البته لازم به ذکر است که فردید فرد بسیار هوشمندی بود و آشنایی خوبی با بسیاری از متفکران غربی جدید از جمله سارتر، هانا آرنت، لوکاچ و دیگران داشت و تأثیر عمیقی بر فهم ما از فلسفه‌های قاره‌ای گذاشت.

جمادی با تأکید بر درستی بسیاری از واژه‌گزینی‌های فردید گفت: البته فردید جعل واژه نکرده و در بسیاری موارد اصطلاحاتی را که در سنتهای کهن ما وجود داشته، به کاربرده است و البته صرف استفاده ازاین اصطلاحات نمی‌تواند به معنای فردیدی بودن یا انجام عمل اشتباهی باشد.

وی تأکید کرد: آنچه قبل از هر چیز در عالم فلسفه باید وضع کرد این است که به محض اینکه گفته‌ای را به کسی منتسب می‌کنیم، به معنای درست بودن یا غلط بودن آن سخن نیست و باید دراین رابطه تحقیق شود. هایدگر در فلسفه غرب یک نقطه‌عطف است و این را همه موافقان و حتی مخالفان او تصریح می‌کنند.

نویسنده «سیری در جهان کافکا» در بخشی دیگر از این نشست که مربوط به کار انتشار کتب فلسفی در ایران بود به دشواری‌های انتشار آثار فلسفی اشاره کرد و گفت: متون فلسفی علاوه بر دشواری فهم و کمبود تخصص، ویژگی‌هایی دارند که کار انتشار آنها را با مشکل ایجاد می‌کند، مثلاً در کتاب «هستی و زمان» با جملات فراوان لاتین و یونانی مواجه هستیم یا موارد فراوانی که مؤلف تصریح کرده که باید ایتالیک باشند و این کار حروفچینی را با مشکل مواجه می‌کند.

وی در رابطه با معادل‌گزینی‌ها گفت: گاهی معادلها در یک سنت یا فرادهش فکری هست و قبول دارم که باید از آنها استفاده کرد، اما گاهی نیز این گسست تاریخی باید مورد لحاظ قرار گیرد و اگر از آن غفلت شود ممکن است با بدفهمی‌هایی مواجه شویم. همچنین در برخی موارد مؤلف خود بر نو بودن واژه تصریح دارد و این از آن مواردی است که باید به مورد توجه قرار گیرد، مثلاً هایدگر در مورد واژه فرادهش یا سنت چنین تصریحی دارد و مترجم باید به این موضوع توجه کند.

جمادی در پاسخ به دلیل استفاده‌اش از زبان بلاغی در ترجمه گفت: من هم سخن با ژاک دریدا معتقدم که در فنی‌ترین آثار فلسفی نیز عنصر بلاغت یافت می‌شود. شما این بلاغت را در آثار هر فیلسوف دیگری نیز مشاهده می‌کنیم، اما سعی می‌کنم این بلاغت دچار جوزدگی نشود.

وی در پایان در رابطه به انتقادهایی که به ترجمه‌های انگلیسی از کتاب "هستی و زمان" هست گفت: این انتقادها هست و من در این رابطه حتی با برادرم که در آلمان هست و از طریق او با پروفسور پرویز عماد، هایدگرشناس برجسته ایران که مقیم آلمان است در ارتباط بوده‌ام و اگر روزی مجال شد این انتقادها را که در حین ترجمه یادداشت کرده‌ام، منتشر خواهم کرد.

کد خبر 642979

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha