۱۲ اسفند ۱۳۸۶، ۹:۱۶

نگاهی به فیلم "فرزند خاک"/

تصویری از مفاهیم مقدس دفاع مقدس

تصویری از مفاهیم مقدس دفاع مقدس

فیلم سینمایی "فرزند خاک" به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر تصویری عام و ملموس از مفاهیم مذهبی و مقدس دفاع مقدس ارائه می‌دهد که به نظر می‌آید هدف نهایی نویسنده و فیلمساز و در واقع تم اصلی اثر بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، آهنگر در سومین فیلم سینمایی خود پس از "نیمه گمشده" و "نبات داغ" سراغ موضوعی واقعی و البته تکاندهنده از دوران دفاع مقدس رفته است. موضوعی که با توجه به نوع پرداخت نویسنده و فیلمساز به نوعی از مقدسات حیطه دفاع مقدس تابوشکنی می‌کند.

این نکته انکارناپذیر است که انتخاب موضوع مستند و واقعی "فرزند خاک" برای ساخت یک فیلم سینمایی جسارتی خاص از سوی نویسنده و فیلمساز است، موضوع پیدا شدن جسد سالم رزمنده‌ای شهید در خاک عراق که تبدیل به زیارتگاه و مکانی مقدس برای مردم آن منطقه شده است.

در اولین گام به نظر می آید واقعیت و مستندات موجود به نوعی نیمی از مشکلات را حل کرده و نیمه دوم به پرداخت هنرمندانه این واقعیت بر بستری دراماتیک و جذاب به واسطه مهارت‌های نویسنده و فیلمساز بازمی‌گردد. اما پرداخت فیلم بخصوص در نیمه پایانی این نکته را برجسته می‌کند که واقعیت مستند نمی‌تواند چیزی از حساسیت ذاتی موضوع بکاهد و در واقع جامعه ما هنوز پذیرای این واقعیت نیست.

نویسنده برای ایجاد کشش دراماتیک در طرح موضوع، با ظرافت کار را از یک سفر و حرکت نمادین آغاز و در عرض این حرکت به تدریج اطلاعات جزئی و کارکردی برای نزدیک کردن مخاطب به موضوع را فراهم کرده است. سفر یک زن (شبنم مقدمی) و پسرش به قصد آوردن جسد رزمنده‌ای شهید که تبدیل به امامزاده‌ای در خاک عراق شده است.

نویسنده قصه را با نریشن راوی آغاز می‌کند، واگویه‌های مینا که تصمیم گرفته پس از چند تصمیم ناموفق در بازگرداندن جسد شوهرش، این بار خودش به طور غیرقانونی به خاک عراق برود و جسد او را بیاورد. نریشن مینا بیشترین کمک را به چینش موقعیت ابتدایی و علت این حرکت می‌کند و تدریجاً روابط به هم پیچیده را شکل می‌دهد.

وقتی برای بار اول عکس شوهر و جسد سالم او از بقچه مینا بیرون می‌افتد، جایی است که چند کد تدریجی شرایط را برای رسیدن به این نتیجه هموار کرده‌اند. اما همه کدها به گونه‌ای است که شهید و مفقودالاثر شدن شوهر را تأیید می‌کند و به نظر می‌آید با توجه به روند داستانی غیرقابل پیش‌بینی هم نیست. اما مهم اینکه نویسنده از این روند تنها برای دادن اطلاعات بیشتر بهره نمی‌برد بلکه در جنس اتفاقات هم تغییراتی می‌دهد که او را از مخاطب یک گام جلوتر نگه می‌دارد و از غافلگیری هم استفاده می‌کند.

نقاط خالی داستان در ذهن مخاطب به گونه‌ای منطقی اما غافلگیرکننده پاسخ می‌گیرد و او این بار با زنی مواجه است که برای بازگرداندن جسد شوهرش به وطن که بدل به مکانی مقدس شده خطر می‌کند. این روند علاوه بر اینکه به شدت دراماتیک است، نوعی تابوشکنی از مقدسات را نیز به همراه دارد. وقتی روحانی عراقی این اتفاق را به زبان ساده به پاک و خالص بودن مرده‌ای مرتبط می‌داند که 40 روز پس از مرگ سالم مانده، اینجاست که ظرافت‌های تفکری نویسنده و فیلمساز وارد کار می‌شود.

جایی که زن می‌خواهد به روحانی و روستائیان بفهماند که شوهرش یک انسان عادی بوده، به شیوه معمول زندگی کرده و پدرش هنوز در بازار مغازه‌ای دارد و ... همه اینها نشانه‌هایی است که به سمت و سوی ارائه تصویری عام و ملموس از مقدسین و البته مفاهیم مذهبی و مقدس می‌رود که به نظر می‌آید نقطه نظر اصلی نویسنده و فیلمساز و در واقع تم اصلی اثر بوده است.

از جایی شکل‌گیری این نقطه نظر پررنگتر می‌شود که پرداخت کلی اثر هم با رنگ‌آمیزی آن برجسته‌تر می شود. کافی است سکانسی را به یاد بیاوریم که جایگاه تحویل باقیمانده اجساد و استخوان‌ها به نیروهای ایرانی در مرز است. زنان و مردان عراقی که برای پول درآوردن به جستجوی باقیمانده اجساد می‌روند و در برابر تحویل آنها پولی قابل توجه می‌گیرند.

فیلم علاوه بر خط جستجوگری زن، خط فرعی را به تدریج طراحی کرده که به زیبایی با خط اصلی پیوند برقرار می‌کند و مهمترین تأثیر را بر سرانجام و شکل‌گیری فینال دارد. حضور شخصیت فرعی زن کرد راهنما که پا به ماه هم هست، به گونه‌ای کارکردی وارد عمل می‌شود و می تواند کنش و واکنش جدی با حرکت مینا برقرار کند تا جایی که پایان را هم خلاف آنچه مخاطب انتظارش را می کشد رقم بزند.

هر چند پا به ماه بودن زن از همان ابتدا وجه کاربردی این حالت را در او پررنگ می‌کند، اما در ادامه به کمک ناچاری نویسنده از چینش اتفاقات پایانی آمده است. پایان محتاطانه فیلم هر چند در ادامه انتظار ایجاد شده برای مخاطب نیست اما شاید از معدود راههای ممکن برای بستن پرونده فیلم باشد، به گونه‌ای که تصویری از امامزاده ارائه نشود و در عین حال جا برای بسط این حقیقت در ذهن مخاطب و البته دلیلی منطقی برای انصراف مینا از انتقال جسد شوهرش به ایران باقی بگذارد.

"فرزند خاک" که تولید سازمان توسعه سینمایی سوره وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است، در بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در هفت رشته نامزد سیمرغ بلورین شد و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای مهتاب نصیرپور به ارمغان آورد.

کد خبر 647683

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha