این شاعر درباره جدیدترین کارهایش به خبرنگار مهر گفت: یک منظومه بلند در دست دارم که کلیات، ساختار و فرم آن کامل شده و این روزها بیشتر درگیر جزئیات آن هستم.
چایچی ادامه داد: این منظومه ماجرای یک سفر دریایی است که از یک خشکی آغاز و تا سرزمینی ناشناخته که تا کنون کسی آنجا نرفته ادامه مییابد. افراد این کشتی افرادی خاص و هرکدام به نوعی الگوی یک شخصیت هستند که در این کشتی گردهم آمدهاند.
وی افزود: این کشتی بادبانی حال و هوای قرن 18 و 19 را در ذهن تداعی میکند و خود کشتی به مثابه جهان و دنیاست که مردم مختلف در آن زندگی میکنند و حوادث گوناگون برایشان رخ میدهد. در اینجا ما با برخوردهای این افراد، عقاید مختلف، دیالوگهای گوناگون روبهرو هستیم که به کار حال و هوای فلسفی و عرفانی میدهد.
این شاعر درباره ساختار و تکنیکی که در این منظومه به کار برده گفت: سعی کردهام ساختار و فرم بدیع باشد و کاری باشد که تا کنون تکرار نشده باشد. این کار گرچه به نمایش و رمان نزدیک است ولی حالت شعرگونه، ذات استعاری و عناصر شاعرانه را در آن حفظ کردهام.
چایچی درباره شخصیتهای این شعر اینگونه توضیح داد: در این کشتی جمعی از عوام و خواص در کنار هم هستند. برخی از آنها شخصیتهایی از گذشته دور را در ذهن تداعی میکنند. مثلا شاید به نظر برسد یکی از آنها افلاطون است ولی دقیقا او نیست بلکه روی شخصیت او دخل و تصرف شده است.
وی در پاسخ به اینکه ایده شکلگیری این منظومه از چه زمانی در ذهنتان شکل گرفت و در چه فاصلهای اجرایی شد گفت: حدود چهار سال پیش این ایده به ذهنم رسید و رفته رفته طرحهایی زدم و دیدم این کار نمیتواند به شکل شعر کوتاه اجرا شود بلکه باید بلند باشد. حدود یک سال است که پیوسته روی آن کار میکنم. گرچه فرم و ساختار اصلی به دست آمده ولی هنوز کار کامل نشده و باید جزئیات را با وسواس بیشتری دنبال کنم.
به گفته چایچی هنوز نام قطعی این اثر نهایی نشده است.
این شاعر و نویسنده درباره کارهای زیر چاپش اینگونه خبر داد: یک مجموعه شعر به نام "مه چهرههایمان را با خود میبرد" در دست انتشارات آهنگ دیگر دارم که آماده چاپ است.
وی افزود: شعرهای این مجموعه را پس از "بوی اندام سیب" که نشر ثالث آن را چاپ کرده است جمعآوری کردم و این پنجمین مجموعه شعرم است که به چاپ میرسد ولی گویا وزارت ارشاد به سطرهایی از دو شعر ایراد وارد کرده که باید ببینم اشکال آنها چیست. اگر حذف آن سطور به کل شعر لطمه بزند آن شعرها را برمیدارم ولی اگر بشود آن سطرها را حذف کرد که حذف میکنم تا اجازه کار داده شود.
این شاعر در توضیح بیشتر این مجموعه شعر گفت: در این مجموعه هم شعر کوتاه دارم هم بلند. برخی شعرها تا 15 صفحه هم میرسد برخی هم چند خطی هستند.
چایچی در پایان از نگارش کتابی برای کودکان خبر داد و بیان کرد: داستانی به نام "دانهای که میخواست بشکفد" برای گروه سنی کودک نوشتهام که باید با ناشری برای چاپ آن صحبت کنم. این کتاب داستانی شاعرانه و استعارهای دارد و از این قرارست که دانهای از مادرش جدا میشود و باد او را به سفری دور میبرد. در طول سفر اتفاقهای عجیب وخطرناکی برای دانه رخ میدهد ولی در پایان او از همه آنها سربلند بیرون میآید.
نظر شما