عماد افروغ در آستانه شانزدهم آذر روز بزرگداشت دانشجو در گفتگو با خبرنگار مهر در آسیب شناسی جنبش دانشجویی اظهار داشت: به عنوان یک واقعیت تاریخی همواره حرکتهای دانشجویی در آگاهی بخشیهای سیاسی واتفاقات عمده سیاسی اثرگذار بوده است.
وی با بیان اینکه در خصوص سمت وسو وصحت وسقم این اثرگذاری در جامعه بحثی ندارم در عین حال عنوان کرد: به هرحال به دلیل فقدان بسیاری از نهادهای مدنی اثرگذار و یا نهادهای واسط این وظیفه و رسالت به گونه ای برعهده دانشجویان ما و در برخی مقاطع حساس مثل " 16 آذر" و "13 آبان " و یا مثل جریاناتی که در سالهای 82-83 ایجاد شد به عهده جنبش دانشجویی بوده است.
16 آذر یخ انجماد سیاسی را شکست
نویسنده کتاب "بن بست دانشجویی؛ مناقشه حق و مصلحت" عملکرد هر کدام از جنبشهای دانشجویی را مانند یک بزنگاه تاریخی به شمار آورد وافزود: در حقیقت روز 16 آذر یخ انجماد سیاسی شکسته شد و باردیگر امید به فعالیتهای سیاسی بازگشت.
وی ادامه داد: روز 16 آذر امید وحیات مجددی را به حیات سیاسی واجتماعی کشورمان به وضعیتی که گروههای سیاسی وفعالان سیاسی درمقطع بعد از کودتای 28 مرداد وتحکیم پایه های رژیم سلطه داشتند دمید.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی دومین جنبش دانشجویی را جنبش دانشجویی 13 آبان دانست و افزود: در حقیقت روز 13 آبان نقطه عطف انقلاب اسلامی یا همان بازگشت گفتمان انقلاب اسلامی به حیات سیاسی واجتماعی ما است.
وی تصریح کرد: اما متاسفانه بنا به دلائلی در آن مقطع انحرافی در انقلاب ایجاد شد یعنی کسانی که متصدی امور شدند با جوهره انقلاب تناسب نداشتند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه اگر 13 آبان نبود گفتمان انقلاب اسلامی احیا نمی شد گفت: اگر 13 آبان نبود معلوم نبود که در جنگ توفیق چندانی حاصل کنیم و دفاع جانانه ای از مرزوبوم خود کنیم، زیرا دفاع بیش از آنکه جنبه نظامی داشته باشد فکر و گفتمان است واین گفتمان است که اندیشه ای را پیش می برد وحماسه ای را رقم می زند به طوری که گفتمان حماسه سازی را به جامعه برمی گرداند که از آن به عنوان انقلاب دوم یاد می شود.
اشتباه جریان سوم دانشجویی در دوران اصلاحات
وی با اشاره به اینکه در سالهای بین 82-83 هم یک جریان سوم دانشجویی به وجود آمد که بار دیگر مولفه های انقلاب را احیاء کرد خاطرنشان کرد: یکی از اتفاقاتی که در مورد جنبش برجسته اجتماعی ما یا همان 13 آبان است اتفاق افتاد این بود که دانشجویان بعضا بر این پندار بودند که بعد از توفیق به دست آمده و تحولات سیاسی واجتماعی ناشی از این تحولات رسالتشان به پایان رسیده است و به گونه ای بایستی بیش از آنکه نقش روشنفکری وآگاهی بخشی خود را دنبال کند بر تحکیم دولت مستقر بپردازد که این یکی از آفتهای همواره جنبش دانشجویی بوده است.
افروغ با تاکید براینکه جنبش دانشجویی باید همواره در جریان و فرآیند نقد ونظارت باشد اظهار داشت: جنبش دانشجویی باید فاعل شناسایی نقد باشد و از اینکه موضوع شناسایی نقد شود اجتناب کند.
آسیب شناسی جنبشهای دانشجویی
وی تصریح کرد: برخی اوقات این موضوع شناسایی نقد واقع شدن به حدی اوج می گیرد که بعضا تشکلهای دانشجویی ما ابزارهژمونی دولتهای مستقر می شوند که این مسئله آسیبی جدی به جنبشهای دانشجویی وفرآیند آگاهی بخشی به توده ها وعلم غفلتی از رسالت تاریخی واجتماعی جنبش دانشجویی در ایران است.
جنبش دانشجویی اسیر وجه تمدنی انقلاب نشود
وی با بیان اینکه جنبش دانشجویی به دلیل پیوندش با روشنفکری وآگاهی بخشی نسبتی عمیق با وجه فرهنگی، فکری و معرفتی انقلاب دارد گفت: به بیانی دیگر جنبش دانشجویی نسبتی با وجه سخت افزارانه و تمدنی انقلاب ندارد، زیرا اگر جنبش دانشجویی اسیر وجه تمدنی انقلاب شود گرفتار ابزارگرایی، کمیت گرایی و بازی عدد و رقم خواهد شد اما اگر نسبت ماهوی خود را با وجوه فرهنگی انقلاب حفظ کند بیشترین توجهش معطوف به ابعاد اخلاقی، معنوی، کیفی، رهایی بخشی، استکبارستیزی، عدالت خواهی و آزادمنشی انقلاب خواهد بود.
این عضو ارشد اصولگرایان مستقل با اظهار تاسف از اینکه برخی از عوامل ونیروهای خارج از دانشگاه وجنبش دانشجویی موضوع مذکور را درک نمی کنند گفت: عده ای که رسالت حقیقی جنبش دانشجویی را برنمی تابند این جنبش را صرفا به عنوان ابزار کار سیاسی خود می خواهند و یا دانشجو را دعوت به سکوت، سکون و آرامش برای رسیدن به وجوه کمی و به اصطلاح تمدنی می کنند.
مدافع سیاست زدگی دانشجو نیستم
وی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که آیا سیاسی شدن وسیاسی بودن دانشجویان در شرایط کنونی اثرات مثبت در جامعه خواهد گذاشت یا خیر؟ گفت: این موضوع بستگی به تعریف ما از سیاسی شدن دارد، زیرا بین سیاسی شدن وسیاست زدگی تفاوت هست. به هیچوجه مدافع سیاست زدگی نیستم اما اولا من به شخصه غافل از کار ویژه تاریخی وسیاسی خاص دانشجویان نیستم، ثانیا دلالتهای سیاسی فعالیتهای بشری را نیزدر این خصوص نادیده نمی انگارم.
افروغ گفت: نباید کانون اصلی فعالیت جنبشهای دانشجویی صرفا سیاسی باشد و از کارویژه های فرهنگی، فکری، بینشی و معرفتی آن غافل شد.
وی با بیان اینکه جنبشهای دانشجویی می توانند متاثر از نیازهای عصر باشند گفت: البته این عصر هم می تواند شامل عرصه های ملی باشد وهم شامل عرصه های جهانی.
افروغ اضافه کرد: برای مثال مسئله غزه، مبارزه با استکبار و مبارزه با صهیونیسم بین الملل می تواند یکی از کارویژه های بیرونی جنبشهای دانشجویی در پیوند با سایر جنبشهای دانشجویی جهانی وهمچنین عدالت خواهی، آزادمنشی، فهم فلسفی و حکمی انقلاب اسلامی، فهم جامعی از حقوق شهروندی، توجه به اخلاق، معنویت و وجوه فرهنگی انقلاب اسلامی در کنار مبارزه با تحجر، استبداد واستکبار می تواند از اهداف داخلی جنبشهای دانشجویی در مقاطع کنونی باشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: اگر صاحبان قدرت فهمی عمیق از جایگاه بلند تاریخی جنبشهای دانشجویی کشورمان می داشتند و اگر گروههای سیاسی ما جنبش دانشجویی را صرفا به عنوان ابزاری برای خود نمی خواستند امروز ما شاهد سکوت و رکود جنبش دانشجویی نمی بودیم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی شرایط کنونی فضای حرکتهای دانشجویی را فضای بانشاط ندانست وخاطرنشان کرد: راهکاری که می توان برای برون رفت از شرایط فعلی جنبش دانشجویی ارائه کرد این است که از یکسو صاحبان قدرت را به سعه صدر، فهم بیشتر از جایگاه جنبش دانشجویی، درک عمیق از انقلاب اسلامی و سابقه یکصدساله آن، دعوت گروههای سیاسی به پرهیز از نگاه ابزاری به جنبش دانشجویی دعوت کنیم و از سویی دیگر تشکلهای دانشجویی را به درک بیشتر رسالتهای تاریخی خود، اقدام به روشنفکری و اجتناب از خیز برداشتن برای قدرت سیاسی و دوری کردن از ابزارهژمونی شدن قدرتهای مستقر و نهایتا تحمل یکدیگر فرا بخوانیم.
نظر شما