محمد مایلیکهن و علی دایی که همواره با یکدیگر درگیریهایی داشتهاند در آخرین مورد در نشستی خبری پس از بازی تیمهایشان در هفته سوم لیگ برتر مجدداً علیه یکدیگر موضعگیری کردند. پس از این اتفاقات و در شرایطی که علی دایی این بار تندتر از قبل مایلیکهن را مورد خطاب قرار داد و از او به عنوان داروغه نام برد سرمربی سایپا پاسخ او را داد.
مایلی کهن با این جمله که "من به جای دایی از مردم به خاطر نرفتن به جام جهانی عذرخواهی میکنم و احتمالاً پولی که دایی میخواهد از فدراسیون بگیرد پاداش نرفتن به جام جهانی است" صحبتهایش را در برنامه ورزش بدون ویرایش رادیو گفتگو آغاز کرد.
سرمربی تیم فوتبال سایپا که در مقام پاسخ به اظهارات علی دایی سخن میگفت خود را چکیده فوتبال ایران دانست و تأکید کرد: "آقای دایی من داروغهام اما از نتایجی که شما با پرسپولیس کسب کردید شرمگینم و خجالت میکشم".
جدای از اینکه علی دایی، گاه زیادهتر از حد با تبختر سخن میگوید و شاید این داروغه نامیدن هم از همین جا ناشی شده باشد اما باز نمیتوان به سادگی از کنار نحوه بیان محمد مایلیکهن گذشت.
سخنان مایلیکهن مفصل است و با نگاهی گذرا به آنها میتوان ردپای یکی از آفات رایج در بسیاری از موضعگیریها و اظهار نظرها در جامعه ایران را مشاهده کرد: شخصی کردن.
به نظر میرسد مورد علی دایی برای مایلیکهن به موضوعی کاملاً شخصی تبدیل شده است و وی همواره با پیشفرضهایی که از علی دایی به عنوان یک بدمن (BadMan) در ذهن دارد درباره دایی قضاوت کرده و سخن میگوید. شاید ذکر چند نکته درباره سخنان مایلیکهن بتواند این شخصی کردن را نشان دهد:
1. مایلیکهن: در بازیهای مقدماتی جام ۹۸فرانسه ایران باید از یک گروه پنج تیمی که یک سهمیه صعود داشت به جام جهانی میرفت نه مانند زمان ایشان ]علی دایی[ که از بین پنج تیم سه تیم میتوانند صعود کنند.
یادآوری:آیا سطح و توانایی تیمها در آن سال قابل مقایسه با امروز است؟ بررسی وضعیت تیمهایی چون ژاپن، کره جنوبی، کره شمالی و استرالیا و به ویژه سرعت رشد و توانمندشدن آنها در طول این سالها احتمالاً تا حدی پاسخ به این سؤال را آسان خواهد کرد.
2. مایلیکهن: آقای دایی که نه ماه به خاطر حذف تیم ملی فوتبال جرأت بیرون آمدن از خانه را نداشت به خاطر یک جام حذفی که با بردن تیمهای لیگ یک و دو فوتبال ایران بدست آمد دوباره همان کبر، غرور و خودخواهی دامنش را فراگرفت.
یادآوری:بیشک کبر و غرور و خودخواهی صفت مذمومی است اما در هر حال واقعیت این است که پرسپولیس تیمهای لیگ یک و دو فوتبال ایران را برد و در نهایت قهرمان شد. نتیجهای که هیچیک از تیمهای دیگر لیگ برتر به آن دست نیافتند. بنابراین واقعیت این است که دایی مربی تیم قهرمان در جام حذفی بود، حتی اگر"خدایان"(!) به کمک او آمده باشند.
3. مایلیکهن: به علی دایی میگویم بله من داروغه فوتبالم چون چکیده این فوتبال هستم و ایشان که معتقدند کشور قانون داره میبینند که بعضیها که قلدر میشوند قانون را هم زیر پا میگذارند. شما به من بگویید این آقا که مدرک مربیگریA فوتبال را ندارد با کدام مجوز روی نیمکت پرسپولیس در لیگ برتر نشسته است؟ آقای دایی بدون کلاس آمدن ]در دوره فوق لیسانس[بالاخره مدرک فوق لیسانس خودش را گرفت و میبینیم در کشور ما با اینکه قانون خوب داریم بعضیها به راحتی قانون را دور میزنند.
یادآوری: مایلیکهن دو اتهام درباره علی دایی طرح کرده است که ضروری است شواهد، مدارک و مستندات خود را در تأیید این دو ادعا ارائه کند و البته دایی نیز بهتر است به جای اطلاق صفت داروغه به دیگران، جهت تنویر اذهان عمومی، داشتن مدرک Aمربیگری خود و اخذ مدرک فوقلیسانس را بنا بر صلاحیت و شایستگی و نه با دور زدن قانون اثبات کند. (پیش از این در همین سلسله یادداشتها، مطلبی با عنوان "همه میتوانند درباره دایی اظهار نظر کنند" منتشر شده است که در آن نمونهای از رفتار و سخنان علی دایی بررسی شده است.)
4. مایلیکهن:ایشان ادعای موفقیت دارد. کدام قهرمانی در کارنامه دایی است. آن تیم سایپایی که در آن سال قهرمان شد در واقع بچههای من بودند که بعداً به ببار نشستند.
یادآوری: بیشک کسب عناوین قهرمانی میتواند ملاکی برای سنجش موفقیت یک مربی یا یک تیم باشد اما با فرض اینکه علی دایی در قهرمانی سایپا در لیگ برتر و پرسپولیس در جام حذفی هیچ نقشی نداشته است آیا این امر باز به این معناست که دایی نتواند ادعای موفقیت کند. احتمالاً در چنین مواردی ضروری است نگاهی همهجانبهنگرتر نسبت به مسایل داشت.
5. مایلیکهن: آقای دایی در بازی برگشت پرسپولیس مقابل پگاه گیلان تا زمانی که چکش در بانک نقد نشد اتوبوس تیم را در اتوبان قزوین - رشت نگه داشته بود. به هرحال علی دایی علاقه زیادی به پول دارد و عیبی هم ندارد ولی طلبکاری او به جای عذرخواهی از مردم قابل تحمل نیست.
یادآوری: هر قرارداد و هر چکی باید از حداقل ضمانتی در عمل به تعهدات برخوردار باشد. این طبیعی است که علی دایی انتظار داشته باشد آنچه به حق یا ناحق در قراردادش وجود دارد محقق شود.
به این موارد نکات دیگری هم میتوان افزود اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که همواره میتوان وجوهی از شخصیت افراد را یافت و بر مبنای آنها کل سخنان و عملکردهای فرد را مورد حمله قرار داد.
علاوه بر این خطر در افتادن در دامهایی چون قضاوت بر مبنای پیشفرضها بدون توجه به ادعا و دلایل یا استدلالهایی که باید به پشتوانه آن ادعا طرح شوند و سیاه و سفید اندیشی نیز میتواند در سخنان فوقالذکر مایلیکهن مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
نظر شما