به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب شامل 57 شعر ـ نامه از محمدعلی شکیبایی است که متنهای کوتاهی هستند و با نثر ادیبانه و شاعرانه، تلفیقی از متن و شعر به شمار میروند.
از این شاعر پیش از این مجموعه شعر «لبخندهای عاصی باد» توسط انتشارات فرنشر در سال 71 منتشر شده است. این شاعر کتاب «فلامینگو برای بیدها» را تا چندی دیگر منتشر خواهد کرد که این کتاب هم شامل شعرنوشتههای او هستند.
شعر ـ نامه 15 از این کتاب به شرح زیر است:
از صداقت برگ مینویسم، تا به تو برسم. حتی اگر پرندهای بیاید و کنار نوک خودنویسم بنشیند، و با منقارش، کلمههایم را سوراخ کند، باز از برگ مینویسم، تا به تو برسم.
لذت نوشتن برگ را طبیعت دستانت خوب میداند.
تا از برگ بنویسم، چمدانم را از باران پر کردهام. میخواهم برگ، وقتی که من از آن مینویسم شسته باشد. یک اتفاق ساده و کوچک باید منام را دگرگون کند. تا وقتی من در هوای فکرهای تو، تنفس میکنم، او به تو رسیده باشد. آری یک اتفاق ساده دنیای کوچک را دگوگون میکند. و وجه تازهای میگیرد نوشتنم. دیگر پرنده که هیچ، اگر ببری در جنگل سطرهایم پیدا شود، و بخواهد گوشت کلمههایم را ببلعد، باز هم از برگ مینویسم، تا به تو برسم.
شعر ـ نامه 24 هم در ادامه میآید:
امروز پنجره اتاقم را باد برد. پنجره دق کرد از تنهایی. ترانههایم افسوس میخوردند و من، کنار پرده بیپنجره به خواب رفته بودم. یعنی بیدارخواب بودم. ساعت شنی را وارونه کردم و گذاشتم زمان تلف شده را به من باز گرداند. کودک شدم. دستهایم را به سمت جزیره کوچ دادم. جزیره خواب بود.
گفتم: تا جزیره بیدار شود برایت چند کلمهای بنویسم. کلمههایم مثل خودم بیدارخواب بودند. برایم مشق شدی. باید مینوشتمت تا رها شوم. تو را که نوشتم، زیبا شدم. مثل آن ستارهها که کنار تو میخوابند. یاقوتها را از تاریخچه پیراهنت بردار. چون گل، بیاندازه کنارت هست. عروسکهایت را سلام برسان. به فکر خودت باش.
من به فکر جزیرهام.
باد اگر پنجرهام را برگرداند، در چهارشنبهای که تولد تو را ورق میزند، بیدار میشوم، و خودم را پیدا میکنم.
«به دریا دست نمیزنم تا بیایی» با 108 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 2 هزار و 800 تومان منتشر شده است.
نظر شما