علی اکبر والایی نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر، با انتقاد از عدم تعهد برخی از ناشران به قراردادهای منعقده در فضای نشر کشور گفت: اوضاع فعلی برای اهالی قلم بسیار اسفناک شده است و من این موضوع را به طور کاملا محسوس در مورد خودم حس میکنم. قرادادهایی داشتهایم که با بدون پیشپرداخت و به صورت یک طرفه لغو شدهاند و وقتی علت این موضوع را جویا شدهایم، با این پاسخ روبرو شدیم که دولت به دلیل تحریمها به ما اعتبار و بودجه نمیدهد.
وی افزود: ناشرانی هم هستند که تعهد انتشار نسخه تجدید چاپ کتابی را دارند ولی نه کتاب را تجدید چاپ میکنند و نه به پذیرش آثار تازه روی خوش نشان میدهند و کار را پیشاپیش رد میکنند. نمیدانم با این اوصاف، وضع اهالی قلم به خصوص افراد حرفهای و آنهایی از راه نویسندگی ارتزاق میکنند، چه خواهد شد.
نویسنده رمان «خلوت مدیر» ادامه داد: ما مشکلات زیادی در زمینه مخاطب، فروش و بحث تیراژ داریم. حالا مشکل دیگری هم با عنوان عدم تعهد اهالی نشر به آنها اضافه شده است. حتی همان تیراژ اندکی هم که قبلا چاپ میشد، با این بدقولیها دیگر به چاپ نمیرسد. چندی پیش با چند ناشر صحبت کردم. این ناشران با این که دولتی بودند از گرانی کاغذ و مشکلات تحریم گلایه داشتند و مینالیدند.
والایی در بخشی از سخنانش گفت: قرارداد مهمی در زمینه یک رمان با موضوع نماز داشتم که محل حمایت کتاب مورد نظر، ستاد اقامه نماز بود. با این نهاد وارد مذاکره شدم و طرح را ارائه دادم. طرح در مرحله اول تصویب شد و با رغبت آن را قبول کردند. سپس قرارداد بسته شد. بعد از مسائل مربوط به قیمت کاغذ، ناگهان به من گفتند که مشکل اعتبار و بودجه داریم و نمی توانیم از عهده چاپ کتاب بربیاییم. به این ترتیب از زیر کار شانه خالی کردند. جالب بود که در همان زمان هم اجلاسی با موضوع نماز در حال برگزاری در یکی از شهرهای کشور بود. به دوستانمان گفتم با وجود این اجلاس، موضوع نماز باید تقویت و به چاپ چنین کتابی اهمیت داده شود ولی این جواب را شنیدم که این موضوع، ربطی به آن کتاب ندارد.
این نویسنده در ادامه گفت: جالب است که برای تمام کارهای جانبی و حاشیهای که خیلی هم بازخورد خوبی ندارد و مشخص نیست چه دستاوردی خواهد داشت، ریخت و پاشهای زیادی میشود ولی برای چاپ یک کتاب که میتواند تاثیراتی داشته باشد، مشکلات بودجه و اعتبار پیش میآید. من ابتدا طرح را ارائه دادم و وقتی که تصویب شد و به تبع آن قرارداد امضا کردیم، وارد نگارش کار شدم تا این که ماه رمضان رسید و در طول مراحل نگارش رمان بود که به من گفتند نمیتوانیم انتشار این کتاب را تعهد کنیم. من هم متعجب و متحیر ماندم چون قرارداد بسته بودم.
وی افزود: برای اولین بار بود که در کشور کتاب رمانی با موضوع نماز نوشته میشد. قرارداد عاملی است که با خود تعهد میآورد. من نمیدانستم در مقابل عدم تعهدی که درباره کتاب دیدم، چه واکنشی نشان بدهم چون طرفم ستاد اقامه نماز بود. یعنی با یک ناشر خصوصی روبرو نبودم که شاید به انتخاب خودش، به مسائل دینی و اخلاقی نپردازد. اما از چنین نهادی، چنین رفتار غیرحرفهای و غیراخلاقی را دیدم.
این نویسنده در پایان گفت: نمیدانم چرا وقتی کشور با هر مسالهای روبرو میشود، اولین قربانی فرهنگ مردم است و از همه مظلومتر هم عرضه کتاب و نویسندگی است. بخش ادبیات هم که بخش آسیبپذیرتر فرهنگ و عرضه کتاب ماست، بیشتر از همه ضربه میخورد. اگر امروز مسالهای چون اقتصاد مقاومتی مطرح است، قبل از آن مساله تهاجم فرهنگی مطرح شده بود که اهمیت زیادی داشته و دارد. ممکن است شرایط تحریم زمان زیادی به طول بینجامد. اما آیا باید به خاطر آن فرهنگ را قربانی کنیم؟ با چنین کارهایی و با قربانی کردن فرهنگ، در واقع داریم خودکشی میکنیم و تاثیرات این امر هم در درازمدت خود را نشان خواهد داد.
نظر شما