پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۸ آذر ۱۳۹۱، ۱۱:۳۳

نقد ماه به روایت آه ـ2/

کارهای مذهبی، پرغلط‌ترین آثار منتشر شده در ایران است

کارهای مذهبی، پرغلط‌ترین آثار منتشر شده در ایران است

ابوالفضل زرویی نصرآباد در نشست کتاب «ماه به روایت آه» عنوان کرد: پرغلط ترین و زشت‌ترین آثار منتشر شده در کشور ما در سال‌های قبل و بعد از انقلاب آثار مذهبی و ماتریالیستی بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «ماه به روایت آه» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد با حضور نویسنده و صادق کرمیار و با اجرای شهرام شکیبا عصر روز سه‌شنبه 7 آذر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

در این نشست ابوالفضل زرویی، نویسنده این رمان با اشاره به علاقه‌اش به نقد بی‌محابای این کتاب گفت: واقعیت این است که اگر فقط بخواهیم سختی کار نوشتن این رمان را بگوییم و خودمان را از مشکلات آن تبرئه کنیم، اتفاقی نمی‌افتد. این نقد و نظرهای افراد مختلف به این رمان است که به ما کمک می‌کند تا در آینده کار نوشتنمان را بهبود ببخشیم.

وی ادامه داد: صاحب اصلی این کتاب سیدمهدی شجاعی است. او بود که به من انگیزه نوشتن این کار را داد، من همیشه گفته‌ام شادی این کار«بار خورده» بود تا من انجامش دهم، اما شکل دهنده و حمایت کننده‌اش شخص آقای شجاعی است.

زرویی در ادامه در پاسخ به سئوالی در مورد میزان وفاداری رمان خود به حقایق تاریخی در مورد حادثه عاشورا گفت: اینکه چه کسانی محدوده تاریخ را تعریف می‌کنند و تا کجا نویسنده اجازه دارد وجوه خیال خود را به کارش وارد کند، برمی‌گردد به شعور دینی نویسنده. به نظرم ما از دو طرف بام افتاده‌ایم، از یک سو ادبیات دینی‌مان شده است ادبیات مداحی، یعنی اگر طلبید و حس و حالی داشتیم به ائمه و انسان‌های معصوم و بزرگ رنگ و رویی می‌دهیم به مقام خدایی می‌رسانیمشان. از طرف دیگر برخی از محققان هم بر این باورند که ادبیات دینی باید به تمام منابع موجود رجوع کند و ازهیچ روایتی ساده نگذرد.

زرویی ادامه داد: مرز حرکت در این میان باریک است. من هم به عنوان نویسنده با پژوهش سعی می‌کنم که آنچه به خود واقعیت نزدیک است، برسم. البته قدری هم قضاوت نویسنده در این میان تاثیرگذاراست؛ مثلا اگر جایی کارش گیر کرد سوار بر موج زمانه‌اش شود و نقش بازی کند یا این که نه. به هر حال چیزی به نام وجدان هنری و اخلاقی هم وجود دارد و من در نگارش این کتاب سعی کردم  آن را مد نظر داشته باشم.

این نویسنده ادامه داد: چکیده آنچه درباره حضرت عباس (ع) وجود دارد را می‌توان در چهار صفحه کاغذ معمولی جا داد. در تاریخ شاید یک واقعه درباره ایشان به 50 شکل مختلف گفته شده است که حتی برخی توهین‌آمیز وغیرمعمول هستند. خب طبیعی است که در این جور مواقع و با این حجم کم از اطلاعات نویسنده اجازه دخل و تصرف در اطلاعات را ندارد اما برخی از روایت‌های مورد پذیرش اهل تاریخ به خاطر اینکه اهل دین آن را نمی‌پذیرند، قابل روایت شدن نیست و این نکته مهمی در خلق ادبیات مذهبی است.

زرویی ادامه داد: اگر بپرسند که کتاب من چقدر مبتنی بر واقعیت است می‌گویم اطمینان قلبی دارم که هیچ کجای این کتاب سعی نکردم چیزی بر واقعیت اضافه کنم. شان افراد را محفوظ نگه داشتم و از زبان امام حسین (ع) حتی کلمه‌ای که نقل تاریخی و روایی نداشته باشد، نقل نکرده‌ام. شاید من جایی اعمال ذوق کرده باشم و به جای تاریخ قمری از تاریخ شمسی استفاده کرده‌ام. این فقط به خاطر این بوده که مخاطب بفهمد که حادثه عاشورا در چه حال و هوایی رخ داده است. شاید افرادی باشند که روایت‌های دیگری از زندگی حضرت ابوالفضل (ع) را بپذیرند و به کار ببندند، اما من به خاطر اینکه این روایت‌ها چیزی به شخصیت ایشان اضافه نمی‌کرد و تنها از او می‌کاست آنها را نقل نکرده‌ام.

این نویسنده و شاعر ادامه داد: تاریخ در مورد بسیاری از ائمه ما تنها به روایت کیفیت شهادت شان بسنده کرده است و در مورد تولد، زندگی و ممر اعاشه آنها چیزی نگفته است. به هر حال امامت که شغل نبوده است، هر یک از آنها شغلی داشته‌اند و حتی بسیاری از آنها با وجود اینکه بر مدار حکومت نبوده‌اند گشاده دست و ثروتمند بوده اند. بر همین مبنا ادبیات دینی ما هم درباره زندگی ائمه ساکت بوده است. من در این کار تمام سعی‌ام این بود که مقتل ننویسم، روضه نخوانم و حتی شرح واقعه شهادت حضرت ابوالفضل (ع) را هم ندهم. جالب است که خیلی از دوستان به من می گفتند چرا عنوان می‌کنی که او در روز عاشورا کشته شده است؟ بسیری هنوز نمی‌دانستند که حضرت عباس (ع) در روز عاشورا هرگز اجازه جنگ نیافت و تنها امام حسین (ع) به او اجازه داد که برای تهیه آب به سمت دشمن برود. در واقع امام فرزندان خودش را هم بلاگردان برادرش کرده بود و دوست نداشت با دست خود او را به میدان بفرستد.

وی ادامه داد: در مورد شهادت حضرت عباس (ع) مقاتل اختلاف نظرهای فراوانی دارند از قضا راویان آن در نظرهای خودشان بسیار جدل می‌کنند. خب طبیعی است که من هم اجازه نداشتم خیلی با دست باز عمل کنم. حسم و پژوهش‌هایم به من می‌گفت که اتفاقات مرتبط با زندگی حضرت عباس (ع) بسیار کم و مغلوط روایت شده و آن چه هم که هست بسیار بی‌ذوق و بی‌سلیقه نوشته شده است. من زمانی دیگر هم این را گفته بودم که پرغلط ترین و زشت‌ترین آثار منتشر شده در کشور ما در سال‌های قبل و بعد از انقلاب آثار مذهبی و ماتریالیستی بوده انگار این کتاب‌ها نه برای خواندن که برای نخواندن تولید می‌شده است. من باید می‌گشتم و منابع به درد بخور را در میان آنها پیدا می‌کردم و جالب است که بگویم حتی کتاب‌های «کامل ابن اثیر» و «تاریخ طبری» هم در این مورد اطلاعات قابل توجهی نداشته و تنها کتاب «موسوعه امام حسین (ع)» که نشر مدرسه آن را چاپ کرده است به من کمک فراوانی کرد.

زرویی در ادامه به شخصیت همسر حضرت عباس (ع) اشاره کرد و گفت: در تاریخ آمده است که او بعد از شهادت حضرت عباس (ع) دوبار ازدواج کرد که ازدواج دوم از قضا با فردی بوده که با اشقیا حادثه کربلا مرتبط بود. من سعی کردم به نوعی شخصیت او را در کتابش سرد نشان دهم، البته تلاشم این بود که به حفره‌های خالی تاریخ وارد نشوم و چیزی نگویم که ناقض تاریخ باشد تنها لحن او بود که این را نشان می‌داد.

این نویسنده در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به سئوالی درباره اینکه چرا با اینکه سابقه نگارش رمان را نداشته است نگارش این کار را پذیرفته، گفت: ادبیات مذهبی و تاریخ اسلام همواره جزو علاقه‌مندی‌های من بوده. این همه روایت و کشف ارتباط میان آدم‌ها در تاریخ اسلام برای من همیشه جذاب بوده و متاسفانه به دلیل عدم ورود انسان‌هایی که نگاه تخصصی به آن دارند، این حوزه از تاریخ همیشه آسیب دیده است. حس من این بود که این همه بی‌ذوقی به تاریخ اسلام هم در ظاهر و هم در باطن ادبیات دینی ما رخنه کرده است. افرادی بوده‌اند که انگار آن را قبضه کرده و متون و طرح‌های املتی تولید کرده‌اند. در ذهن من بود که باید به این ادبیات ادای دین کرد و کتاب‌هایی درآورد زیبا و بدون غلط که قشر باسواد میانه جامعه هم بتواند آن را بخواند، نه اینکه وارد دریایی شویم که از پس جمع کردنش برنیاییم.

زرویی ادامه داد: دوست نداشتم کاری بنویسم که اگر کسی آن را خواند بگوید او حتی به خودش زحمت نداده که کمی در مورد موضوع تحقیق کند و همینطور جوششی هرچه به ذهنش آمده نوشته است. تعارف که نداریم. رمان روشنفکری به هر حال هزار صاحب دارد، اما رمان دینی این گونه نیست. همه امیدم این بود که لااقل کمی بهتر از سایر آثار بنویسم. واقعاً هنوز که هنوز است ادبیات مذهبی یکی از مظلوم‌ترین گونه‌های ادبیات کشور ماست؛ البته ادبیات مذهبی نه لمپنیزم مذهبی.

کد خبر 1753181

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha