۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۲۱:۲۹

«ناخواسته» دوئل با نفس است/ عاشقانه ای برای نمایش باور و اعتقادات انسانی

«ناخواسته» دوئل با نفس است/ عاشقانه ای برای نمایش باور و اعتقادات انسانی

برزو نیکنژاد کارگردان فیلم «ناخواسته» با اشاره به اینکه این فیلم سینمایی نمایش باور و اعتقادات انسانی در بستری عاشقانه است عنوان کرد در این اثر جاده ای قصد داشته در دل کویر دوئل انسانها با نفسشان را به تصویر بکشد.

خبرگاری مهر - سرویس فرهنگ و هنر: فیلم سینمایی «ناخواسته» به عنوان نخستین فیلم برزو نیک نژاد از اوایل آبان ماه جاری در قم كلید خورد و سپس گروه در كاشان، نائین، انارک، خور و بیابانک فیلمبرداری این اثر سینمایی را ادامه دادند.
 
مهتاب كرامتی، مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، مهدی فقیه، محمد سید زاده، ستاره اسکندری، همایون ارشادی و فرهاد قائمیان بازیگران این فیلم سینمایی هستند که اثری جاده ای به حساب می آید و مضمونی درام و عاشقانه دارد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: هر از گاهی اتفاقاتی می افتد، خوب، بد كه اگر جاده زندگیمان را تغییر ندهد، پیچ و تابش گریز ناپذیر است. ما خواسته، كاری می كنیم برای دوری از ناخواسته های سر زده، ولی گهگاه سرنوشتمان رقم می خورد، با همین ناخواسته ها.
 
برزو نیک نژاد را بیشتر به عنوان دستیار کارگردان و فیلمنامه نویس می شناسند. فعالیت وی بیشتر در تلویزیون متمرکز بوده و نگارش فیلمنامه سریال «دودکش» به کارگردانی محمد حسین لطیفی آخرین کار وی در تلویزیون به حساب می آید. با این کارگردان درباره مراحل تولید و مضمون اولین فیلمش گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
 
* برای ساخت اولین فیلمتان به سراغ یک فیلم جاده ای رفتید. چطور شد که تصمیم گرفتید مضمون عشق و اعتقاد را در بستر یک فیلم جاده ای به تصویر بکشید؟
 
برزو نیکنژاد: ساخت یک فیلم جاده ای را برای ساخت اولین فیلمم انتخاب نکردم در واقع فیلم جاده ای من را انتخاب کرد. دوست داشتم فیلمنامه دیگری را بسازم و اصلا سه فیلمنامه آماده ساخت در اختیار داشتم که یکی از آنها را بیشتر دوست داشتم. اما زمانی که متوجه می شوید تنها 20 میلیون تومان پول دارید ترجیح می دهید به سراغ فیلمی بروید که بشود با هزینه کمتری آن را ساخت.
 
اگر نخواهیم سلیقه ای نگاه کنیم ساخت فیلم «ناخواسته» در این شرایط بهترین انتخابی بوده که می شد انجام داد. البته ناخواسته فیلمی جاده ای است که شرایط ساخت راحتی هم نداشته است.
 
 
*درسالهای اخیر محوریت حضور یک طلبه در فیلم های سینمایی بسیار باب شده است. مواجهه یک طلبه با دختری دور از خودش موضوعی تکراری دارد که در فیلم «زیر نور ماه» شاهد ظهورش بودیم. طلبه فیلم شما چه ویژگی هایی دارد که او را از کاراکتری کلیشه ای و بارهای تکرار شده دور کند. ماموریت معنوی این طلبه در فیلم شما چیست.
 
- معتقدم که فضای فیلم و نوع ارتباط هایی که در این اثر تصویر می شود با بقیه آثاری که با محوریت حضور یک طلبه ساخته شده کاملا متفاوت است. این فیلم فیلم اعتقادات آدم هاست. جدا از این «ناخواسته» یک فیلم کاملا زنانه و اجتماعی است. وقتی فیلم را از آخر به اول نگاه کنیم رفتار و کردار این طلبه جوان برای ما مفهوم دیگری می یابد. داستان این فیلم اجتماعی بیان اعتقادات به علاوه باور انسانهاست.
 
تا قبل از اینکه متوجه شویم این شخص که در فیلم نامش را هم نمی دانیم یک طلبه است او هیچ عکس العمل غیر معمولی از خود نشان نمی دهد و مثل همه آدم های عادی رفتار می کند. همه آدم هایی که در زندگی شان به باور رسیده اند و به چیزی معتقدند. طلبه برای من یک انسان است مثل همه انسان های دیگر البته به علاوه باورهایش.
 
در رمان«بی نوایان» ویکتور هوگو، می توان گفت اگر کشیش دو تا شمعدان را به ژان والژان هدیه نمی داد قصه با سر به زمین می خورد. ماموریت طلبه در این فیلم هم همین است. دختر در کنار این فرد احساس آرامش می کند این آدم همان کشیش «بی نوایان» است. شخصی که باور و اعتقادات انسانی اش را به اشتراک می گذارد. «ناخواسته» فیلمی عاشقانه با باور و اعتقادات انسانی است.
 
 
* در این فیلم دختری را به تصویر می کشید که برای دفاع از شرافتش می جنگد اما در میانه داستان همین دختر دست به دزدی می زند. این رفتار متناقض از نوع تربیت این شخص ناشی می شود یا قصد به تصویر کشیدن جوانان امروزی را داشتید که از لحاظ شخصیتی متزلزل هستند.
 
- این دختر در شرایطی زندگی می کند که شاید اگر هر کس دیگری هم جای او بود دست به چنین کاری می زد. اما با همه این اوصاف او باورهایش را هنوز از دست نداده است و زمانی که می فهمد پولی را که دزدیده برای پرداخت نمازهای نخوانده فردی از دست رفته بوده است آن را به جای خود بر می گرداند. این فرد در طول زندگی اش شاهد اتفاقات عجیب و غریبی بوده که شخصیتش را شکل داده است اما هنوز اعتقادش را از دست نداده و حتی از شرافتش محافظت می کند.
 
این دختر در دیالوگی به طلبه می گوید که تا به حال کسی را ندیده که به خاطر خودش کاری را انجام داده باشد و هرکس برایش کاری کرده از او توقعی داشته است. این دختر شخصیت پیچیده ای دارد و حتی زمانی که از زندگی گذشته و طلاقش حرف می زند مخاطب مطمئن نیست که او راست می گوید یا نه. حتی خود من هم نمی دانم که او راست می گوید یا دروغ. چون آدم های این فیلم بر اساس شرایطی که در آن قرار گرفته اند حرف می زنند حتی بعد متوجه می شویم که کاراکتر مهتاب کرامتی هم در مورد زندگی اش دروغ گفته است.
 
شخصیت پردازی و گفتار و رفتار کاراکترها باعث می شود که در فیلم از تعریف قصه یک خطی فاصله بگیریم. کاراکترهای داستان همه می خواهند حرف خودشان را بزنند نه اینکه به صحبتهای طرف مقابل گوش دهند. امثال این دختر در جامعه ما فراوان یافت می شود. افرادی که به دلیل اعتقادشان دست به هر کاری نمی زنند.
در ایران همه ما بچه مسلمان هستیم. شاید عده ای در ظاهر به نظر برسد که اعتقاداتشان کمتر از بقیه است اما همین آدم ها زمانی که وارد حرم حضرت معصومه(س) و حرم امام رضا(ع) می شوند حال و هوای دیگری پیدا می کنند. بنابراین ممکن است ظاهر این دختر نسبت به خانواده و شهری که در آن سکونت دارد مغایرت داشته باشد اما در ته ذهنش هنوز به چیزهایی پایبند است.
 
در این فیلم شرایط به شکلی ناخواسته آدم ها را کنار هم قرار می دهند و ما شاهد برشی از زندگی هر کدام از آنها هستیم. همین شرایط ناخواسته و اتفاقی خیلی اوقات به خواسته های ما تبدیل می شوند. ناخواسته ترین خواسته دل در کل زندگی یک آدم عاشق شدن است. در این فیلم نیز طلبه ما ناخواسته عاشق می شود.
 
من این فیلم را دوست دارم و حس می کنم که قابل دفاع است و باید دیده شود. این فیلم یک دوئل با نفس است. خاموش کردن عطش نفس در اوج عاشق شدن نتیجه همین دوئل است. عشق جزو موهبت های آسمانی است و ما در این فیلم کمی به عشق زمینی پرداخته ایم. عشقی که ابراز نمی شود. من باید این آدم ها را به دل کویر می بردم تا بتوانم به درستی دوئل با نفسشان را به تصویر بکشم.
 
 
*«ناخواسته» با حادثه پایان می یابد حادثه ای که برای مخاطب غیر قابل پیش بینی است. اگر قرار است دختر در این اثر به واسطه حضور این طلبه به آرامش روحی برسد چرا در پایان فیلم شاهد آوار حوادث بر سر او هستیم. ممکن است با شرایط تازه ای که دختر با آن مواجه می شود به راهی کشیده شود که در ابتدای داستان آمادگی اش را نشان داده بود.
 
- در طول فیلم بارها هشدار بروز این حادثه به مخاطب داده می شود بنابراین این اتفاق زیاد هم غیر قابل پیش بینی نیست. همه این اتفاقات ناخواسته در فیلم شکل می گیرد. اتفاقاتی که کسی منتظرش نیست اما می دانیم که ممکن است پیش بیاید. این فیلم می توانست به شیوه دیگری پایان یابد چون در زندگی انسانها ممکن است هزاران راه وجود داشته باشد اما تلاش ما این بود که به باور رسیدن افراد را به تصویر بکشیم.
من در دل همین مردم زندگی می کنم و فیلمنامه ای را هم که نوشته ام از دل همین مردم بیرون آمده است.
 
* مهتاب کرامتی در این فیلم گریم متفاوتی دارد. چه به طراحی گریم این شخصیت رسیدید؟
 
- ایمان امیدواری طراح گریم این فیلم سینمایی است. او یکی از کاربلد ترین و حرفه ای ترین طراحان گریم سینماست. در این کار دوست داشتم کاراکتر مهتاب کرامتی در عین زیبا بودن زنی رنج کشیده را به ذهن متبادر کند. زنی که در گذشته ای نه چندان دور زیبا و شاداب بوده اما به خاطر شرایطی که در آن قرار گرفته خسته و رنجور شده است. امیدواری به زیبایی شکسته شدن این زن را به تصویر کشید.
مهتاب کرامتی یکی از حرفه ای ترین بازیگرانی است که من در سینمای ایران می شناسم. بازیگری که گریم و لباس برایش هیچ اهمیتی ندارد و همیشه در خدمت فیلم است.
 
* قاب تصویری زیبا یکی از محسنات فیلم شما به حساب می آید. برای رسیدن به این فرم تصویری چقدر با مسعود سلامی تعامل داشتید؟
 
- این فیلم در 36 جلسه فیلمبرداری شد و ما شرایط سختی در زمان تولید داشتیم اما این شرایط باعث نشد که برای فیلم کم بگذاریم. من هر روز با استوری برد سر صحنه فیلم می رفتم تا بتوانم به نماهای تازه تری دست پیدا کنم. با مسعود سلامی برای همه پلانهای فیلم طراحی داشتیم و چگونگی گرفتن هر صحنه را از قبل بررسی می کردیم.
 
برای این فیلم به سراغ فیلمبرداری رفتم که قابلیتهایی داشته باشد که کمتر کسی از آنها بهره برده. با وجود جاده ای بودن فیلم من در این کار از فیلمرو استفاده نکردم تا حس زندگی از فیلم گرفته نشود. امیدوارم قابلیتها و ویژگی هایش مورد پسند مخاطبان قرار گیرد.
 
 
 
کد خبر 2226431

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha