۲۷ آبان ۱۳۹۳، ۱۷:۵۸

جایگاه نقد در توسعه کتاب و کتابخوانی کودک؛

بایدها و نبایدهای نقد در ادبیات کودک/ کاموس: جامعه ما سوال‌محور نیست

بایدها و نبایدهای نقد در ادبیات کودک/ کاموس: جامعه ما سوال‌محور نیست

مهدی کاموس پژوهشگر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در نشست جایگاه نقد در توسعه کتاب کودک، با اشاره به اینکه فناوری‌های نوین موجب گسترش شبه نقدها شده است، گفت: این شبه نقدها موجب می شوند که نقدهای علمی و اصولی مفید، تاثیرگذار نباشند.

به گزارش خبرنگار مهر، سیدعلی محمد رفیعی در نشست «جایگاه نقد در توسعه کتاب و کتابخوانی کودک» که عصر امروز 27 آبان ماه در سرای اهل قلم برگزار شد، اطلاع رسانی در حوزه نقد را مهم دانست و گفت: اطلاع رسانی و روابط عمومیِ نقد اهمیت بسیار دارد؛ زیرا نقدی که نوشته می شود باید در اختیار مخاطبان نقد که پدیدآورندگان یک اثر، ناشران و حتی مخاطبان اصلی خود اثر هستند، قرار گیرد. مخاطبان اصلی نقد ادبیات کودک می‌توانند خودِ کودکان و نوجوانان باشند، اما در جامعه ما یک پدیدآورنده گاهی متوجه این نمی‌شود که کارش نقد شده است.

به گفته این منتقد دینی ادبیات کودک، باید سازمانی تعریف شود تا مخاطبان نقد در جریان متنی که درباره اثر مورد نظر نوشته شده، قرار گیرند وگرنه هر قدر نقدی که نوشته می شود، جامع و علمی باشد، اما به گوش کسانی که مولف و اثرگذارند، نرسد، هیچ فایده و معنا و مفهومی ندارد و در جامعه ما بین نقد مخاطبان آن و فرهنگ پلی تعریف نشده است و تا این مشکل حل نشود، نقد در جامعه ما رشد نمی کند.

رفیعی همچنین بیان کرد: نقد باید پیگیری شود، اما پیش از اینکه نقدی انجام شود، باید به چند نکته توجه کرد؛ یکی از این موارد تخصصی بودن نقد است؛ نقد هم به لحاظ ساختاری، هم به لحاظ محتوایی باید تخصصی باشد منتقد باید حد و حدود و تخصص خود را بداند و از آن فراتر نرود. او باید بداند در چه حوزه ای می‌خواهد به نقد یک اثر بپردازد؟ آیا قرار است کتاب منتشر شده را به لحاظ جامعه شناختی نقد کند یا به نقد ادبی آن بپردازد؟ یکی دیگر از مواردی که باید به آن توجه شود، فرهنگ نقدپذیری است؛ گاهی در سرزمین ما هم ناقد می ترسد نویسنده صاحب قلمی را نقد کند، هم نویسنده، نقد را نمی پذیرد گاهی هم اصحاب رسانه این وجدان کاری را ندارند که نقد اصولی را منتشر کنند.

پس از آن مهدی کاموس، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان در سخنانی با اشاره به اینکه در حوزه نقد ادبیات کودک با دو مقوله جدی روبرو هستیم، گفت: کارکرد نقد در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فراتر از کارکرد آن در سایر حوزه ها است. رولان بارت می گوید نقد سخنی است بر سخن دیگر، پس ما به نقد اثری می پردازیم که ارزش نقد کردن داشته باشد، اما این سوال پیش می آید آیا منتقد حرفه ای داریم؟ آیا نشر حرفه ای در مملکت ما معنا و مفهوم دارد؟ زمانی می توانیم به این پرسش ها پاسخ دهیم که سیاستگذاری های فرهنگی‌مان، اقتصاد نشرمان و تبلیغاتی که در زمینه کتاب انجام می دهیم، مناسب و به‌سامان باشد.

به گفته مؤلف «تاریخ شفاهی ادبیات کودک» نقد به بهبود چرخه مصرف کتاب کمک نمی کند؛ چرا که مسئولان، کارشناسان، مردم و مخاطبان هیچ واکنشی به نقد نشان نمی دهند، اما نقد ژورنالیستی که به معرفی ساده کتاب ها و نقد ساختاری آن می پردازد، تا اندازه ای به بهبود چرخه اقتصادی نشر کمک می کند، اما نویسنده های ما اهمیت چندانی به نقد نمی دهند و جایگاه نقد در حوزه کتاب، جایگاه ارجمندی نیست.

کاموس با اشاره به اینکه تولیدکنندگان نقد چه کسانی هستند، گفت: روزنامه‌نگاران، تولیدکنندگان نقدهایی هستند که بیشتر جنبه تبلیغی دارند، جامعه دانشگاهی نقدی می نویسد که جنبه پژوهشی دارد، نقد نویسندگان بیشتر به کار نویسندگان دیگر می آید و یکسری نقدهای ذوقی هم وجود دارد که با حضور شبکه های اجتماعی معنا و مفهوم بیشتری پیدا کرده است، اما نه این نقدها و نه منتقدانشان علمی و معتبر نیستند.

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان گفته های خود را با این پرسش که «چرا نقدها موثر نیستند؟» پی گرفت و ادامه داد: یکی از دلایل، مشکلات نظام آموزشی ما است. در این نظام تحمل خوانندگان و نویسندگان بسیار پایین است. مشکل دیگر، شبهه نقدهایی است که وجود دارد این شبه نقدها بازتاب اندیشه و نظر دیگران درباره یک اثر یا درباره یک ایدئولوژی هستند در حالی که نقد اندیشیدن درباره محتوا و ساختار یک کتاب در بستر زبان علمی است.

به گفته کاموس، مهندسی مجدد در نظام جامع آموزشی کشور از نظارت آموزش و پرورش در سازمان صدا و سیما گرفته تا خانواده ها و هر جایی که در اجتماعی سازی کودکان نقش دارد، به بهبود وضع نقد می انجامد، گرچه فناوری های نوین موجب شده هر کس منتقد شود، بدون اینکه اندیشیدن بلد باشد یا زبان علمی بداند همه این منتقدین در شبکه های اجتماعی برای خود یک باشگاه خوانندگان تشکیل داده اند و «شبه نقد» می کنند و این شبه نقدها موجب می شوند که نقدهای علمی و اصولی مفید عمل نکنند.

وی با اشاره به اینکه در سال های اخیر جامعه ای تربیت شده که سوال محور نیست، گفت: در چنین نظامی دو اتفاق می افتد انسان ها «همه چیز دان» می شوند و دیگر اینکه هیچ کس نقشه راه را نمی داند و تنها انسان های «همه چیزدان» هستند که به اشتباه فکر می کنند «بلدِ راه» هستند، پس اصلاح الگوی مصرف کتاب در حوزه کودک در گرو به رسمیت شناختن دوره کودکی است.

کد خبر 2424012