سرويس سياسي خبرگزاري "مهر"،فتحي شقاقي سه سال پس از شكست سال 1948 در اردوگاه پناهندگان فلسطيني در رفح واقع در نوار غزه، در خانواده اي فقير چون ديگر آوارگان فلسطيني ديده به جهان گشود، پدر او كارگر متديني بود كه در عين حال امام جماعت دهكده نيز بود.
وي 18 ساله بود كه مادرش را از دست داد، او تحصيلات دبيرستاني را در مدارس منطقه غزه كه شاهد اولين فعاليت هاي سياسي او بودند، به پايان رسانيد.
سپس در كالج (بيرزيت) در رشته رياضيات تحصيل كرد و تا سال 1953 در بيت المقدس آموزگار بود . وي سپس براي ادامه تحصيل به مصر رفت.
شهيد شقاقي از دانشكده پزشكي دانشگاه ( الزقازيق) فارغ التحصيل شد و مدت يك سال نيز در بيمارستان كفرصقير در استان الشرقيه طبابت نمود و پس از آن با تاسيس سازمان جهاد اسلامي، از مصر خارج گرديد.
در مدت اقامت و تحصيل در مصر ده ها بحث و بررسي و مقاله و شعر به نام هاي مستعار منتشر كرد كه معروف ترين اين نام ها ( عز الدين الفارس ) است . او مقالاتش را در مجله المختار الاسلامي چاپ قاهره با اين اسم امضاء نمود.
فتحي شقاقي چندين ماه در زندان القلعه حبس بود و در اين مدت تاثير عميقي بر افكار جوانان مسلمان مصر گذاشت.
در سال 1978 با تاسيس هسته تشكيلات جهاد اسلامي فلسطين توسط جوانان مسلمان و غيور فلسطيني در دانشگاه الزقازيق و ديگر دانشگاههاي مصر، زمينه اعلام موجوديت سازمان را فراهم آورد.
در سال 1980 با تشكيل كادر سياسي منظم سازمان جهاد اسلامي شكل گرفت و بعد از اين، هسته هاي آن به قلب فلسطين انتقال يافت تا نقطه آغازين تشكيل سازمان در داخل فلسطين شود.
در سال 1979 كتاب (خميني راه حل اسلامي و جايگزين) را منتشر نمود كه اولين كتاب منتشر شده در سطح جهان در مورد پيروزي انقلاب اسلامي ايران به زبان عربي بود . نسخه هاي چاپ اول آن يعني ده هزار نسخه بلافاصله پس از توزيع به فروش رفت. به دنبال آن شقاقي 4 روز زنداني شد و سپس در تاريخ 2/7/1979 به اتهام به فعاليت سياسي اسلامي مجددا به مدت 4 ماه در زندان القلعه بازداشت بود.
شقاقي در تاريخ 1/11/1980 از مصر اخراج گرديد و به فلسطين بازگشت. شقاقي پس از بازگشت به فلسطين به توزيع هسته هاي سازمان جهاد اسلامي در سرتاسر اراضي اشغالي و به خصوص در غزه و كرر پرداخت و همزمان به آموزش و تربيت كادرهاي جديدي براي جنبش و ساخت نيروهاي نظامي اقدام نمود.
شقاقي كه در آن هنگام در بيمارستان ويكتوريا در بيت المقدس كار مي كرد، در سال 1983 به اتهام تشكيل سازمان جهاد اسلامي به 11 ماه زندان محكوم شد و در سال 1986 هم به اتهام تحريك بر عليه رژيم اشغالگر قدس و انتقال اسلحه به غزه و وابستگي به جنبش جهاد اسلامي به چهار سال زندان و پنج سال حبس تعليقي محكوم گرديد كه پيش از پايان مدت محكوميتش مقامات صهيونيستي او ا در تاريخ 1/8/1988 از زندان به جنوب لبنان تبعيد كردند.
او تا زمان شهادتش در ساعت يك بعد ازظهر پنج شنبه مورخه 26 اكتبر 1995 در مقابل هتل ديپلماتيك جزيره مالت، در تبعيد به سر مي برد و در اين مدت تربيت جوانان و مبارزات فكري، فرهنگي و سياسي عليه دشمن صهيونيستي ادامه داد.
نظر شما