۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۴۰

به همت نشر ققنوس منتشر شد/

ملاقات با «شخصیت‌های اصلی آثار کافکا» در یک کتاب

ملاقات با «شخصیت‌های اصلی آثار کافکا» در یک کتاب

کتاب «شخصیت‌های اصلی در آثار کافکا» نوشته بهروز حاجی محمدی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مولف این کتاب عقیده دارد در تحلیل ابعاد گوناگون آثار کافکا تمکین به کلیشه های رایج از یک سو، و گرایش به اسطوره سازی های مرسوم از سوی دیگر، می توانند خواننده یا منتقد را از درک آثار کافکا و تنوع فضاهای داستانی او بازدارند.

حاجی محمدی همچنین باور دارد که از جمله کلیشه‌های مشهور، انتساب نگرش های پوچ گرا به آثار کافکاست. این محقق می گوید این همان ستمی است که بر ساموئل بکت، اوژن یونسکو، ادوارد آلبی، هارولد پینتر، آدامف و بسیاری دیگر نیز رفته است. او معتقد است این سوء تفاهم، راه مشاهده، تحلیل و کشف آثار ادبی را مسدود می کند و خواننده را از لذت ناشی از قرائت منشوری و پویای آثار ادبی باز می دارد.

بهروز حاجی محمدی در تحقیقی که حاصل آن کتاب «شخصیت‌های اصلی در آثار کافکا» شده است، با بررسی اجمالی ۳ رمان «گمشده»، «محاکمه» و «قصر» و تعدادی از داستان های کوتاه و تمثیلات کافکا، ویژگی‌های شخصیت های اصلی داستان های این نویسنده را دسته بندی و تحلیل کرده است.

شخصیت‌های اصلی این داستان های کافکا در کتاب مذکور مورد بررسی قرار گرفته اند: گمشده(آمریکا)، محاکمه، قصر، پزشک دهکده، خواب، نگرانی پدر خانواده، گزارشی برای یک آکادمی، هنرمند گرسنگی، پژوهش های یک سگ، مسخ، داوری، همسایه ام، جلوی قانون، یوزفینه آوازخوان یا مردم موش، آشوب معمولی، پوشیدون، نقب، عزیمت، گراکوس شکارچی، در اردوگاه کیفری، نگاهی پرت از پنجره، رهگذران، سطل سوار، بازگشت به خانه، ولش کن!، زن و شوهر.

حاجی محمدی در نتیجه گیری پایان کتاب، چند نکته را درباره شخصیت های داستانی کافکا، یادآوری می کند که یکی از آن ها، به این ترتیب است: شخصیت های داستانی کافکا عمدتا در سایه اند و وضوح تصویری و شناسنامه ای ندارند.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

در داستان های کافکا، پدران به تنبیه پسران خود کفایت نمی کنند، بلکه آنان را می کشند. در داستان «داوری»، پسر از جانب پدر به مرگ محکوم می شود. در مسخ نیز چنین است. تغییر شکل سامسا به یک حشره و تلاش او در توضیح وضعیت خود، نتیجه ناگواری در بر دارد. پدر با پرتاب سیب به طرف گرگور و زخمی کردن او باعث مرگش می شود. ظاهرا گرگور، به دلیل تغییر شکل خود، عرف رایج اجتماعی را نادیده گرفته و از تمکین به شرایط موجود و تحمل فشار سنگین جسمی _ روحی سر باز زده است. محکومیت به مرگ نیز تاوان این عرف شکنی است. در این حال، خانواده گرگور به عنوان کارگزاران نظم نمادین اجتماعی، به جسد او همچون آشغالی نگاه می کنند که بایدش دور ریخت تا برای زندگی راحت، جایی باز شود. بازتاب این تصویر، به گونه ای در یکی از نامه های مشهور کافکا به فلیسه دیده می شود...

این کتاب با ۱۵۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 2501875

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha