خبرگزاری مهر، گروه فرهنگی، امیر هاشمی مقدم
پیش از نوروز، فایل صوتی «افسانه فیل و پراید» که سخنرانی یکی از جامعهشناسان کشور بود، توسط یکی از اقتصاددانان در فضای تلگرامی پخش شد. پخشکننده، از خوانندگان خواست آنرا برای دیگران هم فرستاده تا در تعطیلات نوروز شنیده و دربارهاش بحث کنند. این فایل بیش از سه میلیون بار دیده و شنیده شد (اگر از آنانی که فایل را ذخیره کرده و بعدا خودشان فرستادند، یا کانالهای دیگری که خودشان این کار را کردند، یا آنانی که متن آن سخنرانی را خوانده بودند، چشمپوشی کنیم). آن هم در حالیکه کانال اقتصاددانی که این فایل را پخش کرده بود، حدود چهل هزار دنبالکننده داشت. این رویداد از چند جهت ارزش توجه دارد:
1- این نخستین بار است که صدای یک اندیشمند علوم اجتماعی ایران، در چنین مقیاس گستردهای شنیده میشود. آن هم در حالیکه تقریبا هیچ مطلب تلگرامی دیگری، حتی از کانالهایی که چند میلیون دنبالکننده دارد، در این مقیاس بازنشر نشده است (دستکم نگارنده نمیشناسد).
2- این توجه به و استقبال از سخنرانی یادشده، نمونهای است که نشان میدهد برخلاف برخی ادعاها، استادان دانشگاههای ایران همچنان سرمایه اجتماعی بالایی را دارا بوده و دیدگاههایشان برای مردم مهم است. با وجود آنکه در دورههایی، برخی افراد بدون داشتن توانمندیهای لازم و بر پایه مسائلی دیگر در جرگه هیئت علمی دانشگاهها در آمدند، اما بهواسطه تولیدات علمی استادان، سره از ناسره تشخیص داده میشود. همان سخنران جامعهشناس چند سالی است که دغدغه کمآبی و مدیریت آب هم دارد؛ بنابراین کانالی راهاندازی کرد به نام «موفقیتهای کوچک ایرانیان» و درخواست کرد که هر کسی دغدغه آب دارد و گمان میکند تک نک ما میتوانیم موفقیتی کوچک در این زمینه به دست آوریم، عضو شود. در یک ماه، این کانال 26 هزار عضو به دست آورد که چیزی جز اعتماد به سرمایههای دانشگاهی، بهویژه در زمینه علوم اجتماعی نیست. این سرمایههای اجتماعی که میتوانست در بزنگاهها به سود کشور و مردم عمل کند (همچنانکه در ناآرامیهای دیماه، و همچنین هجوم مردم برای خرید دلار، همین افراد تلاش کردند مردم و شرایط را آرام کنند)
3- در حالیکه مقالات نشریات تخصصی توسط مردم عادی خوانده نمیشود، روزنامهها در انتشار دیدگاههای انتقادی دست به عصا راه میروند، رادیو و تلویزیون کمتر میلی به دعوت از اندیشمندان علوم اجتماعی داشته، شبکههای اجتماعی هشدار میدهند که در این شیوه نظارت باید بازنگری کرد.
4- تاکنون اندیشمندان علوم اجتماعی در ایران عموما در دو دسته جای میگرفتهاند: یا پشتوانه نظری قوی داشته و دیدگاههایشان هم نظری و معطوف به جامعه علمی تخصصی بود؛ یا دیدگاههای عامیانه داشته که بدون پشتوانه نظری بیان میشد و تفاوت چندانی با سخنان کوچه و بازاری نداشت. اما خوشبختانه چند سالی است که این اندیشمندان پی بردهاند که باید دستکم بخشی از دیدگاههای تخصصی را به زبان ساده هم بیان کرد. بنابراین چندی است در رسانهها، کسانی که در دیدگاههای نظری و روششناختی از پشتوانه خوبی برخوردارند، سخنانشان را به زبان سادهتر و همهفهم بیان میکنند. این سخنرانی را میتوان نقطه اوج پیوند این دو گروه یا دو دیدگاه دانست.
البته در همین رابطه، میتوان به انتقادهایی پرداخت که نسبت به این سخنرانی بیان شده بود. بیشتر این انتقادها به غیرعلمی بودن آن اشاره داشتند. در واقع این سخنرانی غیرعلمی نبود، بلکه توسط یک کارشناس جدی، اما به زبان ساده بیان شده بود.
5- نقدی اساسی که همیشه به علوم اجتماعی ایران وارد میشد، غیر کاربردی بودنشان بود. بخشی از این مسئله را میتوان در کیفیت پایین آموزشی، ورود کسانی که رتبههای پایین آزمون ورودی دانشگاهها را دارند، به رشتههای علوم اجتماعی و... دید. اما بخش دیگر این مسئله، دقیقا موضوع همین سخنرانی بود؛ یعنی انتظاراتی که از اندیشمندان علوم اجتماعی ایران میرود، این است که با همین محدودیتها و نگاههای تنگ، راهکارهای شگفتانگیز ارائه دهند؛ یا به بیان سخنران فایل یادشده، فیل را سوار پراید کنند. این مسئله را البته پیش از این هم، کسان دیگری نیز گفته بودند. برای نمونه، در برنامه «حذف و اضافه» که چهارشنبهشب ۳۰ اردیبهشت ۹۴ از شبکه سوم سیما با موضوع «هشت دهه علوم اجتماعی در ایران» پخش شد، آرمان ذاکری، دانشجوی دکترای جامعهشناسی، سخنانی شبیه همین را بیان کرد. اما این بار این مسئله ملموستر بیان شده و به لطف شبکههای اجتماعی، به طرز گستردهای نزد مردم پخش شد. دستکم اکنون علوم اجتماعی از بخشی از این اتهامهای ناکارآمدی و... خود را مبرا کرده و نشان داده چرا ناکارآمد مانده یا نگهداشته شده است. اما از سوی دیگر، صدای اندیشمندان علوم اجتماعی هم شنیده شد. هم مردم شنیدند و هم بیگمان بخشی از مسئولین. حالا دیگر توپ در زمین علوم اجتماعی نیست؛ دستکم همه نود دقیقه در زمینمان نیست.
6- این افسانه فیل و پراید، میتواند همچون چارچوبی تئوریک برای توجیه بسیاری از آنجه که ناکارآمدی علوم اجتماعی در ایران خوانده شده، به کار رود. دستکم نگارنده با نگاهی انسانشناسانه به مشکلات گردشگری در ایران، پیش از این همین تئوری فیل و پراید را در نوشتهای دیگر به کار برده است. اینکه چرا ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، دوبی، کردستان عراق و... در نوروز توسط گردشگران ایرانی تسخیر شد و در تابستان دوباره تسخیر میشود، چیزی است که از لابلای بسیاری از پژوهشهای اجتماعی میتوان به پاسخش دست یافت. اصلا گاهی نیاز به انجام پژوهش هم نیست. به قول سخنران این فایل، مسائل ایران آنچنان ساده و آشکار شده که دیگر علوم اجتماعیها بیکار شدهاند.
نظر شما