به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه همبستگی در ستون سر مقاله امروز خود به قلم دکتر حسین علوی راد آورده است: نمیدانم چه خاصیتی در شهروندان ما وجود دارد که گاهی اوقات دچار توهم و چاخان گفتن و یا به تعبیری دیگر چاپلوسی و در مواردی هم دچار رفتار دوگانه میشویم!
در حالی که وانمود میشود که ما کشوری پیشرفته و توسعهیافته هستیم، اما واقعیتها و از جمله آمار و ارقام و مقایسه خود با دیگران چیز دیگری را به نمایش میگذارد.
فهرست 100 شرکت مهم در کشورهای اسلامی را برای خوانندگان مینویسم تا از این طریق به جایگاه خودمان در این بلوک آگاهی پیدا کنید (جدول 100 شرکت مهم کشورهای اسلامی را به دلیل طولانی بودن مطلب، امکان درج در روزنامه را نداشتیم. خوانندگان گرامی میتوانند با مراجعه به سایت روزنامه از طریق فایلPDF جدول مذکور را ملاحظه نمایند.) در میان 100 شرکت مهم کشورهای اسلامی تنها 3 شرکت یعنی 3 درصد آنها به شرح زیر ایرانی هستند:
1- شرکت ملی نفت ایران در رتبه دوم
2- شرکت ایران خودرو و شرکتهای تابعه در رتبه سی و هفتم
3- شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در رتبه سی و هشتم
میزان فروش شرکت ملی نفت ایران را دقیقا نمیدانم، احتمالا رقم آن معادل کل صادرات سالانه نفت که بین 50 تا60 میلیارد دلار است، برآورد میشود. لازم به ذکر است که شرکت ملی نفت ایران بعد از شرکت نفت سعودی قرار داد. از مجموعه این 100 شرکت، بیشتر از 24 درصد متعلق به شرکتهای ترک هستند که تا دو دهه پیش در همه زمینهها از ما عقب بودند و حالا با سرعت برق و باد دارند رشد میکنند. حال با این وضعیت چگونه ما در سال 1404 (2025 میلادی) کشور اول منطقه خواهیم شد!
در رتبه سوم این مجموعه، شرکتهای مالزی با 15 شرکت یعنی 15 درصد، شرکتهای سعودی با 10شرکت، اندونزی با 10 شرکت، امارات با 6 شرکت، مصر با 4 شرکت و دیگر کشورها در ردههای بعدی قرار دارند. اولین چیزی که به نظر میرسد این است که رشد اقتصادی و شکوفا شدن اقتصاد رابطه مستقیمی با آزادیهای سیاسی دارد.
هر جا که محیط بازتر است، اقتصاد هم شکوفاتر است. بنابراین ما برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی باید تلاش کنیم فضای سیاسی کشور را بازتر کنیم.
این موضوع را در حال حاضر در کشورهایی چون ترکیه، مالزی، اندونزی میتوان حس کرد و سعودیها هم در تلاش هستند تا با انجام تغییرات فضای بسته کشورشان را تغییر دهند. متاسفانه ما یا اقتصاددان نداریم و یا کم داریم. کسانی که اقتصاد درس میدهند، بیشتر اقتصادخوان هستند نه اقتصاددان! اقتصاددان واقعی عبدالله طالبی و .... هستند که برخی از آنها را بنا به دلایلی نمیشود نام برد.
بهعنوان شاهد بحثم یادآور میشوم که انجمن اقتصاددانان ایران در حال حاضر یک دفتر کار برای تشکیل جلساتش ندارد و برای جمع شدن دست به طرف اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران دراز میکنند. انجمنی اقتصادی که نتواند برای خودش یک دفتر کار آبرومند تدارک ببیند، چگونه میتواند برای اقتصاد کشور چارهاندیشی کند و تولید ثروت کند؟
قنبرکزدن گروههایی در نقاط مهم اقتصادی کشور از قبیل اتاق بازرگانی سازمان گسترش، شرکتهای سرمایهگذاری بانکها، شرکتهای تابعه و.... هستند که از اول انقلاب به صورت سازمانهای غیررسمی کاملا هوای همدیگر را دارند و صدتا رییس جمهور هم به گرد پایشان نمیرسد و حریفشان نمیشود.
برخی جلسات این گروه انگشتر عقیق به دست و تسبیحدار در هتل مریدین لندن، لافیت پاریس، قبرس، برج دبی شرایتون استانبول و بعضا مالزی و شانگهای تشکیل میشود. اگر مطابق اصل 24 قانون اساسی مفهوم واقعی آزادی بیان تضمین شود،
خیلی چیزها و ناگفتههایی که اقتصاد را به اینجا رسانده است میتوان برشمرد. مردم و رسانهها میتوانند از طریق رهبری)leadership( TQM، EFQM، Team اطلاعات واقعی که به درد مملکت میخورد را از محیط WEB استخراج کنند و بدون اینکه با دستگاههای نظارتی سرشاخ شوند این اطلاعات را در اختیار مردم بهویژه دانشجویان عزیز که باید در آینده به جای ما کشور را اداره کنند، قرار دهند تا معلوم شود که ما در کجا هستیم، کجا میخواهیم برویم و چگونه این راه را باید طی کنیم.
نظر شما