به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب «قطب نمای موفقیت» نوشته الکساندر جورجینیا اینکلمان رئیس کارگروه ایران در حزب CDO آلمان، دوشنبه شب ۲۸ آبان با حضور مترجم کتاب سید حمیدرضا عظیمی و اهالی فرهنگ و هنر در شهر کتاب فرشته برگزار شد.
بیژن امکانیان، سعید صادقی عکاس جنگ، اشمیتز رایزن فرهنگی بلژیک، خانم برایسنل برگر رایزن اقتصادی اتریش و جمعی از کارکنان رایزنیهای فرهنگی و سفارتخانههای مقیم ایران از جمله حاضران در این مراسم بودند.
الکساندر جورجینیا اینکلمان که از مادری ایران و پدری آلمانی متولد شده، به جهت ریشههای ایرانی خود، تلاش زیادی در راستای روابط ایران و آلمان داشته و با سیستم اینکلمان توانسته گامهای موثری برای هدایت افراد به سمت موفقیت بردارد.
مولف کتاب «قطب نمای موفقیت» ابتدای این مراسم گفت: امروز میخواهم رازی را با شما در میان بگذارم؛ در خانواده ما شعار این است که غریبهها، همان دوستانی هستند که ما هنوز آنها را نمیشناسیم. همین لحظه اگر هر کدام از ما تنها به کنار دست خود نگاه کنیم و به ناشناسهای کنارمان سلام کنیم، قطعا اتمسفر اینجا دوستانهتر و قشنگتر خواهد شد. اما مهم اینجاست که چه کسی این اتمسفرِ زیبا را ایجاد کرده است. این خودمان هستیم که توانستهایم با نوع برخورد و رفتارمان چنین فضایی را برای خودمان ایجاد کنیم.
وی افزود: همین امروز امکانِ این را داشتم که برای ده دقیقه با اتومبیل با کسی که تا به حال نمیشناختمش مسیری را طی کنم؛ مردی مسن که سرِ صحبت را با من باز کرده بود. او تمامِ این ده دقیقه را با من از گناه صحبت کرد و هر بار هم نظر مرا جویا میشد. اما به اعتقاد من بزرگ ترین گناه در زندگی ما انسانها این است که آینده خود را ببخشیم. موفقیت چیزی است انسان همواره به آن نیاز دارد. هیچگاه دنیا به مانندِ امروز نیاز به آدمهای موفق نداشته است که امروز دارد. با تمام پیشرفتهایی که بشر در موارد مختلف علمی داشته، مشکلات بشرِ امروز همانهایی هستند که در گذشته نیز با آن ها دست به گریبان بودند.
جورجینیا اینکلمان در ادامه گفت: بگذارید برایتان قصهای بگویم؛ مردی از رو به روی خانه زیبایی که پلکانی جلوی آن است، عبور میکند. چشمش به کودکی میخورد که به همراه سگی روی پلکان نشسته بود. از او میپرسد آیا سگ تو گاز میگیرد؟ پسرک پاسخ میدهد نه! مرد با خوشحالی قصد نوازش سگ را دارد که در کمال تعجب سگ دست او را گاز می گیرد. اعتراض میکند که تو گفتی سگات گاز نمیگیرد و پسرک پاسخ میدهد، خب این سگ من نیست. در واقع آن مرد سوال خود را درست نپرسیده بود. ما نیز برای رسیدن به موفقیت بایستی سوالِ درست را بپرسیم. ما در زندگی به هدف نیاز داریم، اما اهدافی روشن. اگر شما امروز از من بپرسید که هدفم از آمدن به ایران چه بوده، پاسخ میدهم که من به ایران آمدهام چون مردمِ ایران برایم مهم هستند. می دانید چرا شما مهم هستید؟ چون تنها شمایید که میتوانید تاثیر مثبتی روی خود و اطرافتان داشته باشید. در اینجا این نکته اهمیت دارد که چشمان شما تا چه حد می تواند خوب ببیند.
در بخش دیگری از این مراسم، سید محمد بهشتی مدیر اسبق سازمان میراث فرهنگی با اشاره به توانمندیها و منابع ایران در عرصههای گوناگون فرهنگی ـ هنری گفت: من در زمینه اقتصاد مطالعه زیادی ندارم اما به نظرم میرسد که اقتصاد به این معناست که منابع محدود را صرف دستیابی به نتایج مطلوب کنیم. بر این مبنا تمام موجوداتی که در طبیعت زیست میکنند، رفتارشان اقتصادی است و در این میان تنها موجودی که میتواند اقتصادی عمل نکند انسان است.
وی در ادامه یکی از صورتهای موفقیت را حل معادلات پیچیده بیان کرد و گفت: نگاهی به تمدنِ ایران نشان میدهد که ایرانیان همواره توانسته با حل معادلات پیچیده، زیستی مناسبی را برای خود فراهم آورند و تمدن خود را پایه ریزی کنند. به اعتقاد من یکی از صورتهای موفقیت حل معادلات پیچیده و اکتفا نکردنِ به حداقلهاست. در ایران سازهای وجود دارد که بسیار استثنایی است و میتواند نمادی از موفقیت باشد؛ پدیدهای به اسم یخچال. ساختمانی که در شهرهای حاشیه کویر ایران از جمله تهران وجود داشت که در فصل زمستان در آن مناطق یخ تولید میکردند و برای استفاده در فصل تابستان در مخزنی نگه میداشتند. تا پیش از اختراع یخچالهای الکتریکی امروز، در هیچ کجای جهان در فصل گرما یخ وجود نداشت تا نوشیدنیهای خود را خنک بنوشند مگر در ایران.
بهشتی گفت: در واقع ایرانیها صرفا برای یک لذت چنین سازهای را ایجاد کرده بودند و این خود نشان از تلاش آنها برای رسیدنِ به موفقیت با کمال مطلوب دارد. البته این روزها کمی حالِ ما ایرانیها خوب نیست، اما اگر فقط کمی حال ما بهتر شود، قاعدتا چنین خلاقیتهای هدفمندی را در تمامی عرصهها شاهد خواهیم بود. هنوز که هنوز است در عرصههایی که موکول به خلاقیت است مثل عرصههای هنری، ایرانیها همواره موفق عمل کردهاند. امیدوارم با اتفاقاتی نظیر همین کتاب حالِ ما ایرانی هر روز بهتر باشد.
نظر شما