محمد زارع شیرین کندی نوشت

میراث‌دار سنت سقراطی در فلسفه اسلامی علامه طباطبایی است نه دینانی

میراث‌دار سنت سقراطی در فلسفه اسلامی علامه طباطبایی است نه دینانی

دکتر ابراهیمی دینانی در هر گفت‌وگویی پیشاپیش دانایی و محق بودن‌اش را پیش فرض می‌گیرد و این هرچه باشد گفت‌وگو نیست. چرا او یک بار هم «نمی‌دانم» را به زبان نمی‌آورد؟

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه - محمد زارع شیرین کندی*: استاد دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی کتاب‌های خوبی در فلسفه اسلامی نوشته‌اند. «قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی» و «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» در زمره سودمندترین و خواندنی‌ترین آنهاست. یکی از ویژگی‌های آثار ایشان رسایی و روانی و سادگی است. فلسفه اسلامی که در نوع خود نسبتاً سنگین و دشوار و غامض است در آثار ابراهیمی دینانی به سهولت به بیان آمده است و این حاکی از فهم درست و دقیق و احاطه او بر آن است.

اما آن همه به این معنا نیست که همه کتاب‌های او پرمایه و پرمغز باشند. برخی آثارش، مانند «درخشش ابن رشد در فلسفه مشا» که در سال ۱۳۸۵ برنده جایزه کتاب سال شد، بنا به نظر محقق سرشناس، استاد دکتر یحیی یثربی، آکنده از مطالب بی ربط و پراکنده است و چیزی درخور به خواننده نمی‌دهد. دینانی فلسفه را عمدتاً از محضر علامه طباطبایی آموخته است و همواره نسبت به ایشان حقگزار است. بارها از ایشان شنیده‌ام که گفته است علامه طباطبایی آزاد اندیش‌ترین فیلسوفی است که من می‌شناسم.

علامه طباطبایی واقعاً مردی آزاده و وارسته بوده است و تفکر مستقل فلسفی را با هیچ چیز این دنیا معاوضه نمی‌کرده است. علامه فلسفه را به هیچکس و به هیچ مرجع قدرتی نفروخت. اما شاگردان ایشان، پس از انقلاب، کمترین شباهتی به ایشان نداشته‌اند. بیشتر شاگردان ایشان، از جمله همین دکتر دینانی، به قدرت و اقتدار آری گفتند و کمترین انتقاد و اعتراضی به وضع فلسفه اسلامی خادم و تابع و مفلوک نکردند. مردم علی الظاهر دینانی را اندیشمندی طرفدار عقل و منطق و گفت‌وگو می‌شناسند و برخی ژورنالیست‌های بی سواد نیز این رأی و گمان را تقویت کرده‌اند. اما این ظاهر قضیه است. زیرا دینانی همواره خود را با صدا و هیاهو و جار و جنجال اهل فسفه و تفکر نشان می‌دهد و پیوسته طرف گفت‌وگو را به ندانستن و جهل متهم می‌کند.

او پیشاپیش دانایی و محق بودن‌اش را پیش فرض می‌گیرد و این هرچه باشد گفت‌وگو نیست. چرا او یک بار هم «نمی‌دانم» را به زبان نمی‌آورد؟ در حالی که استادش علامه طباطبایی بارها گفته بود: «نمی‌دانم.» میراث برحق سنت سقراطی در فسفه اسلامی، علامه طباطبایی است نه دینانی. دینانی اگر می‌گفت «نمی دانم»، نمی‌توانست در سیمای زیبا هر هفته در برنامه‌ای با یک نفر گفت‌وگو کند و نمی‌توانست هر هفته مکررات بی حد وشمار را با آب و تاب فراوان و با ژست و لحن فیلسوفانه تکرار کند. 

اما یک کلمه نیز درباره درباره شاگردی و استاد: روز اول که مقطع کارشناسی ارشد را شروع کردم، دو درس با استاد دکتر دینانی داشتیم: فلسفه مشا و فلسفه اشراق. بعدها هم در مقطع دکتری یک درس با ایشان گذرانده‌ام. کلاس‌هایی بسیار گرم و صمیمی و دوستانه و پرخاطره بودند. استاد یک جمله از اشارات یا حکمه الاشراق را می‌خواند و کتاب را می‌بست و مباحثه آزاد آغاز می‌شد، تا پایان کلاس. در طول یک ترم، شاید، سه صفحه از حکمه الاشراق را هم نخواندیم و همه‌اش بحث و گفت‌وگوی آزاد بود. در پایان ترم هم امتحانی می‌گرفتند و معمولاً نمرات خوبی به دانشجویان می‌دادند. من، به رغم انتقاداتی که به استادم دارم، او را بسیار دوست دارم زیرا همیشه سوالاتم را با متانت و بزرگواری پاسخ می‌دادند. زادروزشان (پنجم دی) مبارک باشد.

*دکترای فلسفه از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. به قلم او کتاب‌هایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت» و «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» منتشر شده‌اند. زارع همچنین مترجم کتاب‌هایی چون «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفه‌ای جدید» اثر لوسین گلدمن و «نظریه اجتماعی و عمل سیاسی: بررسی رویکردهای پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی» نوشته برایان فی است.

کد خبر 5107386

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • علی IR ۱۴:۰۹ - ۱۴۰۲/۱۲/۱۷
      0 0
      آقای ابراهیمی دینانی شما دارید پافشاری می کنید که خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بوده و این تعصب شما در اثبات شیعه بودن خواجه نصیرالدین نشانه عقل نیست. شما همیشه می گویید تعصب بد است اما به شیعه بودن خودتان می بالید و انگار ارزش انسان به شیعه بودن است . چه فرقی می کند خواجه نصیرالدین شیعه بوده یا سنی و چ