خبرگزاری مهر، گروه دین و آئین، فاطمه ضیافتی فرامرزی: تبادل نظر و بعضاً برگزاری جلسات گفتگو میان بزرگان ادیان توحیدی سابقهای طولانی دارد. نمونههای متعددی را میتوان در تاریخ اسلام، مسیحیت و یهود یافت که در آن علمای هرکدام از این ادیان آسمانی با یکدیگر به بحث و گفتوگو پرداختهاند.
پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان با گذشتن بیش از یکسال محدودیتهای کرونایی برای یک سفر ۴ روزه امروز جمعه در میان تدابیر شدید امنیتی و مقررات منع ورود به بغداد، وارد عراق شد. در این سفر تاریخی، پاپ فرانسیس با آیت الله سیستانی نیز دیدار کرد.
ارتباطات بین علمای ادیان الهی و مذاهب مختلف سابقهای طولانی دارد و این دیدار تاریخی نخستین دیدار عالمان و اندیشمندان شیعه با بزرگان ادیان دیگر نبوده است. آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی زعیم حوزه علمیه قم، را میتوان از طلایهداران این عرصه دانست؛ عالم اندیشمندی که اعزام مبلغ به خارج از ایران را به منظور امر تبلیغ آغاز کرد و در عین حال با نگاه جامع خود منجر به تبادل علمی میان مدارس علمیه مذاهب مختلف در ممالک اسلامی شد. او اندیشه تقریب میان مذاهب اسلامی داشت و این مساله برایش از اهمیت خاصی برخوردار بود در نتیجه با هدف تحقق این مهم، نمایندهای برای عضویت در دارالتقریب به کشور مصر فرستاد و ثمره و برکت این رویکرد، فتوای معروف شیخ شلتوت برای به رسمیت شناخته شدن فقه شیعه نزد اهل سنت بود.
اقدامات آیتالله بروجردی به منظور تعامل و گفتوگو میان ادیان و البته نشر و تبلیغ دین مبین اسلام و خاصه مذهب تشیع محدود به موارد مذکور نشد. ایشان از هر فرصتی در راستای تحقق این هدف والا بهره میجست و این گواه تاریخ است که آن عالم وارسته در راستای نیل به این مهم، مجاهدتهای فراوانی کرد و سرمایه کلانی را به این امر اختصاص داد تا جایی که مرکز اسلامی هامبورگ به عنوان مهمترین مرکز اسلامی و شیعی در اروپا با حمایت مالی وی تأسیس شد. همچنین حضور نمایندگان آیتالله بروجردی به عنوان مبلغ و مدرس در کشورهایی نظیر آمریکا، مصر، بریتانیا، عربستان، پاکستان نمونهای دیگر از این اقدامات است که همه حکایت از آن دارد که زعیم حوزه علمیه قم تا چه اندازه تلاش بر گسترش تعامل و ایجاد ارتباط میان مسلمانان و سایر ادیان داشت.
نمونههایی از این دست به ویژه در تاریخ معاصر فراوان است و چه بسا بخش قابل توجهی از آنها مرهون زحمات، پیگیری و به طور ویژه دغدغه علمای شیعی و ایرانی بوده است. این روال گرچه که عموماً با هدف تعامل علمی، تقریب مذاهب و وحدت انجام میشد اما دستاوردهای دیگری هم داشت که از جمله مهمترین آنها میتوان به گسترش ظرفیتهای فرهنگی و بالا بردن سطح فکر و اندیشه مردم در جوامع مختلف به منظور پذیرش پیروان دیگر ادیان و تعامل با آنان اشاره داشت.
البته در این بین نباید فراموش کرد که برخی از این دیدارها نیز با هدف دادخواهی، بیداری و روشنگری شکل گرفته است. امام موسی صدر که آوازه سخنرانیها، روش تبلیغی نوین او و فعالیتهایش جهان اسلام را درنوردیده بود یکی از علمای برجسته شیعه بود که نسبت به ارتباطات بین ادیانی اهتمام ویژه ای داشت.
امام موسی صدر که به تعبیر حضرت آیت الله خامنهای، فرزند حوزهی علمیهی قم و بازماندهی یکی از خاندانهای بزرگ علمی در جهان تشیع بود در عرصه مراوادت بین الادیانی و همکاری با علمای ادیان آسمانی برای رفع محرومیت مستضعفان و مقابله با توطئههای دشمنان ادیان الهی فعالیتهای گسترده ای داشت.او خود یک مکتب بود و در روزگاری که گفتوگوی میان ادیان رواج چندانی نداشت، با سخنان روشنگرانه و بدیعاش، فُرمی متفاوت از ارتباطات بین دینی و تبلیغ دین را ارائه کرد.
امام موسی صدر در جهت گفتوگو و ارتباط با گروههای سیاسی و مذهبی مسیحیان لبنان برنامهریزی کرد و به طور جدی وارد عمل شد و روز به روز هم بر عمق و وسعت آن افزود
امام موسی صدر علاوه بر وحدت بین مذاهب اسلامی، به یک نوع اتحاد، گفتوگو و همزیستی میان پیروان سایر ادیان الهی نیز معتقد بود. او از روزهای آغازین حضور خود در لبنان، توجه خاصی به این مهم داشت. در جهت گفتوگو و ارتباط با گروههای سیاسی و مذهبی مسیحیان این کشور برنامهریزی کرد و به طور جدی وارد عمل شد و روز به روز هم بر عمق و وسعت آن افزود.
در نتیجه، در مدتی اندک با همه علما و شخصیتهای برجسته مسیحی آشنا شد و با بیشتر آنان، به ویژه با اسقف «یوسف الخوری» (مطران مارونی) در اسفند ۱۳۳۸ به طور رسمی روابط دوستانه برقرار کرد. او هرگز به این مقدار قانع نشد و همچنان روابط دوستانهاش را با سایر اقشار و طبقات مسیحی ادامه داد و برخی از معتمدان محلی و قبیلهای از شخصیتهای مسیحی را در فعالیتهای اجتماعی و امور خیریه با خود همراه ساخت. تابستان سال ۱۳۴۰ شمسی یکی از شخصیتهای معروف مسیحی به نام «رفله منصد» یک سوم از سهام کارخانه یخ سازی خود را وقف مؤسسه «بِرّ و احسان» کرد که مؤسس این جمعیت خیریه مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرفالدین بود و بعدها زیر نظر امام موسی صدر در جهت رسیدگی به محرومان جنوب لبنان اداره میشد. به علاوه، دو نفر پزشک مسیحی عضو رسمی این مرکز شدند تا به طور رایگان بیماران مراجعه کننده را معاینه و مداوا کنند.
او اعتقاد راسخ داشت که همزیستی مسلمانان و مسیحیان، یک سرمایه ملی مهم است و باید از آن در جهت حل مشکلات و معضلات اجتماعی بهره برداری کرد. وی در این راستا به قدری پیش رفت که مورد اعتماد و استناد محافل دینی مسیحیان شد. امام صدر خود در این باره میگوید:
«یک مؤسسه مسیحی لبنان به نام «دیر المخّلد» که به منزله حوزه علمیه آنهاست و کشیش تربیت میکند، از بنده دعوت کردند صحبت کنم… بعد از مدتی که از صحبت بنده گذشته بود، رئیس دِیر به مدیر کل تبلیغات لبنان که او هم مسیحی است، گفته بود: آن روحانیتی که سید موسی ظرف یک ساعت در محیط دیر ما ریخت، بیش از روحانیتی بود که در مدت شش سال ما به اینها میگوئیم. این حقیقتی است که مربوط به بنده نیست؛ مربوط به دین مطهر اسلام است.»
تعامل با بزرگان ادیان الهی منحصر به آیت الله بروجردی، امام موسی صدر نبوده و نیست و این مسیر همواره در حوزههای علمیه خصوصاً حوزه علمیه قم و نجف وجود داشته است.
دیدارهایی که حضرات آیات مکارم شیرازی، جوادی آملی، جعفر سبحانی و تعداد دیگری از مراجع تقلید و اساتید حوزه علمیه با اسقفها و کاردینالهای مسیحی و بزرگان دینی کلیمی ایرانی و خارجی داشتهاند در طول سالیان گذشته همواره وجود داشته و علما و مراجع در این دیدارها بر ادامه یافتن مراودات بین الادیانی تاکید کردهاند.
آیت الله مکارم شیرازی در دیداری که با جان کین اسقف کلیسای واشنگتن داشتند، با بیان این که همه ادیان الهی، پیروان خود را به نزدیکی با یکدیگر و محبت دعوت کردهاند گفت: علمای ادیان و مذاهب الهی همگی طرفدار صلح و محبت و زندگی مسالمتآمیز با یکدیگر هستند و دنیا را خالی از هر گونه جنگ و فساد و مسائل ضد اخلاقی میخواهند. ما علما با نزدیکی به یکدیگر میتوانیم به سهم خود از آلام بشریت کاسته و نقش مؤثری در ایجاد صلح و دوستی داشته باشیم. متأسفانه جنگ و سیاست ما را از یکدیگر دورتر میکند اما پیامبران ما را توصیه به نزدیکی با یکدیگر کرده است. ما سالیان دراز با هموطنان مسیحی و مذاهب دیگر همیشه برادرانه زندگی کرده و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم و لذا دلیلی بر جدایی نمیبینیم. ما از اتحاد ملتها و صلح و آرامش بهره میبریم، پس نباید اجازه دهیم که دشمنان مسیرها را تغییر دهند.
امروزه این سلسله گفتوگوها در ایران به مشارکت و با محوریت نهادهای دینی انجام میشود که از جمله آنها میتوان به تلاشهای مستمر حوزه علمیه قم، جامعه المصطفی (ص) العالمیه، مرکز گفتوگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و … اشاره داشت که هرکدام سالهای سال است که در راستای تحقق این امر با رهبران بلندپایه ادیان مختلف، نشستهای علمی و گفتوگو محور برگزار کرده و اقدام به نشر معارف دین کردهاند تا از رهگذر این رویکرد مبتنی بر نیاز روز به تحقق صلح از دریچه چشمه شفابخش ادیان کمک کنند.
این سلسله دیدارها و گفتوگوی مسالمتآمیز و تلاش برای ایجاد تعامل، حاصل کار یک دهه و یک سده نیست. قرنهاست که به یُمن تلاش بزرگان ادیان توحیدی به ویژه علمای شیعه این سیر شکل گرفته است. ذیل این نگاه و این سابقه طولانی و این دستاورد عظیم است که امروز شاهدیم که رهبران دینی اسلام و مسیحیت با یکدیگر دیدار میکنند.
به نظر میرسد، این روال تاریخی که طی قرنها بر اساس اندیشه و اقدام عاقلانه و مبتنی بر صلح عالِمان ادیان توحیدی خصوصاً علما و مراجع تقلید شیعه شکل گرفته است، فارغ از یک دیدار و گفتوگو، پیامی مهمتر را برای مردمان هر عصر داشته باشد، پیامی مبنی بر اینکه پیروان ادیان الهی، در صورتی که دست به دست دهند، میتوانند اقدامات بزرگ و جهانی را رقم بزنند. اقداماتی از جنس مقابله با ظلم و ستمی که جهان خواران در حق پیروان راستین ادیان الهی میکنند.
نظر شما