پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۰:۳۲

6 دهه جنایت،60سال مقاومت/

اسرائیل؛ از تروریسم تا مذاکره / پیوند منافع صهیونیسم و غرب(3)

اسرائیل؛ از تروریسم تا مذاکره / پیوند منافع صهیونیسم و غرب(3)

گروه بین الملل- خبرگزاری مهر : رژیم صهیونیستی امروزه از طریق تئوری خود در مذاکره، برای تثبیت موجودیت نامشروع خود تلاش می کند و آنها را برای اهدافش که همان وقایعی است که بر مدار مناقشه اعراب و اسرائیل در طول تقریباً 60 سال مبتنی است، به کار می گیرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، تردیدی نیست که رژیم اسرائیل از مذاکره به عنوان راهی برای تثبیت "دستاورد" بهره برداری می کند و با وجودی که اهداف و"دستاوردها وحقوق" و محیط های جهانی و منطقه ای دستخوش تغییرات ریشه ای فراوانی از یک قرن گذشته شده، اما تئوری اسرائیل در مذاکره دستخوش تغییری همانند محیط پیرامون خود نشده است واین تئوری همچنان به طورکلی در اکثر حالات خود ثابت و استوار باقی مانده است.

مفهوم "امنیت اسرائیل"در مذاکره آن بسیار برجسته و بارز است تا جایی که این رژیم، اصول و قوانین بین المللی و جامعه جهانی و همچنین قطعنامه های سازمان ملل متحد و مفاهیم و اخلاق عمومی را دستاویزی برای مفهوم امنیت قرار داده و در بسیاری از اوقات از آنها به صورت مستبدانه و کورکورانه و تجاوزگرانه در رسیدن به اهدافش استفاده کرده است.

به عنوان نمونه، اسرائیل عبارت "مرزهای بی خطر" در قطعنامه 242 را تفسیری توجیه کننده برای اقدام به دو کار یعنی "الحاق زمینهایی اشغال شده در جنگ 1967 اشغال کرده، و تعیین مرزهایی که در پشت مرزهای جغرافیایی اش قرار گرفته نموده است.

بنابراین می توان گفت که استراتژی مذاکره اسرائیل در مراحل و اشکال مختلفش به طورکلی به سه عامل مؤثر و اساسی شامل؛  استراتژی صهیونیزم و مولود آن، اسرائیل، سیاستها و مواضع اعلام و به توافق شده، خطوط مذاکره مقرر در بالاترین و پایین ترین حد آن وابسته است :

این نکته کاملاً روشن است که استراتژی صهیونیسم از نظر سیاسی و نظامی و امنیتی مرتبط با منافع غرب به ویژه با منافع آمریکا که برای ادامه برنامه های خود در اشغال و توسعه طلبی، بر این استراتژی تکیه کرده است و این راهبرد در جنگ 1967 به اوج خود رسیده و پس از آن در یورش به لبنان در سال 1982 کامل شده است.

اسرائیل با رسیدن به این اوج، سیاستها و مواضع خود را در قبال مناقشه اعراب و اسرائیل با اظهارات و بیانات فراوانی تعیین نمود و تمام قطعنامه های سازمان ملل متحد به استثنای قطعنامه شماره 242 شورای امنیت را در ضمن تفسیر ویژه ای که فاقد جوهر و محتوای آن بود،مردود دانست و در همین زمان بر مذاکره مستقیم که تنها راه حل نزاع است، پافشاری کرده و هیچ راه دیگری را مورد پذیرش قرار نمی دهد.

هنگامی که در سال 1977 شرایط برای اعمال این شیوه توسط اسرائیل فراهم آمد، استراتژی ثابتی را درباره صلح با کشورهای عربی تعیین نمود که خطوط اصلی این استراتژی در قرارداد کمپ دیوید (1978) و سپس در پیمان سازش مصر - اسرائیل (1979) عینیت یافت. طرف مذاکره کننده اسرائیلی در چارچوب آن استراتژی، دارای خطوط بالا و پائینی بود که در بین آنها حرکت می کرد و از آنها تجاوز نمی کرد. زمانی که شرایط و عوامل منطقه ای و جهانی در آغاز دهه 90 به ویژه در پی جنگ دوم خلیج فارس (1990-1991) و فروپاشی انحاد جماهیر شوروی به عنوان یک ابرقدرت تغییر یافت، اسرائیل نیز برخی از مظاهر استراتژی و خطوط مذاکره اش را با حفظ اصول و مبانی اش، تغییر داد. این کار در راستای استفاده از شرایط و عوامل جدید و به کارگیری آنها در روند مذاکره بود و بر این اساس کنفرانس صلح مادرید در خاورمیانه به حرکت درآمده و به پیش رفت.

اسرائیل و آمریکا توانسته اند شرایط و عوامل لازم و کافی برای انتقال مناقشه اعراب - اسرائیل از چارچوب رکود مستمر به میز مذاکره را فراهم نمایند. "اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیل در گفتگویی با مجله آلمانی اشپیگل در بهار 1994، آن شرایط و عواملی که روند مذاکره در کنفرانس مادرید را به حرکت درآورد، پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جنگ خلیج فارس معرفی می نماید، اما در عین حال نباید فراموش کرد که انتفاضه فلسطین، که در روزهای آخر سال 1987 شروع شد، اختلال موازنه قدرت در منطقه به نفع اسرائیل، و فقدان احتمالات تعدیل آن موازنه و کاهش شدت این اختلال، عواملی مهمی در این روند تازه بود و این روند.

این عوامل و عوامل دیگر تأثیری کافی برای طرفین عربی و اسرائیلی برای راضی کردن آنها به لزوم رفع اختلاف به روش مذاکره داشت. این کار برای اسرائیل ساده و آسان بود چرا که روش آن برتری رفع اختلاف، مذاکره مستقیم، یعنی همان خواسته اصلی اسرائیل، بود. عواملی که ذکر شد همچنین محیطی مناسب برای اسرائیل به وجود آورد تا به خواسته ها و اهدافی که در طول نزاعی که از دهه هشتاد در قرن گذشته شروع شده بود، دست یابد.

کد خبر 673163

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha