24 و 25 اردیبهشت مصادف با روز نامیمون " نکبت " است که در آن روز هویتی به نام رژیم صهیونیستی با کمک عوامل و نیروهای خارجی در سرزمینهای اشغالی شکل گرفت.
پانزدهم ماه می 1948 میلادی رژیم صهیونیستی پس از خروج نیروهای انگلیسی از فلسطین و اشغال کامل سرزمین مردم مسلمان و مظلوم این کشور موجودیت خود را به جهان اعلام کرد.
به مناسبت فرا رسیدن شصتمین سال اشغال سرزمین مردم فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی، " احمد الخمیسی " تحلیلگر مصری به سئوالات خبرنگار بین الملل مهر درباره این روزنامیمون پاسخ گفت.
وی درباره اینکه چرا فلسطین به عنوان وطن ملی یهودیان انتخاب شده است و به ویژه به این مسئله بعد دینی داده شد؟ گفت : فلسطین به عنوان پایگاه استعماری انتخاب شد، نه به عنوان وطن ملی قوم یهود،زیرا برای یهود به لحاظ تاریخی نه تنها شروط ایجاد ملیت، و نه حتی زبان مشترک ، بازار و نه حتی سرزمین و فرهنگ واحد فراهم نشد. آنان مدعی هستند که فلسطین وطن ملی آنان است، اما اسرائیل و دسیسه صهیونیستی هدف اول و آخر آن برپایی سرنیزه امپراتوری انگلیس در منطقه عربی با هدف حفظ منافع اقتصادی در منطقه است. به ویژه در شرایطی که امپراتوری انگلیس فکر می کند خورشید آن درمنطقه عربی درحال افول است. بنابراین انگلیسی ها باید دنباله نظامی خود را در منطقه به هنگام بازگشت از آن حفظ کنند.
وی افزود : بعد دینی و مذهبی یهود یک مسئله اساسی و اصلی نیست،زیرا دریکی از کنفرانسهای صهیونیستها که پیش از اشغال فلسطین برگزار شد، یک هیئت یهودی به کشور غنا مسافرت کرد تا امکان تشکیل یک پایگاه نظامی در آن با نام " وطن ملی یهود" را بررسی کند. اما این هیئت اعزامی از آنجا بازگشت و گزارشی از آب و هوا و شرایط طبیعی آن و نبود راه های ارتباطی ارائه داد و براین موضوع تاکید کرد که این وضعیت تشکیل آن پایگاه نظامی را امری سخت و دشوار قرار می دهد. بعد ازآن فلسطین که منطقه ای بسیار جذاب بود، برای برپایی پایگاه نظامی مذکور درآن انتخاب شد، به ویژه که عملیات اشغال آن با استفاده از وطن ملی یهود امری ممکن بود.
احمد الخمیسی تحلیلگر مصری
این تحلیلگر مصری درباره راههای مقابله با توطئه ها و دسیسه های رژیم اسرائیل علیه قضیه فلسطین اظهار داشت : دسیسه ها و توطئه های صهیونیستی همان دسیسه های استعماری شهرک سازی است و تاریخ دائما این موضوع را به اثبات می رساند که استعمار پدیده ای خشونت آور است که فقط با مقاومت از بین می رود که ملت فلسطین هم به ویژه بعد از بازنگری سیاسی در اصول سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) و به رسمیت شناخته شدن موجودیت رژیم صهیونیستی از سوی این سازمان و پذیرش تعامل با خیال و گمان صلح این موضوع را به خوبی دریافتند.
درحال حاضر پس از گذشت 20 سال از کنفرانس الجزایرکه درآن سازمان آزادیبخش، اسرائیل را به رسمیت شناخت و صلح، استراتژی اصلی آن به شمار رفت، برای همگان این موضوع روشن شد که تنها با مقاومت می شود با دسیسه های صهیونیستی مقابله کرد،زیرا درغیر این صورت افزایش شهرک سازی و تقویت اشغالگری را به دنبال خواهد داشت.
وی درباره نقش کشورهای بزرگ در تاسیس رژیم صهیونیستی اظهار داشت : کشورهای بزرگ اساسا و به طور کامل موجب تشکیل این رژیم شدند. بدون این کشورهای قدرتمند و بزرگ و ذینفع در تسلط بر ثروتهای منطقه، اسرائیل نمی توانست پا بگیرد و حتی نمی توانست تا به امروز دوام بیاورد.
به این ترتیب ما شاهد ارتباط محکمی بین اسرائیل به عنوان یک پایگاه نظامی و بین منافع استعماری که نقطه ثقل آن از انگلیس کهنه و قدیمی به آمریکای جدید منتقل شد ، بودیم و هرجا که استعمار پیدا شود، اسرائیل نگاه خود را به آن سمت می دوزد.
این تحلیلگر مصری درباره اینکه چه کسی مسئول مصیبت وارده (روز نکبت) بر ملت فلسطین است؟ به مهر گفت : مسئولیت نکبت ملت فلسطین که در واقع نکبتی برای همه کشورهای عرب و منطقه به طور کلی به شمار می رود، بر دوش استعار است، اما ملت قهرمان فلسطین همیشه به عنوان ملتی فداکار و مبارزه طلب مثال زده شد و این ملت، در عصر معاصر تنها ملتی است که بیش از نیم قرن در راه مبارزه برای آزادی قرار گرفته که هنوز هم متوقف نشده است. ملت فلسطین با زنان، کودکان، سنگ ها ، فرهنگ، کتاب و اشعارش ملتی اسطوره ای و افسانه ای است.
احمد الخمیسی درباره دستاوردهای مبارزات ملت فلسطین در برابر اشغالگران قدس اظهار داشت : تنها یک مورد، در شکست دسیسه صهیونیستی پیروزی محسوب می شود و آن برپایی یک کشور فلسطین است، حتی اگر این کشور در سرزمینهایی تاسیس شود که درسال 1967 اشغال شده است. منظورمان دراینجا از کشور یک کشور مستقل با حاکمیت و ارتش و روابط بین المللی مستقل است نه یک کشورصوری که حاکمیتش فقط تا کرسی های پارلمان ادامه دارد و بس. این یعنی پیروزی دسیسه صهیونیستی و آیا مبارزه فلسطینیان در محقق کردن آن به موفقیت رسیدند؟ هرگز! هنوز دراین زمینه موفق نشدند، اما این ملت در حفظ شعله مبارزه و کسب تایید گسترده از سوی اروپایی ها موفق شد به طوری که شاهد آن هستیم که برای لغو محاصره غزه در اروپا تظاهرات هایی برپا می شود.
مبارزه فلسطینیان همچنین موفق شد تا احساس عربی را در درون نسلهای عربی با نگاهی عادلانه به مسئله فلسطین وارد کند و همه این امور موفقیت است که در نهایت امر باید به آزادی فلسطین منجر شود.
وی درباره ارزیابی خود از وضعیت کنونی کشورهای عربی در شصتمین سال اشغال فلسطین گفت : در شصتمین سال "روز نکبت " ناظران براین باورند که وضعیت کنونی کشورهای عربی تا حد زیادی بحرانی و وخیم است اراده و خواست سیاسی سازمانهای عربی از بین رفته است و بیشتر این سازمانها تحت پوشش استعمار آمریکایی و سیطره آن (ازصحنه) غایب شدند و اتحادیه عرب تنها به دکوری خسته کننده و بی ارزش تبدیل شده است.
سازمانها و نهادهای عربی هیچ برنامه سیاسی برای مقابله با اشغال فلسطین یا حتی حمایت از مبارزات فلسطینیان ندارند. بدتر از آن این است که این سازمانها به شیوه های مختلف به اشغالگری اسرائیل و دسیسه صهونیستی شدت می دهند.
درمصر به اسرائیل گاز می فروشند و از این گازهای فروخته شده به عنوان سوخت ارتش استفاده می کنند و این ارتش روزانه فلسطینی ها را از بین می برد.
اما نخبگان سیاسی و فرهنگی عرب متاسفانه چند دسته و پراکنده هستند و حتی توانایی جمع کردن مردم کشورهای خود برای انجام کاری را ندارند و این وضعیت تاسف بار کشورهای عربی است که درآن فقط خورشید مقاومت عراق و خورشید مقاومت لبنان به رهبری سید حسن نصرالله می درخشد.
وی درباره این سئوال مهر که آیا موضوع فلسطین همچنان مسئله اصلی کشورهای عربی و اسلامی است یا اینکه این موضوع فقط به ملت فلسطین مربوط می شود؟ اظهار داشت : مسئله فلسطین، به کشورهای عربی و اسلامی و همه ملتهای تحت ظلم استعمار مربوط می شود،زیرا اسرائیل به خاطر نقشی که در منطقه دارد یعنی پایگاه نظامی استعماری، به سوریه و لبنان حمله و مصر و اردن را محاصره می کند و حتی در جنوب سودان نفوذ کرده است و ایران و دیگر کشورها را تهدید می کند، بنابراین با این وجود اسرائیل دشمن مشترک همه به شمار می رود و بنابراین مسئله فلسطین مسئله ای عمومی می شود.
این تحلیلگر مصری درباره این سئوال مهر که آیا شما روز نکبت را به خاطر دارید؟ گفت : من از متولدین سال 1948 یعنی همان سال نکبت هستم بنابراین آثار تشکیل رژیم صهیونیستی را بعد از آن لمس کردم. درسال 1956 درخلال حمله سه جانبه انگلیس، فرانسه و اسرائیل به مصر به خوبی یاد دارم مدرسه ای که ما در دوران کودکی مان درآن درس می خواندیم به پادگان نظامی سربازان مصری تبدیل شده بود. بعد ازآن، آثار تاسیس رژیم کریه و نامیمون را در سال 1967 درک کردم همان سالی که نکبت بر ما وارد شد که بعد از آن حادثه مدرسه بحر البقر و دیگر حوادث به وقوع پیوست.
احساس مصیبت و بیچارگی تا حد زیادی احساس بسیار تلخی بود و من معتقدم که آن احساس بر وجدان همه نسلها تاثیر گذاشت. درحال حاضر نسلهای جوان جدیدی پدید آمده است که هر روز در دانشگاه ها و تظاهرات شعار می دهند که ما به آن می گوییم "نسل پشت نسل" و ما از اسرائیل نفرت داریم و ما تا زمان زوال این نسل از آن رژیم متنفر خواهیم بود.
نظر شما