به گزارش خبرنگار مهر، این رمان در 19 فصل نوشته شده است. هرتا مولر، برنده جایزه نوبل، در این کتاب، زبانی مهآلود، شعرمانند و دشوار دارد. واقعیت رمزآمیز به گونهای پیچیده با پندارهایی خوابمانند آمیخته میشوند تا مسافر یک لنگهپا همچنان سرگردان بماند.
ایرنه، زنی میان سال اهل آلمان شرقی و دلتنگ از نظام سوسیالیستی، به آلمان غربی مهاجرت میکند. هنوز از گرد راه نرسیده که بهشت موعود را چیزی جز سرزمین سرد و دلهای سرد نمیبیند. در کنار ایرنه، ایرنهای دیگر به وجود میآید که چندان شباهتی به ایرنه اول ندارد. مردم بهشت موعود، مسافرانی یک لنگهپا از آب در میآیند.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
سنگریزههای سبز و سیاه روی آسفالت میریختند. مانند تگرگ میزدند. از هم میگریختند. زنجیر گردن ایرنه از هم گسیخته بود. خم شد. حس کرد که چهگونه سنگریزهها در پشتاش میدوند، گویی ستون فقراتاش دارد از جا درمیرود. بالای خود را راست کرد. بالا، به سوی دیوار فروشگاه نگریست. بالای ویترین، بالکنی بود. دو مرد میگذشتند. با هم گفتگو میکردند. روی سنگریزه پا نمیگذاشتند. یکیشان میگفت: همه شب را بارید. صبح، ناممان را روی شیب نوشته بودیم. دیگری گفت: زمستان بهتر است. ایرنه صحبتهایشان را گوش میداد. هر دو از پشت، دور شدند. چند رهگذر، زود و تند رفتند. بدون هیچگونه اندیشهای. به سمت پشت، برای پیگیری حرفها. خودرویی که داشت میآمد، باد سردی را وزاند. دورن خودرو، سرد بود. هر دو پشت، از دور، کوچک بودند. و سخت نزدیک هم. دوچرخهای از آنان جلو زد.
هرتا مولر، نویسنده و شاعر آلمانی در سال 1953 در رومانی به دنیا آمد. او همسر ریچارد واگنر، نویسنده است. مولر در دانشگاه رومانی علاوه بر رشته مطالعات آلمانی در رشته ادبیات رومانیایی نیز تحصیل کرد. 23 ساله بود که در سال 1976 در یک شرکت مهندسی مشغول به کار شد اما 3 سال پس از آن به دلیل نپذیرفتن پیشنهاد شغلی پلیس امنیت رژیم کمونیستی وقت در رومانی، کارش را از دست داد.
او سال 1987 همراه با همسرش رومانی را به مقصد آلمان ترک کرد و برای همیشه مقیم برلین شد. در سال 1995 به عضویت آکادمی شعر و ادبیات آلمان درآمد. بسیاری از آثار مولر پسزمینهای به سرزمین دوران کودکی و نوجوانیاش یعنی رومانی و حکومت کمونیستی تحت ریاست نیکولا چائوشسکو است.
«مسافر یک لنگه پا» با 174 صفحه، شمارگان 2 هزار نسخه و قیمت 4 هزار و 800 تومان منتشر شده است.
نظر شما