دکتر محمد بقایی ماکان در مورد عدم انطباق فرهنگ رسمی(آن فرهنگی که از سطوح بالا به بدنه اجتماع تزریق میشود و منابع آن مبانی انقلاب اسلامی و قانون اساسی است) با فرهنگ غیررسمی ( فرهنگ وارداتیای که در جامعه ساری و جاری است) به خبرنگار مهر گفت: هر اندیشهای که در جامعهای رسمیت مییابد و کاربرد پیدا میکند طبیعتاً مورد قبول اکثریت اعضای آن جامعه قرار میگیرد.
این نویسنده و مترجم تصریح کرد: بنابراین تا جامعهای بر دیدگاههای عرضه شده از سوی نهادهای رسمی یا حتی غیر رسمی مهر تأیید نزند آن دیدگاه مقبولیت عامه نمییابد و کاربردی درمیان مردم نخواهد داشت. شاهد این مدعا را میتوان در اعتراضاتی دانست که گاه در جوامع مختلف از سوی مردم شکل میگیرد که مبین عدم پذیرش دیدگاههای غیرقابل قبول آن جامعه است.
وی افزود: برای مثال در تاریخ ایران، تحول بزرگی مانند تغییر بینشهای دینی که پس از ساسانیان شکل گرفت بر اساس مذاق ایرانی رواج یافت و بسیاری از ارزشهای کنونی اسلام به تصدیق دین پژوهان معتبر سر در تفاسیر و برداشتهای عالمان و دین پژوهانی دارد که بنیاد تفکر آنان از فرهنگی ریشه دار تغذیه کرده است.
این محقق و پژوهشگر حوزه فرهنگ ومسائل اجتماعی درباره اثرات و تبعات این عدم انطباق هم اظهارداشت: وقتی اندیشهای با ذهن جمعی جامعه همخوانی نداشته باشد و مورد پسند اعضای آن جامعه قرار نگیرد طبیعتاً تأثیر خود را از دست میدهد و جنبهای صوری پیدا میکند که نتیجه مطلوب از آن به بار نمیآید.
بقایی یادآورشد: اندیشههای مجرد نیز مثل کلمات ابداعی چنانکه با طبع و ذوق یک جامعه سازگاری نداشته باشند در بطن جامعه جای نمیگیرند. چنانکه در سالهای اخیر بسیاری از معادلهایی که از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای لغات بیگانه ساخته شده مانند «دراز آویز زینتی» به جای کراوات و یا«دراز لقمه» به جای ساندویچ مورد مقبول مردم قرار نگرفته و به نظر نمیرسد هیچگاه مورد استعمال آنان قرار گیرد. بنابراین در حوزه اندیشه نیز وقتی موضوعی از سوی نهادهای مختلف مطرح میشود باید با طبع و مذاق آن جامعه سازگارباشد.
نظر شما