به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «قدرت بیقدرتان» نوشته واسلاو هاول بهتازگی با ترجمه احسان کیانیخواه توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دومین عنوان از مجموعه دوم «تجربه و هنر زندگی» است که این ناشر چاپ میکند.
نسخه اصلی کتابی که پیش رو داریم، در سال ۱۹۹۲ توسط انتشارات وینتیج در نیویورک چاپ شده است. عناوین مجموعه «تجربه و هنر زندگی» که «قدرت بیقدرتان» در آن چاپ شده، پیشتر با دبیری خشایار دیهیمی توسط نشر گمان منتشر میشدند که حالا در نشر نو این روند ادامه پیدا میکند. کتابهای این مجموعه درباره فلسفه هستند اما به جای فلسفه از لفظ «هنر زندگی» در آنها استفاده شده است. به اعتقاد دیهیمی بر این باور است که فلسفه فقط رشتهای دانشگاهی نیست که در دانشگاه خوانده شود و مختص عده خاصی باشد که در این رشته تحصیل میکنند. فلسفه به همه تعلق دارد و همه ما از کودکی سوالاتی مطرح میکنیم که جنبه فلسفی آشکاری دارند. او همچنین اعتقاد دارد در کشور مان هم نظر اغلب نویسندگان و مترجمان فلسفه معطوف به کتابهای نظری سیستماتیک است؛ کتابهایی که خوانندگان احساس میکنند که نویسندههایشان اصلاً تلاشی نمیکنند تا زندگی را با همه آشوبها، پوچیها و فراز و نشیبهایش درک کنند. بنابراین این احساس به خواننده چنان کتابهایی دست میدهد که با عقایدی انتزاعی روبروست که به واقعیت ربطی ندارند.
مجموعه «تجربه و هنر زندگی» رویکردی مخالف این کتابها دارد و سعی شده فلسفه را به زندگی مردم معمولی بیاورد. سری دوم این مجموعه توسط نشر نو چاپ خواهد شد.
واسلاو هاول، رئیسجمهور فقید جمهوری چک، نویسنده و نمایشنامهنویسی بود که یکی از دشمنان مهم کمونیست به شمار میرفت و مقاطع زمانی مختلفی را هم به دلیل این دشمنی در زندان کمونیستها سر کرد. مخالفان حکومت پلیسی و خفقان کمونیستی در اروپای شرقی جزوهها یا رسالههای غیرقانونی را با نام سامیزدات منتشر میکردند که در قالب شبنامه به دست مخاطبان میرسید. «قدرت بیقدرتان» یکی از سامیزداتها بود و هاول آن را به یکی از فلاسفه معاصرش تقدیم کرد که حین بازجویی کمونیستها جان داد. یکی از جملات مهم و تأثیرگذار هاول در این کتاب، چنین بود: «اگر ستون اصلی نظام، زندگی کردن با دروغ باشد، پس عجیب نیست که تهدید اساسی برای نظام، زندگی کردن با حقیقت باشد.»
متفکری که هاول این رساله را به او تقدیم کرد، یان پاتوچکا از شاگردان هوسرل و هایدگر بود که در مارس ۱۹۷۷ پس از مدت کوتاهی از شکلگیری منشور ۷۷، حین بازجویی درگذشت. منشور ۷۷ سندی بود که هاول و پاتوچکا و دوستانشان تظیمش کرده بودند و به امضای ۲۴۳ شهروند رسیده بود. پاتوچکا در جستارها و سخنرانیهایش شالودههای فلسفی این منشور را در قالب فعالیتهای مدنی طرحریزی کرده بود.
«قدرت بیقدرتان» ۲۲ بخش دارد و نگارشش اکتبر ۱۹۷۸ به پایان رسیده است. این کتاب با ترجه پل ویلسون چندمرتبه به زبان انگلیسی منتشر شد و در کشورهای مختلف عرضه شد.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
ولی، همانطور که پیشتر سعی کردم نشان دهم، وقایع سیاسی پردامنه و تأثیرگذار در نظام پساتوتالیتر از سرچشمههایی بسیار متفاوت، در قیاس با نظامهای دموکراتیک، پدیدار میشود. و اگر بخش بزرگی از مردم به برنامهها و الگوهای سیاسی بدیل و تأسیس احزاب سیاسی خصوصی اپوزیسیون بیاعتنا یا حتی بدبین هستند، دلیلش صرفاً بیعلاقگی محض نسبت به امور همگانی و فقدان احساس مسئولیت جدی نیست؛ به عبارت دیگر، فقط ناشی از یاس و بیشهامتی عمومی نیست. حتی قدری غریزه اجتماعی سالم هم در این رویکرد در کار است. انگار مردم بهگونهای شهودی جان و جوهر این ضربالمثل را دریافتهاند که «دیگر هیچ چیز همان نیست که به ظاهر مینماید»، و بنابراین از این به بعد آنها هم باید به گونهای کاملاً متفاوت رفتار و عمل کنند.
اگر برخی از مهمترین رانشهای سیاسی سالهای اخیر در کشورهای بلوک شوروی را در آغاز _ پیش از آنکه در سطح قدرت واقعی حس شود _ ریاضیدانان و فیلسوفان و فیزیکدانان و نویسندگان و مورخان و کارگران عادی و این قبیل افراد شکل دادهاند و نه سیاستمداران، و اگر نیروی محرک جنبشهای دگراندیشی مختلف افرادی بودهاند که در ظاهر کاری به کار سیاست نداشتهاند، دلیلش هوش و فراست بیشتر این آدمها نسبت به کسانی نیست که خودشان را سیاستمدار میدانند. دلیلش این است که این افراد غیرسیاستمداران آنقدرها هم در قید و بند اندیشه و رفتار سیاسی سنتی نیستند و در نتیجه، برعکس تصور عادی و معمول، هم از واقعیت سیاسی بیپیرایه آگاهترند و هم به اینکه تحت شرایط موجود چه باید و میتوان کرد حساستر.
راه دیگری وجود ندارد: هرقدر هم بدیلی سیاسی بهنظر جذاب بیاید، دیگر راهی برای رساندن صدایش به «سپهر پنهان»، الهام بخشیدن به مردم و جامعه، و ایجاد جوش و خروش سیاسی واقعی ندارد. سپهر واقعی سیاست ممکن در نظام پساتوتالیتر در جای دیگری نهفته است: در تنش مداوم و بیرحمانه بین مقتضیات پیچیده و سخت این نظام با اهداف زندگی، یعنی نیاز ابتدایی انسانها به اینکه، لااقل تا حدی، هماهنگ با وجود خودشان زندگی کنند، یعنی به شیوهای قابلتحمل، و نه تحت تحقیر بالادستیها و مقامات و مدام تحتنظر پلیس، و بتوانند آزادانه عقایدشان را بیان کنند، مفری برای خلاقیتشان بیابند، و از امنیت قانونی برخوردار باشند و … هرچیزی که ربط واقعی و ملموسی با این حوزهها داشته باشد و در این تنش اساسی و فراگیر و زنده دخیل باشد، حتماً صدایش به مردم میرسد.
این کتاب با ۱۶۴ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۲۱ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما