به گزارش خبرگزاری مهر، در نامه محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار، آمده است: امروز مقوله سلامتی از نیازهای اساسی و دغدغه اصلی مردم و یکی از چالش های مهم دولت ها است و جامعه پرستاری به عنوان بزرگ ترین گروهی که بیشترین خدمات بهداشتی درمانی را در نظام سلامت ارائه می نمایند می تواند در تحقق این مهم نقش به سزایی داشته باشد و با عنایت به حساسیت خدمات ارائه شده، این حرفه از اهمیت ویژه ای در کشور های توسعه یافته برخوردار است.
یازدهم دی، سالروز ولادت با سعادت حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار که مصادف با آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی است، از طرف نهادهای بین المللی به دلیل نقش حیاتی و محوری پرستاران در جامعه، زندگی و سلامت مردم، به نام سال پرستاری نامگذاری شده است.
هر ساله در این ایام مدیران پرستاری، روسای بیمارستان ها و دانشگاه های علوم پزشکی، وزرات بهداشت و برخی نهادهای پرستاری، اقدام به برگزاری جشن های نمایشی با عناوین تجلیل، بزرگداشت، نکوداشت، قدرانی، پرستار نمونه، فرشته های آسمانی و...، می نمایند. نمایشی تکراری که با سخنرانی مسئولین و تکرار وعده های عمل نشده شروع و نهایتا با معرفی پرستارانی به ظاهر نمونه خاتمه می یابد تا به زعم حاکمان بر نظام سلامت از جامعه پرستاری کشور قدردانی کرده باشند.
در ادامه این نامه سرگشاده عنوان شده است: آقای رئیس جمهور! وقتی پرستاری کشور زیر فشار سنگین کار ناشی از کمبود شدید نیروی انسانی و از طرفی مواجهه مکرر با عوامل بیماری زای خطرناک مثل ایدز، هپاتیت، سل، سوانح و آنفلوانزا جانشان تهدید می شود و حتی در محیط کار امنیت جانی ندارد و همواره در معرض خشونت های کلامی، رفتاری و فیزیکی بیماران، همراهان و بعضی پزشکان قرار گرفته و بدون اینکه خود مقصر باشند، مورد ضرب و شتم قرار می گیرند آیا جشن معنا پیدا می کند.
زمانی که تبعیض های همه جانبه از اختلاف فاحش و چند ده برابری در پرداخت ها تا تبعیض در برخورداری از مزایای قانونی و امکانات گرفته تا تبعیض در جایگاه ها، برخوردها، نگاه ها و رفتارها در لایه لایه سطوح مدیریتی جاری است، نمی دانم جشن چه توجیهی دارد.
وقتی قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری مصوب مجلس شورای اسلامی و به رغم تکلیف دولت در برنامه ششم و بعد از ۱۳ سال اجرایی نمی شود، آیا جامعه پرستاری باید خوشحال باشد.
وقتی پرستاری از مزایای قوانین سخت و زیان آور و حتی ارتقا بهره وری به بهانه های واهی محروم و حتی تفاوت تطبیق حکمی که می گرفته ، قطع شده است، آیا باید در جشن روز پرستار شرکت نماید.
آیا برای حقوق حدود ۲ تا ۳ میلیون تومانی در ماه و اضافه کاری اجباری که چندین ماه پرداخت نشده و چندر غاز کارانه ای که ۱۶ ماه پرداخت نشده است و در تامین حداقل های زندگی مشکل دارند و یا برای تحقیر و تهدید پرستاران توسط مدیران، روسای بیمارستان ها و دانشگاها ها و عوامل آنها، باید در جشن روز پرستار شرکت کرد.
آنچه مسلم است این مراسم ها به مثابه پتکی است بر سر پرستاران و شلاقی است بر جسم ناتوان پرستاری و توهینی به شعور جامعه فرهیخته پرستاری و نمکی است بر زخم های کهنه پرستاری که در بدترین شرایط ممکن به سر می برند. و اگر جامعه پرستاری تا کنون سکوت کرده نشان از نفهمیدن و ندانستن آنها نیست، بلکه به خاطر نجابت پرستاری است.
بدون شک جامعه بزرگ پرستاری و دانشجویی کشور به جز مدیرانش که آن هم به خاطر میز و منصب است، از وضعیت موجود به شدت ناراضی هستند. و این در حالی است که بنا بر سیاست های نادرست، ده ها هزار میلیارد تومان بودجه به طور مستقیم و صد ها هزار میلیارد به طور غیر مستقیم از جیب مردم گرفته تا یک درصد مالیات بر ارزش افزوده و منابع هدفمندی یارانه که همگی از بیت المال بوده که حدود ۹ درصد درآمد ناخالص ملی است و این رقمی بسیار عظیم است، به «چاه ویل» نظام سلامت واریز کرده و نتیجه آخر آن می شود که نه دریافت کنندکان خدمت راضی هستند و نه ارائه دهنگان خدمت و از طرفی دیگر شیفت منابع به سمت نظام سلامت منجر به خالی شدن سفره های مردم حتی از لبنیات و گوشت به عنوان قوت اصلی و پایه مردم شود که کمبود آن می تواند باعث سوءتغذیه و منشا بسیاری از بیماری هایی شود که در آینده هزینه های درمانی سنگینی در پی خواهد داشت.
در این نامه سرگشاده خطاب به رئیس جمهور، آمده است: سهم جامعه بزرگ پرستاری که بیشترین خدمات بهداشتی درمانی را ارائه می نماید، از این منابع ده ها هزار میلیارد تومانی چقدر است. و اینها محصول ضعف در حکمرانی نظام سلامت و دولت است که به علت عدم مشارکت واقعی بقیه گروه ها در تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست گذاری ها، عدم حاکمیت قانون، نبود نظارت از سیستم های مستقل، عدم شفافیت نبود حسابدهی موثر، باعث می شود تا افراد و یا گروهی که به دنبال منافع چندگانه و اغلب متضاد و با تفکرات انحصارگونه، و داشتن منفعت های ثانویه و با زیاده خواهی های بی حد و حصر بر وزرات بهداشت حاکمیت مطلق داشته و جهت پایدار کردن و استمرار منافع هنگفت جاری شده تا بالاترین لایه های حاکمیتی نفوذ تا منافع شان حفظ شود، و در این صورت زمینه فساد فراهم می شود و چون حاکمان بر وزرات بهداشت هم دارای قدرت هستند و هم دسترسی به ثروت یعنی منابع دارند، بدون در نظر گرفتن اولویت های بیماران، مردم، نظام سلامت و حتی کشور، تصمیم سازی ها، تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها به سمتی سوق داده می شود که صرفا منافع گروهی خاص تامین شود و برای پیشبرد اهدافشان و بدون در نظر گرفتن شرایط احراز و شایسته سالاری و با انتصاب و دادن پست و میز به عده ای و اعطای امتیاز رانت آور به عده ای دیگر و...، اشخاصی وابسته و فرمانبردار را به عنوان نمایندگان خود منتصب تا در راستای اهداف تعیین شده اطاعت امر نمایند و در ساختار وزرات بهداشت، مدیران به ظاهر پرستاری که باید دغدغه بیماران و مردم را داشته باشند، بیشتر با فشار بر مجموعه پرستاری سعی در تامین منافع گروه حاکم را داشته و در این سیستم حکمرانی نه تنها پرستاری بلکه مردم هم فراموش و اصلا دیده نمی شوند و در حقیقت سیاست های حاکمان بر وزارت بهداشت در حوزه پرستاری باعث شده سرمایه اجتماعی و یا به عبارتی اعتماد جامعه پرستاری به وزرات بهداشت، نظام سلامت و دولت به حداقل ممکن رسیده است و این خطری است که تا دیر نشده بایستی چاره ای اندیشید.
نظر شما