به گزارش خبرنگار مهر، در این آئین که جمعه شب در فضای مجازی پخش شد، پرویز طارمی فرزند آن مرحوم گفت: یدالله طارمی در دوم اسفند ۱۳۱۱ در خانوادهای اصیل به دنیا آمد. پدرش غلامحسین طارمی تنها فرزند سرمستبیگ خان بهی و نوه محمدبیگ خان بهی بود، نسب دیگرش به حاج اسماعیل جراح میرسد که از اطبای بزرگ زمان خود بود که هم در دارالعلم شیراز و هم در هندوستان تحصیل طبابت کرده بود و درنتیجه هم در طب سنتی ایرانی و هم در طب آیوروِدای هندی استاد بود.
وی ادامه داد: ماهرخ دختر حاج اسماعیل جراح و مادربزرگ یدالله طارمی شاید اولین زن طبیب در شیراز بود و پس از درگذشت حاج اسماعیل، سالها در همان محکمه پدرش طبابت میکرد. ماهرخ بود که وقتی یدالله در طفولیت مادرش را از دست داد کمر همت به پرورش او و خواهر و برادرش بست. پدر همیشه از این شیرزن به نیکی و بزرگی یاد میکرد و شجاعت و استواری او را تحسین میکرد. حتی طعم دلپذیر غذاهایی را که مادربزرگ برایشان تهیه میکرد همیشه به خاطر داشت.
او با بیان اینکه ذوق شاعری یدالله طارمی و تواناییاش در آفرینش مضامین نو در شعر از جوانی تحسینبرانگیز بود، گفت: یکی از خاطراتی که برای ما تعریف میکرد این بود که در دوران نوجوانی روزی در منزل سید نورالدین حسینیالهاشمی قصیده شیوایی را که سروده بود برای جمعی که در آنجا حضور داشتند میخوانَد و سید نورالدین میگوید که این شعر سزاوار صله است. یکی از تجار معتبر بازار که در جمع حضور داشته میگوید اگر اجازه بفرمائید هر چه در جیب دارم به عنوان صله به این شاعر جوان بدهم. اگر اشتباه نکنم، آن تاجر سخاوتمند پانزده تومان و چهار ریال همراه داشته و این مبلغ را که در آن زمان مبلغ بسیار قابل توجهی بوده است به پدر میدهد. پدر در راه بازگشت به منزل از جلوی یک کتابفروشی رد میشود. از قضا این کتابفروشی کتابخانه شخصی یکی از ادبدوستان شیراز را خریداری کرده بوده و در همان زمان در حال تحویل گرفتن محموله کتابها بوده است.
پدر به کتابفروش میگوید که امروز پانزده تومان و چهار ریال صله گرفته و پیشنهاد میکند که آن مجموعه کتاب را به همین قیمت بخرد. کتابفروش قدری مکث میکند و سپس با این پیشنهاد موافقت میکند. پدر باربری میگیرد تا کتابها را به خانه بیاورد و این سنگ بنای کتابخانه شخصی یدالله طارمی میشود، کتابخانهای که تا پایان عمر مدام به عناوین آن میافزود و با عشق و علاقه و وسواس از آن نگهداری میکرد.
فرزند این شاعر شیرازی در ادامه افزود: طارمی از جوانی در قالبهای گوناگون شعر کلاسیک از قصیده و غزل گرفته تا رباعی و دوبیتی و قطعه و ترجیعبند و مثنوی و همچنین در قالبهای نوین شعر نیمایی و شعر سپید اشعار زیبایی دارد.
روزنامههای دهههای ۲۰ و ۳۰ پیوسته به اشعار یدالله طارمی مزین بود، مخصوصاً روزنامه جهاننما که تقریباً در تمام شمارههایش حداقل یکی از آفریدههای این شاعر جوان و پرکار را منتشر میکرد. اما بیشترین محبوبیت را در سالهای پس از انقلاب زمانی کسب کرد که به سرودن شعرهای عاشقانه و طنزآمیز به لهجه شیرازی رو آورد. استقبال بینظیر مردم و انجمنهای ادبی در شیراز و سایر شهرهای ایران او را تشویق کرد تا کار سرودن شعر شیرازی را با جدیت بیشتری دنبال کند.
به گفته پرویز طارمی، پدرش در دهههای ۸۰ و ۹۰ چهار کتاب منتشر کرد: بهار نارنج، نسیم دلگشا و شمیم نسترن سه کتابی است که شعرهای شیرازی او را در خود دارد و بانوی عشق مجموعهای از شعرهای کلاسیک اوست که عمدتاً غزلهای عاشقانهای است که برای همسرش احترام فقیری سروده، همسر و همراهی همدل و مهربان که اگر دلگرمی و حمایت همهجانبه او نبود طارمی نمیتوانست تا این حد با آرامش به سرودن شاهکارهای بینظیر خود بپردازد. احترام فقیری آموزگاری که فرزندانش نیز افتخار شاگردیاش را هم در مدرسه و هم در منزل داشتهاند، چند بار به عنوان آموزگار نمونه کشور رسماً مورد قدردانی قرار گرفته و بسیاری از انسانهای ارزشمند و مؤثری که در شیراز به خدمتگزاری مشغولند افتخار میکنند که زمانی شاگرد او بودهاند.
وی افزود: در پایان از همه بزرگوارانی که در برگزاری آئین نکوداشت یدالله طارمی تلاش و مساعدت کردند و همچنین خویشاوندان، دوستان و دوستداران یدالله طارمی، فرهیختگان، هنرمندان، ادیبان، اساتید و همه انسانهای اهل دلی که در این روزهای سختِ جدایی با کلمات زیبا و سرشار از محبت و صمیمیت خود موجب تسلی خاطر بازماندگان شدند و با به اشتراک گذاشتن مطالب خواندنی، صوتی و تصویری یاد این عزیز گرانقدر را ارج نهادند تشکر و قدردانی میکنم. نام یدالله طارمی با شعر و شیراز آمیخته است و یاد او از خاطرهها زدودنی نیست چرا که روح لطیفش در شعرهای زلالش همیشه زنده است.
نظر شما