به گزارش خبرگزاری مهر، در دنیای فراموشکار ما خاطرهی قهرمانان محو میشود…. شاهدختی هندیتبار برای رویارویی با هیتلر… نور در این نبرد بینامونشان، نبرد رمزهای پنهانی، نبرد قتلهای شبانه و نبرد اتاقهای شکنجه، بیشتر و بهتر از هر کس دیگری مبارزه کرد. آئین شاهزادگان این است که به خود رنجی راه نمیدهند مگر رنج زاده شدن. و او برای ما، رنج مردن را نیز پذیرا شده بود….
و در این ارتش سودازدهی تهیمغز، که من یکی از پُرآوازهترینشان بودم، و در این نکبتکدهی بدنامِ جنگ جهانی دوم، نور بهحقْ شاهدخت بود. به عنوان کسی که میشناختمش و به عنوان کسی که در کنارش مبارزه کردهام، میتوانم شایستهترین فردی باشم که از او برایتان بگویم. مدتها پس از جنگ بود که این را با تمام وجود درک کردم، پس از تجسسی دهساله در میان بازماندگانِ این کمدی قهرمانانه. به خاطر آنهاست که مینویسم، و نیز به خاطر نور، زیرا من بودم که هدایت این کشتی عظیمِ کمخردان را بر عهده داشتم، زیرا این مأمور مخفی سازمان که در دل شب در کنارش مبارزه کردهام، زن رؤیاهای من است.
لوران ژوفرن، متولد ۱۹۵۲، روزنامهنگار و نویسندهی معاصر فرانسویست که یکی از تحلیلگران صاحبنظر در مسائل سیاسی فرانسه نیز به شمار میآید. ژوفرن تحصیلاتش را در زمینهی علوم سیاسی در مرکز مطالعات سیاسی پاریس (IEP) و مرکز مطالعات تاریخی و علم اقتصاد در سوربن به پایان رساند. او اخیراً، در آوریل ۲۰۲۰، رسماً اعلام کرد که دنیای روزنامهنگاری را پس از چهل سال فعالیت ترک خواهد کرد تا به سودای دیرینهاش، دنیای سیاست بپردازد. پیش از این، تقریباً تمام زندگی حرفهای ژوفرن در سمتهای گوناگون به رفتوآمدهای دائمی میان لیبراسیون و لو نوول اُبسرواتور سپری شده بود. او همچنین مناظرههای بسیاری نیز با متفکران فرانسوی ترتیب داده است که یکی از آنها در سال ۲۰۱۷ با عنوان «فرضیهی کمونیسم» با آلن بدیو بسیار جنجالبرانگیز شد.
لوران ژوفرن، تا به حال بیش از بیست اثر تاریخی و اجتماعی و نیز چند رمان موفق را در انتشاراتیهای بهنامی چون گالیمار و لافون به چاپ رسانده است. شاهدختی که فراموش شد، با الهام از زندگی واقعی یک زن مبارز و هندیتبار، یکی از چند رمان اوست که نویسنده حتی نام واقعی شاهدخت، نور ویجی خان، را به قصد ادای احترام به او تغییر نداده است. ژوفرن رمانش را وامدار نویسندهی بریتانیایی، ژان اورتون فولر، میداند که بیوگرافی کامل و اندوهبار نور را با عنوان مادلِن در سال ١٩۵٢ نگاشته است. فولر در طی جنگ جهانی دوم با نور و خانوادهاش آشنا میشود که پس از جنگ سرتاسر اروپا را زیر پا میگذارد و میتواند با بسیاری از افراد انگلیسی، فرانسوی و حتی آلمانی که از جنگ جان سالم به در برده بودند مصاحبه کند و نیز به مجموعهای ارزشمند از آرشیوها دست یابد تا نام عاملان خیانت به وفاداری نور و همرزمانش را فاش سازد.
سخن آخر، ژوفرن در این رمان توانسته است با چنان توانایی خاصی پروتاگونیست رمانش را به تصویر بکشد که او را از گمنامی بهناحق تاریخی به صحنهی واقعی زندگی روانه سازد و به او جانی دوباره بخشد، رمانی تاریخی و تخیلی که با ظرافت و توصیف ویژهای هرجومرج آن روزگار و نقش نیروی متفقین در شکست ارتش هیتلر و متحدین را به تصویر کشیده است.
میترا زارعی، مترجم این اثر در سال ۱۳۴۶ در تهران به دنیا آمد. او که دانشآموخته مدیریت بازرگانی است از سال ۱۳۷۵ به ادبیات فرانسه رو آورد و موفق به گذراندن دورههای تکمیلی در مرکز بینالمللی مطالعات زبان در استراسبورگ شد. او در نهایت توانست دکترای تخصصی خود را با رتبه ممتاز در رشتهی زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه علوم و تحقیقات اخذ کند. ایشان در زمینه شعر و عکاسی نیز جوایز و تقدیرنامههایی دریافت کرد و در سالهای اخیر در حوزههای مختلف، از جمله، اسطورهشناسی و مطالعات فرهنگی مشغول فعالیت است. همچنین، در کارنامهی ورزشی او کسب مقام دوم قهرمانی رشتهی بدمینتون در دانشگاه علوم و تحقیقات نیز به چشم میخورد. رمان شاهدختی که فراموش شد، اولین اثر ترجمهای زارعی است.
نظر شما