۱۹ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۰۰

توسط نشر مرکز انجام شد؛

توزیع «دروغ» در کتابفروشی‌ها

توزیع «دروغ» در کتابفروشی‌ها

کتاب «دروغ؛ داستان‌های برگزیده پنجمین دوره جایزه ارغوان» با گردآوری اوژن حقیقی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «دروغ؛ داستان‌های برگزیده پنجمین دوره جایزه ارغوان» با گردآوری اوژن حقیقی به‌تازگی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.

پنجمین دوره جایزه داستان کوتاه «ارغوان» ویژه نویسندگان زیر ۳۰ سال، با موضوع «دروغ» و دبیری اوژن حقیقی در دو بخش اصلی (ویژه داستان‌نویسانی که تاکنون کتابی منتشر نکرده‌اند) و برنده برندگان (ویژه برندگان چهار دوره گذشته) برگزار شد. اختتامیه این‌دوره از جایزه مذکور با معرفی برگزیدگان و بزرگداشت پرویز دوایی شامگاه جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ در پردیس موسیقی و تئاتر باغ کتاب تهران به کار خود پایان داد.

داستان‌های برگزیده هر دوره از این‌جایزه طی سال‌های گذشته توسط نشر مرکز منتشر شده‌اند و امسال هم همزمان با دوره پنجم جایزه ارغوان، کتاب‌ «دروغ» توسط این‌ناشر با مقدمه‌ای محمد چرمشیر عضو هیات انتخاب این‌جایزه منتشر شده است.

کتاب پیش‌رو دربردارنده ۱۰ داستان از برگزیدگان این‌جایزه است که به‌ترتیب رتبه کسب‌شده‌شان در مجموعه پیش‌رو منتشر شده‌اند. این‌داستان‌ها عبارت‌اند از:

«گُل» نوشته نوید عظیمی، «کادو» نوشته آرمان عابدیان، «به خاطر دورغ بود» نوشته پردیس خلجی، «بگریز» نوشته رحمان حسینی، «سیرکِ ساحلی» نوشته مهسا شاملو، «بیز بیست، سیز یوز»‌ نوشته مهران صفرخانی، «تبادر» نوشته محدثه سارانی، «دگمه دروغ» نوشته سعید قلیزاده، «ملاقات» نوشته واله ساجدی و «تلاشی ناکام برای خوابی آسوده» نوشته دنیا چهرازی.

در قسمتی از داستان «به‌خاطر دروغ بود» از این‌کتاب می‌خوانیم:

سرم را بالا می‌گیرم و پلک‌هایم را بهم می‌زنم، جایی خوانده بودم که این‌کار مانع از ریختن اشک می‌شود، جواب می‌دهد. نازیلا می‌پرسد: «چی روی سقف بود؟» جواب می‌دهم:‌ «صدای زنبور شنیدم، ولی نبود.» احمد و کتایون خاطرات خنده‌داری از نیش زنبور تعریف می‌کنند و ماجرا فیصله پیدا می‌کند.

بالاخره جلوی در خانه می‌رسیم، از بچه‌ها خداحافظی می‌کنم و خودم را داخل آشپزخانه می‌بینم. سریع لقمه نان و پنیر و سبزی حاضر می‌کنم و گاز می‌زنم. مادرم با دست باندپیچی شده وارد آشپزخانه می‌شود، هول می‌شوم و با چشم‌های گرد به دستش اشاره می‌کنم. ریز می‌خندد و با صدای آرام می‌گوید: «چیزی نیست! تمارض است، پدرت را گول می‌زنم که عمه را دعوت نکند. تازگی آمده مسافرت و حوصله‌اش را ندارم. راستی فردا نهار نوبت تو است.»

- نخیر من این هفته پنج وعده غذا را درست کرده‌ام نهار نوبت خودت هست.

- به هر حال داداشت فردا می‌آید، می‌دانی که دستپخت من را قبول ندارد.

این‌کتاب با ۱۱۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۹ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

کد خبر 5727441

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha