۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۳:۱۵

جوزف بورل:

اتحادیه اروپا در دو راهی سختی در رابطه با چین قرار گرفته است

اتحادیه اروپا در دو راهی سختی در رابطه با چین قرار گرفته است

اتحادیه اروپا مواضع خود را در قبال چین در زمینه ارزش‌ها، امنیت اقتصادی و استراتژیک تغییر خواهد داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، «جوزف بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یادداشتی با عنوان «اتحادیه اروپا مواضع خود را در قبال چین در زمینه ارزش‌ها، امنیت اقتصادی و استراتژیک تغییر خواهد داد» به بررسی و چشم انداز روابط اتحادیه اروپا و چین پرادخته است. این یادداشت که در روزنامه «ساوت چاینا مورنینگ پست» به عنوان روزنامه انگلیسی زبان و روزنامهٔ اصلی هنگ کنگ منتشر شده، به شرح ذیل است:

رشد ناسیونالیسم در چین، تشدید رقابت آمریکا و چین و ظهور پکن به عنوان یک نیروی ژئوپلیتیک، دوراهی سختی را برای اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. اتحادیه اروپا با چین به طور همزمان به عنوان یک شریک و یک رقیب ساختاری برخورد خواهد کرد.

نحوه برخورد با چین یک موضوع سیاسی مهم برای اتحادیه اروپا است، موضوعی که پیچیده‌تر از برخورد با روسیه است. مطمئناً نوع روابط سیستم‌های سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا با روسیه و چین تفاوت‌های عمیقی دارند. برخلاف روسیه، چین یک بازیگر واقعی سیستماتیک است که به ۲۰ درصد اقتصاد جهان نزدیک شده و در حال رشد است، در حالی که روسیه حدود ۲ درصد را نمایندگی می‌کند و در حال کاهش است.

نفوذ اقتصادی، سیاسی و مالی چین قابل توجه است و قدرت نظامی آن همچنان در حال رشد است. جاه طلبی آن به وضوح ایجاد نظم جهانی جدید است که چین در مرکز آن قرار دارد و تا اواسط قرن به قدرت برتر جهان تبدیل می‌شود.

اتحادیه اروپا باید بداند که بسیاری از کشورها نفوذ ژئوپلیتیک چین را به عنوان وزنه‌ای در برابر غرب و در نتیجه اروپا می‌دانند و در جهانی که پراکنده‌تر و چندقطبی‌تر می‌شود، اکثر کشورهای نوظهور در حال تبدیل شدن به بلوک‌های کوچک‌تر هستند.

لذا اتحادیه اروپا حداقل به سه دلیل مجبور است سیاست خود را در قبال چین دوباره تنظیم کند: تغییرات در داخل چین با ناسیونالیسم و ایدئولوژی در حال افزایش است، تشدید رقابت استراتژیک آمریکا و چین بسیار مهم است و ظهور چین به عنوان یک بازیگر کلیدی در مسائل منطقه‌ای و جهانی قابل توجه است.

این شرایط فشار فزاینده‌ای بر اتحادیه اروپا وارد می‌کند و گاهی اوقات اتحادیه اروپا در دوراهی قرار می‌گیرد. اروپا بر اساس ایده رفاه مشترک ساخته شده است و امروز قدرت صلح آمیز است. بنابراین ما نمی‌خواهیم جلوی ظهور کشورهای نوظهور را بگیریم، چه چین، چه هند یا دیگران. اما منطقاً می‌خواهیم اطمینان حاصل کنیم که این به منافع ما آسیب نمی‌زند، ارزش‌های ما را تهدید نمی‌کند یا نظم مبتنی بر قوانین بین‌المللی را به خطر نمی‌اندازد.

رهبران فرانسه و اتحادیه اروپا از چین فقط می‌خواهند که «روسیه را به هوش بیاورد» و تهاجم به اوکراین را متوقف کند.

هفته گذشته روابط اتحادیه اروپا و چین را با وزرای خارجه اتحادیه اروپا مورد بحث قرار دادیم و توافق کردیم که جایگزین مناسبی برای برخورد همزمان با چین به عنوان یک شریک و یا رقیب سیستمی وجود ندارد، اما تعدیل نوع رفتار ما با چین ضروری است و این تعدیل تا حد زیادی به رفتار خود چین بستگی دارد.

وزرای اتحادیه اروپا تاکید کردند که ما باید تا جایی که ممکن است به تعامل با چین ادامه دهیم و در عین حال با تنظیم مجدد موضع خود در سه دسته از مسائل: ارزش‌ها، امنیت اقتصادی و امنیت استراتژیک، خطرات و آسیب پذیری‌های استراتژیک را کاهش دهیم.

در ارزش‌ها، تفاوت‌های ما در حال برجسته شدن است. در تمام مجامع بین‌المللی، چین روایتی ساخته است که حقوق اساسی را تابع حق توسعه می‌داند، اما اتحادیه اروپا باید با این گفتمان مقابله می‌کند و از جهانی بودن حقوق بشر حمایت کند.

با وجود این تفاوت‌های اساسی، جوامع اروپایی و چینی باید یکدیگر را بهتر بشناسند. موانع جریان آزاد افکار و حضور اروپایی‌ها در چین باید برداشته شود. در غیر این صورت چین و اروپا با یکدیگر بیگانه‌تر خواهند شد.

در مورد امنیت اقتصادی، بدیهی است که روابط تجاری ما نامتعادل است. با بیش از ۴۰۰ میلیارد یورو (۴۳۵ میلیارد دلار) در سال، کسری تجاری اتحادیه اروپا در سطح غیرقابل قبولی قرار دارد. این به دلیل عدم رقابت اقتصادی اتحادیه اروپا نیست، بلکه این کسری تجاری به دلیل انتخاب‌ها و سیاست‌های عمدی چین است. شرکت‌های اروپایی با موانع مداوم و شیوه‌های تبعیض‌آمیز از سوی چین مواجه هستند. علاوه بر این، اتحادیه اروپا با خطر فزاینده وابستگی بیش از حد به برخی محصولات و مواد خام حیاتی از سوی چین مواجه است.

از این رو، اهمیت کاهش خطرات و ایجاد تاب‌آوری، آن هم به دلایل امنیت ملی برای اروپا در روابط با چین اهمیت دارد. این امر مستلزم تنوع و پیکربندی مجدد زنجیره‌های کالا، یک سیستم کنترل صادرات مؤثرتر، کنترل سرمایه‌گذاری ورودی و احتمالاً سرمایه‌گذاری خارجی و استفاده هوشمندانه از ابزار ضد اجبارهای صادراتی است. در عین حال شرکای بین‌المللی ما از جمله چین می‌توانند مطمئن باشند که تمام اقداماتی که ما انجام می‌دهیم مطابق با قوانین سازمان تجارت جهانی خواهد بود. در واقع نظام چندجانبه باید احیا شود نه اینکه رها شود.

مسئله مهم دیگر به موضع تایوان و چین در مورد جنگ روسیه علیه اوکراین مربوط می‌شود. در مورد تایوان، موضع اتحادیه اروپا ثابت و مبتنی بر «سیاست چین واحد» است. هرگونه تغییر یکجانبه وضعیت موجود و هرگونه استفاده از زور پیامدهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی عظیمی در پی خواهد داشت. اتحادیه اروپا باید برای همه سناریوها آماده شود و با چین برای حفظ وضعیت موجود و تلاش برای کاهش تنش وارد تعامل شود.

در مورد اوکراین نیز پیام ما روشن است: اگر چین روسیه را برای خروج از اوکراین تحت فشار نگذارد، روابط اتحادیه اروپا و چین هیچ شانسی برای توسعه و گسترش نخواهد داشت. در مواجهه با مناقشه‌ای که شامل تمامیت ارضی و حاکمیت یک کشور مستقل می‌شود، هر گونه سیاست بی طرفی در واقع به منزله طرفداری از متجاوز است. ما از اقدامات مثبت چین با هدف یافتن راه حلی برای کمک به صلح عادلانه در اوکراین استقبال می‌کنیم.

کد خبر 5782653

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۲۱:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۸
      0 0
      اقای بورل به شما توصیه میکنم برای شما روسیه قدرتمند ودر کنار شما بهتر از اوکراین بازلنسکی نادان هست امریکا و اتحادیه اروپا میلیاردها دلار سرمایه کشورشان را خرج کردند اما از اوکراین یک تل خاکی با انبوه کشته در اخر بجا میماند و چی عاید ناتوشد شما از روسیه قوی و چین قدرتمند بهتر میتوانید نتیجه بگیرید .
    • م.ن IR ۱۷:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۹
      0 0
      دلشون خوش است .اتحادیه اروپا به چه درد من میخوره. تجارت که نمیشه بهشون کرد .مشغول تحریم دیگران هستند. قوانین دیگران را قبول ندارند. چندتا کشور در اروپا به درد میخورند و بقیه را ول کنید. فعلا دلار را حذف میکنیم بعد ببینیم با یورو چیکار میتونیم بکنیم.
    • اشنا IR ۲۱:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۹
      0 0
      وابستگی اروپا به امریکا درپیچ تاریخی کنونی که قدرتهای نوظهوردرحال تقسیم بندی جدیدی ازتوزیع قدرت درجهان هستند،اروپاراسردرگم کرده وفاقداستراژی هستندودرتردیدوادامه این شرایط ازدوربازی حذف می شوند